شعرآیینی/ از هرچه رود در قدمت سر به زیر تر...
از هرچه رود در قدمت سر به زیر تر
سروی که هر قدم شده پایت اسیر تر
سروی که هر قدم شده پایت اسیر تر
دست تو را رسول بدست امام داد
روزی که بود از همه روزی غدیر تر
ای زینت پدر که خودش خواست دخترش
باشد امیر ... از همه عالم امیر تر
در انتقال خطبه زهرا نمونه ای
در خطبه های حیدری ات بی نظیر تر
خورشید هر نگاه حسینی، که می شوی
در انعکاس آینه ها چشم گیر تر
ماه است در برابر تو، اینکه از ادب
هربار، از همیشه ی خود سر به زیرتر
ای رازهای فاطمه در سینه ات نهان
داغ کدام غصه تورا کرده پیرتر ؟!
دنیا ندیده است به عمر بلند خویش
از خاک روی چادر زینب، سفیر تر
لایمکن الفرار من العاشقی ولی
در عشق توست قول و غزل ناگزیرتر
وحیده گرجی
/د115