راهپیمایی اربعین، بازار گرم و پر داد و ستد عاشقی است

کد خبر: 95574
حدادعادل در گزارشی از پیاده‌روی اربعین در کتاب «به صحرا شدم عشق باریده بود» نوشته است: راهپیمایی اربعین بازار گرم و پر داد و ستد عاشقی است. اینجا میهمان و میزبان هردو عاشق‌اند و ....
وارث

غلامعلی حداد عادل گزارشی از هم‌سفر شدن با راهپیمایان اربعین را در قالب کتاب «به صحرا شدم عشق باریده بود» منتشر کرده و در آن به تحلیل ابعاد سیاسی و اجتماعی و مذهبی این رویداد بزرگ پرداخته است.

کتاب حداد عادل، مخاطب را با خود وارد مسیر پیاده‌روی کرده و حتی جزئیات جالبی از برخوردها را بیان می‌کند. این روایت‌ها مربوط به سال ۱۳۹۶ است که او به نجف اشرف می‌رود و با سیل عظیم راه‌پیمایان اربعین هم‌مسیر می‌شود و شرحی از جریان این راه‌پیمایی و اتفاق‌های روی‌داده در مسیر نجف به کربلا را در کتابش می‌آورد. او می‌گوید: در ابتدای مسیر دفترچه ‌ای را همراه خود برمیدارد تا گاهی روایت‌هایی بنویسد اما از همان ابتدا آغاز به نوشتن می‌کند.

حداد عادل معتقد است امام خمینی (ره) در جریان نهضت انقلاب، بُعد کمرنگ‌شده و فراموش‌شده حماسی عاشورا را زنده و روح حماسی را با تأکید بر عناصری مانند مبارزه و نبرد با حکومت ظالم و فاسد یزید و «شهادت»، در رگ‌های عزاداری جاری کرد.

حداد عادل، در عین حال، راه‌پیمایی اربعین را نمونه‌ای واقعی و عینی از تحقق مفهوم «گم شدن فرد در جامعه» و تمرینی برای حضور در جامعه آرمانی و ایمانی موعود تلقی می‌کند.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

شاید برای بسیاری از رفتارهای عاشقانه نتوان دلیل اصلی و توجیه منطقی پیدا کرد، اما عاشق برای آنچه می‌کند نه دلیل می‌آورند و نه از کسی دلیل می‌خواهد، عشق مادر و فرزند نمونه‌ای است که در دسترس همگان است عشق‌های دیگری مانند عشق مجنون به لیلی و فرهاد به شیرین که دستمایه سرودن صدها منظومه عاشقانه درجه اول در ادبیات جهان شده ، جلوه دیگری از عشق است. حالا این مردم هم عاشق امام حسین است و با یاد او خوش هستند و با او عشق بازی می‌کنند. در این راهپیمایی چه بسیار رفتار‌ها دیده می‌شود که جزعشق هیچ تقصیری ندارد. آن استاد دانشگاه متخصص علوم جدید و مسلط بر منطق و ریاضیات که تمامی مسیر را با پای برهنه و با تاول‌های سنگین کف پا طی می‌کند عاشق است، آن پیرزنی که با کوله باری سنگین همه این راه را عصازنان و نفس زنان می‌پیماید نیز عاشق است، به آن پدر خانواده و رئیس عشیره که جاده را می‌بندد و خودروی زوار را متوقف می‌کند بر روی جاده جلوی ماشین دراز می‌کشد تا با این تمهید زائران را به خانه خود ببرد و به آنها از بهترین خوراکی که دارد به خوراند و در بهترین جامه خوابی که دارد بخواباندشان نیز عاشق است، این‌ها و صدها و هزارها نمونه دیگر ما را به یاد شعر سعدی می‌اندازد؛

از تو با مصلحت خویش نمی‌پردازم/ همچو پروانه که می‌سوزم مادر پروازم

یک کلام راهپیمایی اربعین بازار گرم و پر دادوستد عاشقی است، اینجا میهمان و میزبان هردو عاشق‌اند و این اسم امام حسین است که مانند ملاطی سخت جوش در طول تاریخ ترک و فارس و عرب و عجم را به هم متصل و در هم ذوب می‌کند.

در این راهپیمایی حرارت عشق از همه چیز و همه جا احساس می‌شود، آتش عشق دلها را گرم و چشم‌ها را از اشک تر می‌کند، آنجا ناتوانی جسم در برابر اراده مصمم عاشقانه مانعی محسوب نمی شود، شعله این عشق را در چشم جوانها و در رفتارشان می‌توان آشکارتر دید، آنجا که در حرکت دسته جمعی خود نوحه خوانان و بگذارید بگویم سرودخوانان همسرایی می‌کنند و به سینه و سر می‌کوبند و همه با هم با فریادهای بلند از دل برخاسته «لبیک حسین(ع)»، «لبیک یا عباس (ع)» می‌گویند...

منبع:فارس


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.