شعرآیینی/ از هرچه رود در قدمت سر به زیر تر...

کد خبر: 9438
از هرچه رود در قدمت سر به زیر تر
سروی که هر قدم شده پایت اسیر تر

دست تو را رسول بدست امام داد
روزی که بود از همه روزی غدیر تر

ای زینت پدر که خودش خواست دخترش
باشد امیر ... از همه عالم امیر تر

در انتقال خطبه زهرا نمونه ای
در خطبه های حیدری ات بی نظیر تر

خورشید هر نگاه حسینی، که می شوی
در انعکاس آینه ها چشم گیر تر
 
ماه است در برابر تو، اینکه از ادب
هربار، از همیشه ی خود سر به زیرتر

ای رازهای فاطمه در سینه ات نهان
داغ کدام غصه تورا کرده پیرتر ؟!

دنیا ندیده است به عمر بلند خویش
از خاک روی چادر زینب، سفیر تر

لایمکن الفرار من العاشقی ولی
در عشق توست قول و غزل ناگزیرتر

وحیده گرجی
/د115