گفتگوی اختصاصی وارث با مهندس لطف الله سیاهکلی کارشناس حوزه رسانه/

نسخه جهان در دست بچه شیعه هاست/انتظار داریم علما فقه فضای مجازی را کار کنند.

کد خبر: 97256
خدای متعال برای حرام و حلال هایش مقررات دارد. برای خوردن، خوابیدن، ازدواج، دوست یابی، تحصیل و رشد و تکامل و… مقررات  دارد. پس چرا ما یاد نگرفته ایم؟ چرا مبارزه منفی می کنیم؟ چرا سلبی برخورد می کنیم ؟ ما باید ایجابی برخورد کنیم. فضای مجازی حتما هم عیب دارد هم حسن. ما اگر مقررات را بنویسیم از حسن هایش بهره میگیریم و از عیب هایش دوری. 
وارث

در محرم یکی از سال های ابتدایی دهه هشتاد، حسینیه اعظم زنجان با حمایت مدیر سازمان صدا و سیمای استان، اقدام به پخش زنده مراسم عظیم عزاداری مردم در سطح شهر از شبکه سوم سیما کرد. شاید کمتر شبکه ای بود که حاضر می شد به چنین اقدام دست بزند! همین امر باعث گردید تا با فراهم شدن برخی شرایط، زنجان بشود حسینیه ایران!

مهندس لطف الله سیاهکلی بعد از مدیریت صدا و سیمای استان زنجان، باتوجه به تخصصش به عنوان معاون فضای مجازی سازمان صدا و سیما منصوب می شود. مهندس سیاهکلی هم اکنون مدیر سروش سیما است.

از جمله سوابق مهندس سیاهکلی می توان به عضویت در شورای معین شورای عالی  فضای مجازی، عضو کمیسیون عالی تنظیم مقررات شورای عالی فضای مجازی و عضو کمیسیون عالی ارتقاء محتوای شورای عالی فضای مجازی  نام برد.

با توجه به شرایط پیش آمده در مورد اینترنت در روزهای گذشته، به سراغ این کارشناس حوزه رسانه و فضای مجازی رفتیم تا در مورد باید ها و نباید های فعالیت قشر مذهبی و ظرفیت های فضای مجازی  با هم گفتگو کنیم.

در ادامه گفتگوی ما را با آقای مهندس لطف الله سیاهکلی می خوانید:

img_9973.jpg

 

وارث: به نام خدا، با تشکر از حضور شما در این گفتگو، من ابتدا با این سوال شروع میکنم که تعریف جناب مهندس سیاهکلی از فضای مجازی به عنوان یک کارشناسی با تفکر دینی و مذهبی، چیست؟

- سیاهکلی: بسم الله الرحمن الرحیم. ازمحبت جنابعالی ممنون هستم. امیدواریم مطالبی که گفته می شود در جامعه ما مفید ارزیابی شود و مقداری ما را به سمت جلو و به اهداف اعتقادی، دینی و شیعی سوق دهد و روشنگری کند تا بتوانیم از علوم و فناوری ها و یافته های بشری به شکل مطلوبی استفاده کنیم.

فضای مجازی تعریف مشخصی ندارد. صدها تعریف راجع به آن شده است. اما من به شما اینگونه عرض میکنم که فضای مجازی از نظر من که هم مهندس هستم و هم در حوزه های الکتروتکنیک و الکترونیک تخصص دارم و همچنین در حوزه مدیریت نیز تخصص دارم،  اوج اختراع بشر تا این مقطع از حوزه فناوری های نوین و فضای مجازی گرفته تا فناوری هایی مانند اختراع هواپیما و صنعت مدرن، همین اختراع فناوری های ارتباطاتی و اطلاعاتی است. توضیح می دهم که این داستان چیست.

اولا از قرن پانزده و شانزده که صنعت شروع می کند به ایجاد شدن تا قرن بیستم،  آنقدر این صنایع از نظر سخت افزاری بزرگ شدند که انسان را کوچک کردند و انسان در مقابل صنعت، ماهیت انسانی خود را از دست داد. صنعت غالب بر انسان شد. وقتی جلوی هواپیما می ایستاد احساس تحقیر می کرد. بس که صنعت بزرگ بود. یا موشک ها و یا سفینه هایی که به کرات می روند. انسان در مقابل صنعت تحقیر شد. انسان مغلوب صنعت و در ذیل صنعت قرار گرفت. در صورتی خودش صنعت را ایجاد کرده بود. همین مسئله باعث شد کشورهای جهان سوم و کشورهای دسته دوم و دسته سوم در مقابل کشورهای پیشرفته احساس حقارت می کردند. این احساس حقارت از احساس حقارت انسان در مقابل صنعت بود. صنعتی که خود انسان ایجادکرده بود! و این صنعت جایگزین انسان شده بود. و ما دیدیم که صنعت چه فاجعه‌ هایی در جوامع ایجاد کرد.

 اما فناوری اطلاعات تنها صنعتی ست که جایگاه انسان را به جایگاه واقعی خودش بر می گرداند. جایگاهی که این انسان صاحب همه چیز است. خلیفه الله می باشد. یعنی جانشین خداست و هر آنکه خداوند در روی زمین انجام می دهد به انسان اختیار داده شده است. این جایگاهی که انسان از دست داده بود، چگونه بدست آمد؟

انسان را اگر بخواهیم خلاصه کنیم، در اندیشه خلاصه می کنیم. انسان یعنی اندیشه و فکر. فناوری اطلاعات، تکنولوژی ست که سخت افزار ذیل نرم افزار قرار می گیرد. سخت افزار در موجودی که بسیار عظمت دارد اما عظمت سخت افزار در مقابل عظمت نرم افزار چیزی نیست . نرم افزار یعنی انسان. صنعت قبلی، سخت افزار به میدان آمده بود و انسان مقهور سخت افزار بود و صنعت جدید با اینکه کارش سخت افزار محور است اما نرم افزار حرف اصلی را می زند. نرم افزار یعنی همین انسان. بنابراین کشورهای جهان سوم و حتی کشورهایی مثل ما که در حال رشد هستیم، دیگر در مقابل این صنعت زانو نمی زنیم بلکه در برابر این صنعت ما شاید بالاتر از آنها هستیم به دلیل اینکه ما صاحب اندیشه ایم. ما چون صاحب اندیشه هستیم، برنده این صنعت صاحب سخت افزار نیست! بلکه برنده در این صنعت صاحب نرم افزار و صاحب اندیشه برتر است. اگر این را بپذیریم در واقع این استدلالی که من می کنم که سخت افزار دیگر در ذیل نرم افزار است یعنی صنعت ذیل انسان قرار گرفته یعنی انسان بزرگ دیده می شود و چون اندیشه می آید و اندیشه برتر برنده است انسان جایگاه واقعی خود را پیدا کرده است. پس اگر اینگونه است ما که مسلمان هستیم و صاحب آخرین دین نیز هستیم و ما اعتقاد داریم که آخر دنیا چه می شود، ما اعتقاد داریم که شخصی می آید و عدالت را در جهان گسترش می دهد و ظالمان را نابود می کند. نسخه جهان در دست ماست. و آخرین کلام الهی نیز در دست ماست پس صاحب اندیشه بشر ما هستیم. حال که ما صاحب اندیشه برتر هستیم ترسی دیگر از این فناوری نباید داشته باشیم چون برنده این فناوری صاحب اندیشه برتر است. و ما نیز صاحب اندیشه برتر هستیم. این یک نکته.

 نکته دوم این است که اندیشه برتر در هزاروچهارصد واندی سال پیش بنام قرآن توسط آخرین پیامبر الهی حضرت محمد(ص)آمد. این اندیشه تا به امروز نتوانسته در قالب یک حکومت عادل خودنمایی کند. چه در زمان حضرت رسول (ص) و چه بعد از ایشان تا به امروز . و ما اعتقاد داریم این به شکل جامع و کامل در زمان حضرت ولی عصر ارواحنا فداه اتفاق خواهد افتاد ان شاالله. ولی دلیلش را نگفتیم که چرا این اتفاق در زمان ایشان می افتد! چرا در زمان حضرت رسول و حضرت امیر به شکل جامع اتفاق نیفتاد؟ بخاطر اینکه این اندیشه حکومت کردن بود، شیوه حکومت کردن بود، شیوه تکامل و رشد بشر و سعادت بشر بود اما ابزار اقدامش نبود. یعنی ابزاری که بتواند عدالت را توسعه دهد. فناوری اطلاعات بنظر می آید ابزار توسعه عدالت است. با توجه به ویژگی هایی که دارد. پس امروز ما می توانیم بگوییم چون ما به زمان حضرت ولی عصر ارواحنا فداه و ظهور نزدیک می شویم. به این دلیل که  شاکله فکری ، نظامات و شیوه حکومت کردن در 1400 سال پیش آمده است و ابزارش نیز درحال آماده شدن است. ابزار عدالت محوری می آید. حال این دو در کنار یکدیگر که قرار بگیرد می شود انتظار ظهور.

 

- وارث: آقای مهندس عده ای از قدیم الایام به ما گفتند که امام زمان ارواحنا فداه بیاید تمام تکنولوژی ها و فنون جدید از کار می افتد و این چیزی که شما می فرمایید کاملا منافات دارد! اما باتوجه به اینکه به ما دستور داده شده که اصلی ترین ملاک ما عقل است و آنچه شما می فرمایید با عقل همخوانی بیشتر دارد و می گوییم که اگر این تکنولوژی باشد ما پیام حضرت را به عالم از هر کجا که بخواهيم می توانیم برسانیم. ازشما می خواهم که این را بیشتر توضیح دهید.

- سیاهکلی: تکنولوژی‌های مخرب از کار خواهد افتاد یعنی آدمکش ها دیگر نمی توانند آدم کشی کنند! ولی تکنولوژی ها رشد می کنند و ما اعتقادداریم که در زمان حضرت ولیعصر خیلی از علومی که انسان نمی داند می آید. بیماری ها ریشه کن شده و عمرها طولانی می شود. بهره مندی از زندگی افزایش می یابد. این نشانه اش این است که انسان به بلوغ عقلی و فکری و دانشی می رسد. پس بنابراین تکنولوژی‌ می آید. تکنولوژی ای که ابزار عدالت گستر خواهد بود. ما ابزار عدالت گستری نداشتیم. بخش اعظم ابزار عدالت گستری را من در این فناوری اطلاعات می بینم. مثل اینکه امروز شما می توانید یک پزشکی از راه دور داشته باشید. یعنی دور ترین فرد در یک روستا به بالاترین پزشک دسترسی داشته باشد. یا یک فرد از محروم ترین روستا می تواند به عالی ترین دانش و دانشگاه و معلم مرتبط شود. خب این ها ابزار توسعه و توزیع عدالت است. این با فضای مجازی امکانش وجود دارد.

پس من به عقل خود فکر میکنم که فضای مجازی یکی از ابزارهای استفاده حکومت های عدالت محور است.

اما خود فضای مجازی چیست؟ دو چیز هست که انسان را محدود می کند یا بهتر است بگوییم که دو چیز است که قدرت انسان را کاهش یا افزایش می دهد. یکی بعد مکان و دیگری بعد زمان می باشد. به عنوان مثال اگر شما بخواهید در تهران ساختمانی بسازید، بخشی از  مصالح آن از اصفهان، بخشی دیگر از گرگان و با از خارج کشور بیاید، این هزینه شما را افزایش و قدرتتان را کاهش خواهد داد . و اگر همین ساختمان را بجای ساختن در شش ماه در شش سال بسازید، دوباره قدرت شما را کاهش می دهد. پس زمان و مکان در افزایش و کاهش قدرت تاثیر دارد. یعنی هرچقدر شما بعد مکان را کم و زمان را کاهش دهید قدرتتان افزایش می یابد.

ما یک اصطلاحی به نام کن فیکون داریم. ما اعتقاد داریم که خداوند متعال قدرت مطلق است. یعنی اقدام او خارج از زمان و مکان قرار میگیرد. یعنی اگر بعد مکان و زمان صفر شود قدرت می شود مطلق. زمان و مکان ندارد. کن فیکون هم بعد مکان و هم زمان را ازبین برده است. ما نمی توانیم کن فیکون بکنیم چون در قید زمان و مکان هستیم اما می توانیم این قید زمان و مکان را به حداقل برسانيم. مثلا در ریاضی یک تقسیم بر بی نهایت را معادل صفر می دانیم. عدد آنقدر کوچک می شود که معادل صفر می شود. ما می‌توانیم مکان و زمان را یک بر روی بینهایت تعریف کنیم. یعنی نزدیک به صفرکنیم. البته مکان را می شود صفر کرد اما زمان را اصلا نمی شود. فضای مجازی بر اساس این دو کار می کند. مکان را صفر می کند یعنی مهم نیست در کجا باشی، همین لحظه یک دوستی در آن طرف دنیا داشته باشی و با او ارتباط صوتی و تصویری داشته باشی مکان را صفر کرده ای. پس بعد مکان را فضای مجازی صفر کرده است. اما بعد زمان صفر نمی شود. بلکه زمان را خیلی کم کرده ایم. انسان تا قبل از فضای مجازی کمتر از ثانیه را نمی فهمید و اگر هم می فهمید نمیتوانست کاری انجام دهد. اما امروزه افعال شما کمتر از ثانیه است. با این اوصاف باید ببینیم سال و ده سال چه عدد بزرگی می شود. این ها را اگر به زمان فضای مجازی در نظر بگیریم هر ثانیه هزار برابر عمر حضرت نوح می شود. پس فضای مجازی به فضایی گفته می شود که زمان و مکان را به حداقل یا به صفر نزدیک کند. این فضای مجازیست.

- وارث: پس این فضای کاملا حقیقی ست!

- سیاهکلی: بله واقعی ست. چون زمان کوچک شده ما فکرمیکنیم مجاز است. در حالی که اصلا مجاز نیست و واقعیست، اما چون انسان در این فضا نمی توانست کار کند مجاز به نظر می آید و اسم دیگری نتوانستند برای این پیدا کنند و اسم مجازی را بر آن گذاشتند. ما در فضای مجازی اصلا مجاز نمی بینیم. واقعی ست منتها زمان یک ثانیه اش چند هزارسال واقعیست. کمی که بگذرد مردم زندگی کنند متوجه می شوند مجاز نیست. انسان انتقال پیدا می کند و در ثانیه ها و یا کمتر از ثانیه ها زندگی می کند.

- وارث: وقتی این ها را انسان می شنود فهم یک سری از مطالب دینی که تا پیش از این برای خیلی ها نامفهوم بود مفهموم تر می شود مانند طی الارض و….

- سیاهکلی: ما در قرآن داریم. ما قبلا فضای مجازی را دیده ایم. اما در کجا؟ در حکومت حضرت سلیمان. حضرت سلیمان اتفاقا در محیط سایبری زندگی می کردند. خود قرآن می فرماید که حضرت سلیمان فرمود چه کسی می تواند تخت بلقیس را به اینجا بیاورد؟ یک عفریتی برخاست و گفت شما تا از جای خود برخیزید من برای شما می آورم. یکی دیگر هم گفت تا شما پلک بزنید من می آورم و این کار را نیز کرد! یعنی زیر یک ثانیه عملیات کرد. و این اتفاق افتاد و بلقیس و تختش را در کسری از ثانیه آورد. این یعنی عملیات سایبری! پس قرآن به انسان نشان داده که انسان می تواند در کسری از ثانیه عملیات انجام دهد. پس ببینید چه قرآن و چه عظمتی داریم. ما بی توجه ایم! این ها را به چشم داستان نگاه می کنیم و رد می شویم. راجع به آن ها فکر نمی کنیم.

داستانهایی که خداوند می فرماید برای لذت بردن انسان که نمی فرماید بلکه برای بهره مندی انسان می فرماید. برای اینکه انسان از قدرتی که خدا به او داده و این ظرفیت عظیمی که در اختیار انسان قرارداده بتواند زندگی سعادتمندی داشته باشد که نه تنها دراین دنیا لذت ببرد بلکه یک دنیای دیگری نیز برایش بسازد که بسیار بسیار مواهبش بیشتر از این دنیا است. این ابزار را خداوند به انسان داده است. یک سری قیود حلال و حرام و مکروه و مباهات برای ما گذاشته که ما با قاعده زندگی کردن را یاد بگیریم. یاد بگیریم در چارچوب زندگی کنیم. یاد بگیریم که در قید می شود زندگی بی حد و حصر داشت حتی اگر مقید باشیم. پس فضای مجازی عبارت است از اینکه حصر مکان و زمان در دستور کارش می باشد. اما اگر حصر نکرد به حداقل ممکن می رساند. ما به کن فیکون نزدیک می شویم اما نمیتوانیم کن فیکون را عملی کنیم چون خودمان مقید به زمان هستیم. یعنی ما در قید زمان و مکان قرار داریم. این فضای مجازی می شود. حال که اینگونه شد ما مجبورهستیم از فضای واقعی که کره زمین هست به فضای مجازی کوچ کنیم. چرا؟ برای اینکه عمرمان زیاد شود. بهره مندیمان افزایش یابد. برای اینکه در قید زمان نزدیک به صفر زندگی کنیم. اگر نروید خسارت میبینید. مثل اینکه شما از برق و ماشین و هواپیما و… استفاده نکنید. یا مانند کسی که می خواهد به مقصد دوری برود اما از کشتی و هواپیما استفاده نکند یا پیاده برود! اصلا ممکن است به مقصد نرسد. پس ما مجبور هستیم بخشی از زندگیمان را از کره زمین به کره فضای مجازی انتقال دهیم. زیرا در آنجا حصر مکان و زمان در دستور کارش می باشد. استفاده از زمانهای بسیار بسیار بسیار بزرگ کمتر از ثانیه.

 

- وارث: شما معتقد هستید که فضای مجازی خود یک عالم دیگریست و قواعد خاص خود را دارد؟

- سیاهکلی: بله. همانگونه که معاد یک عالم دیگریست که انسان به آنجا کوچ می کند. ما اعتقاد داریم که مرگ کلید کوچ انسان از کره زمین به جایی ست که خداوند بعنوان‌ جهان آخرت تعریف کرده است. ما تاکنون عرصه زندگیمان کره زمین بوده است ممکن است چند روز دیگر عرصه زندگی به کره ماه نیز منتقل شود. یک عرصه دیگری ایجاد می شود. انسان یک عرصه زندگی دیگری ایجاد کرده به نام محیط مجازی یا کره مجازی. چاره ای جز انتقال نداریم. ما در روی زمین یک عرصه داریم و یک اعیان. عرصه کف زمین و اعیان هم آن چیزی ست که از زمین بالا می آید مانند این میزو صندلی یا من و شما یا ساختمان و… ما روی کره زمین اعیانمان را بنا می کنیم. من بعد باید بخشی از این اعیان را باید در فضای مجازی بنا کنیم. مانند تحصیل یا حتی ازدواج. دوست یابی و مسافرت و خرید و فروش.. این ها اعیان می شوند. اگر این ها در روی کره زمین باشند، چون در قید زمان درست هستید خسارت میبینید. و آنها را که به آنجا منتقل کنی سود خواهی برد. قدرت شما افزایش می یابد. کوچ به فضای مجازی یعنی کوچ به فضایی که قدرت انسان را افزایش می دهد. بهره مندی انسان را افزایش می دهد. پس ما یک عرصه جدید زندگی به نام فضای مجازی پیداکردیم. این آن چیزیست که من از فضای مجازی می فهمم.

در این فضا هم اندیشه برتر برنده است. ما صاحب اندیشه برتر هستیم. اما چرا می ترسیم؟ این هم نکته جالبی ست. اولا ما عادت کردیم در مقابل تکنولوژی ها مدل سلبی اختیار کنیم. این تنبلی انسان است. آسان ترین کار این است که بگوییم نه و سخت ترین کار این است که بگوییم بله و آن را اجرا کنیم. و ما باید بله بگوییم و اجرا کنیم. نه گفتن را هرکسی می تواند بگوید. ما یاد نگرفته ایم در مقابل تکنولوژی ها آن تکنولوژی را بپذیریم و برای بهره مندی از آن مقررات بنویسیم. خدای متعال برای حرام و حلال هایش مقررات دارد. برای خوردن، خوابیدن، ازدواج، دوست یابی، تحصیل و رشد و تکامل و… مقررات  دارد. پس چرا ما یاد نگرفته ایم؟ چرا مبارزه منفی می کنیم؟ چرا سلبی برخورد می کنیم ؟ ما باید ایجابی برخورد کنیم. فضای مجازی حتما هم عیب دارد هم حسن. ما اگر مقررات بنویسیم ، از حسن هایش بهره میگیریم و از عیب هایش دوری. ما باید نسبت به پدیده های جدید مقررات نویسی را یاد بگیریم. شما بفرمایید در کشور جمهوری اسلامی چه نهادی مقررات می نویسد. به شما بگویم، ما اصلا نهاد مقررات نویس نداریم! فضای مجازی در دنیای امروزه دارای قوانین و مقررات است. در کشور ما فضای مجازی نه قانون دارد نه مقررات. بعد هم می گوییم باید با آن برخورد کنیم! فضای مجازی عرصه زندگیست. عرصه زندگی نیاز به قوانین و مقررات دارد همانطور که عرصه زندگی واقعی نیز نیاز به قوانین و مقررات دارد.

img_9965.jpg

- وارث: آنقدر فضای مجازی را شما مبسوط توضیح دادید به بسیاری از سوالهای من پاسخ داده شد ولی نکته این است که ما جماعت هیئتیو مذهبی در جامعه در سالهای گذشته آسیب های زیادی از فضای مجازی دیدیم. یعنی برخی از سخنرانان و یا مادحین و حتی خود هیئات مذهبی ما گرفتار شدند. بنظر شما یکی از علت هایی که ما گرفتار شدیم چیست؟ به رغم اینکه در زندگی حقیقی، شخص یک انسان متدینی ست (که ناخواسته یا خواسته گرفتار حادثه‌ای شده است)  ما باید چه کنیم که گرفتار این مشکلات نشویم؟

 

- سیاهکلی : ما مشکلمان در کشور کلا در باب بیکاری، در باب عدم بهره گیری از مواهب الهی، اشتغال، ازدواج، تولید ثروت و… بر این ها مسائل متعددی مترتب است اما یکی از این مسائل، پایه حق آن مسائل است. و آن این است که مردمان ما مهارت ندارند. ما چون کشوری بودیم که در زمان طاغوت از نظر سواد عقب ماندگی داشتیم، آمدیم سواد را محور کار قرار دادیم و همه سواد دار شدند اما سواد مشکل را حل نمی کند. سواد و مهارت دوبال حرکت اند. اگر شما سواد داشته باشی اما مهارت را نداشته باشی نمی توانی یک گام به جلو برداری. مهارت است که مشکل را حل می کند نه سواد. سواد کمک می کند تا در امور مهارتی دقیق تر و آگاه تر عمل کنیم. از کاری که انجام می دهیم لذت ببریم. وگرنه ما سواد داشته باشیم بدون مهارت، کاری نمی توانیم از پیش ببریم. سیستم آموزشی ما گونه ای نیست که جوان ما مهارت داشته باشد. در کشور اروپایی کسی که به سن قانونی می رسد یک مهارتی دارد. اصلا مدرک تحصیلی اش مهم نمی باشد. لیسانس باشد یا فوق لیسانس. زیر دیپلم آنها نیز مهارت دارد. به خاطر همین بیمار نمی مانند. ما در کشورمان مهارت نداریم. فضای مجازی نیز همین است. هم باید دانشش را داشته باشیم و هم مهارت به کار گیری آن را. فضای مجازی مانند تلویزیون نیست که فقط سواد رسانه ای داشته باشیم و از آن استفاده کنیم. هرچند این را هم عقب ماندگی داریم و نمی توانیم از تلویزیون نیز درست استفاده کنیم. چون سواد رسانه ای نداریم. اما در فضای مجازی اگر سواد مردم را هم بالا ببریم باز مشکل حل نمی شود چون مردم در فضای مجازی هم باید سواد رسانه ای داشته باشند و هم مهارت رسانه ای داشته باشند. چون فضا تعاملی ست. در تلویزیون فضا تعاملی نیست. دانش پخش می شود و شما هم یا میگیرید یا نمیگیرید. سواد هم داشته باشید بهتر استفاده می کنید. اما در اینجا شما بده و بستان دارید. حتما باید وارد شدن در این فضا را بلد باشید. مهارتش را داشته باشید. پس ما هم به سواد رسانه ای و هم به مهارت استفاده از آن نیاز داریم. این نکته مهمی ست. این که ما گرفتاری داریم چون نه سواد داریم و نه مهارتش را. چون این دو وجود ندارد گرفتاری می آورد. از طرفی هم قوانین و مقررات نداریم. پس دچار بحران می شویم. مثل اینکه من و شما شنا بلد نباشیم و ما را داخل استخری بیاندازند که حتما خفه خواهیم شد. پس می گوییم استخر چیز بدی ست و نباید هیچ استخری وجود داشته باشد چون انسانها را خفه می کند. در حالی که استخر انسان ها را نمی کشد بلکه اگر مهارت شنا کردن را داشته باشیم این اتفاق نخواهد افتاد. کسی که مهارت نداشته باشد نمی پذیرد که آب باعث کشتن انسان نمی شود.

 

- وارث: به فرضی که مهارت و علم باشد، در این میان تقوا کجای بحث ما قرار میگیرد؟ یعنی من اگر به عنوان یک انسان دینی بخواهم در فضای مجازی فعالیت کنم حال چه در حوزه شخصی یا چه در حوزه اشاعه دین، آیا نیاز هست که یک تقوای درونی برای خاص این قضیه داشته باشم یا نه؟ یا فقط صرف داشتن مهارت و علم می توانم بعنوان مسلمان در این فضا باشم؟

 

- سیاهکلی: خیر. شما مگر با داشتن علم و مهارت می توانید در روی کره زمین مصون باشید؟ نمی توانید! کتاب الهی و پیامبر آمده که به شما مهارت درست زندگی کردن را یاد بدهد. فقط زندگی کردن نیست. ممکن است شما هزاران تخصص همراه دانش داشته باشید اما انسان بی تقوایی باشید. لاابالی و بی قید هم باشید. این به شما ضربه خواهد زد. فعالیت زندگی دو جنبه دارد . یک جنبه مادی و دیگری جنبه معنوی. فضای مجازی نیز اینگونه ست. باید ببینیم استراتژی ما چگونه است. با چه فرمولی به فضای مجازی می رویم. با نگاه الهی می رویم یا با نگاه مادی؟ این ها متفاوت اند. وقتی ما می گوییم شخص باید مهارت داشته باشد یعنی باید هردو جنبه را داشته باشد. فقط مهارت به استفاده از فضای مجازی نیست. مهارت درست استفاده کردن از فضای مجازی نیز هست. مانند مهارت درست استفاده کردن از چاقو. شما چاقو را می توانید به شکم کسی فرو کنید و یا اینکه با چاقو میوه ای را پوست کنید. چرا یک فرد متدین با چاقو انسان نمی کشد؟ چرا یک آدم بی قید با چاقو آدم می کشد؟ این هم مهارت انسان بودن است. مهارت مسلمان بودن است. مهارت زندگی ذیل قوانین اسلامی ست که خود نیز یک مهارت محسوب می شود. در فضای مجازی نیز همین است. ما انتظار داریم که علما فقه فضای مجازی را کار کنند. ما نیاز به فقه فضای مجازی داریم. نیاز به فتاوای فضای مجازی داریم. همانگونه که در فضای رئال و در فضای کره زمین داریم. یک محیط دیگری برای زندگی آمده که این محیط دین، فقه، دانش و مهارت خودش را می خواهد. فرقی نمی کند. محیط زندگی ست. در محیط زندگی پیامبر و کتاب داریم اینجا هم باید اینگونه باشد. ما چون آخرین پیامبر و آخرین کتاب را داریم باید از این فضای مجازی چند تعریف کنیم. همانگونه که قوه قضاییه باید فضای مجازی را قوه قضائیه ای تعریف کند. همه ارگان ها و نهادهایی که در روی کره زمین هستند باید نظیرشان را در فضای مجازی تعریف کنند. خب دین هم باید نظیرش را در فضای مجازی تعریف کند. تقوا هم اینگونه است. همه این ها لازم است. نظر اینها باید در فضای مجازی تعریف شود. بخاطر همین است که عرض کردم ما نیاز به مقررات گذاری داریم. ما برای طفره رفتن و برای اینکه تنبل هستیم این کار را نمی کنیم و می گوییم باید مسدود شود. در صورتی که این ابزار برای ماست و ما برنده این میدان هستیم. ما اگر نظیر آنچه را که دین برای ما در روی کره زمین آورده است در فضای مجازی داشته باشیم برنده خواهیم بود. نام این را به نظر من مقام معظم رهبری گذاشتند نهضت تولید محتوا. یعنی چه؟ فضای مجازی نیازمند محتواست. اگر شما محتوا نگذارید کسی دیگر آن را پر خواهد کرد. اگر شما به فرزند خود آداب مسلمانی را یاد ندهید یک دین دیگر جایگزینش خواهد شد. چون ذهن این فرزند ظرف محتواست. مهم است این محتوا را چه کسی در ظرف قرار دهد. پس ظرف محتوا در فضای مجازی ایجاد شده است اما بستگی دارد چه کسی این ظرف محتوا را پر کند. حال اگر ما زودتر و باکیفیت تر و متناسب با نیاز پر کنیم و پاسخگوی نیاز جامعه باشد مخاطب از محتوای ما بهره می گیرد. این است نهضت تولید محتوا. ما مسئولین باید بسرعت در این برهه از تاریخ تمدن خود، محتوا و مقرراتمان و آموزه هایمان را به فضای مجازی ببریم تا انسان هایی که نیازمند به استفاده از محتوای صحیح هستند به سراغ محتواي ما بیایند. الان نمی دانم آمار چگونه است. ایکاش از وزیر آی سی تی میشد پرسید که نسبت آپلود و دانلود ما چقدر است؟ یعنی نسبت مصرف اینترنت ما به نسبت ارسال محتوای ما چقدر است. چون ما اینترنت که استفاده می کنیم محتوای کشورهای مختلف را استفاده می کنیم. حال دنیا چقدر از محتوای ما استفاده میکند؟ فکر میکنم اگر خیلی آمار درشتی بخواهیم بدهیم هشتاد به بیست باشد. هشتاد درصد ما مصرف می کنیم و بیست درصد دنیا. خدا کند همین طور باشد اما باید به روزی برسیم که حداقل پنجاه پنجاه باشد. وگرنه باید هشتاد به بیست معکوس شود. یعنی بیست درصد ما از محتوای دنیا استفاده کنیم و هشتاد درصد دنیا از محتوای ما. ما باید به این سمت حرکت کنیم. باید خدمت شما عرض کنم که واقعا جای تاسف است که ما تا الان می گوییم این محتوا را دانلود کرده ایم. از کجا دانلود کرده ایم؟ از خارج از کشور. من نام این را گدایی اطلاعات می گذارم.

ما باید فضل اطلاعات داشته باشیم. یعنی اطلاعات ما به دنیا ارسال شود و دنیا از ما دانلود کند. ما تا زمانی که دانلود می کنیم گرفتار محتوای دنیا خواهیم بود. ما مصرف کننده محتوایی هستیم که صاحب آن محتوا مقیدات ما را ندارد. دانش ما را ندارد . از خدا و پیامبر و معاد و انسانیت فاصله دارد. او براساس مادیات محتوا تهیه کرده است پس معلوم است که ما را منحرف میکند. ما باید به جد تولید محتوا کنیم. تولید محتوا باید متناسب با نیاز مردم و بشریت باشد. و این را به دنیا ارائه دهیم. ما به این نهضت تواید محتوا می گوییم.

img_9960.jpg

من معتقدم در کنار سخت افزارهای متعددی که فضای مجازی دارد مهم ترینش که فضای مجازی بر آن شکل گرفته است موبایل است. بقول خودشان Device است. دستگاه فضای مجازی موبایل است. پس همه چی بر روی موبایل تعریف می شود. از نظر ساختاری فضای مجازی همان دستگاه و دستگاه هم موبایل شد. اما از نظر فعالیت، در فضای مجازی چه چیزی مهم است؟ تا به این لحظه همه فضای مجازی برای ايجاد شبکه های اجتماعی ست. انسان موجود اجتماعی ست. دنیای شبکه اجتماعی واقعی دیگر ندارد. دوستی ها یک نفری و دونفری اند. دیگر دوست گروهی وجود ندارد. ولی ما در هیات هایمان هزار نفر یا دوهزار نفر بلکه بیشتر تا صدهزارنفر هم می شود که اجتماع داریم. آن هم اجتماع جوان، پیر و زن و مرد و… اصلا  سن و جنس در هیات های ما مطرح نيست. دنیا یک محیط مجازی برای فضای اجتماعی و اجتماعات ایجاد کرده بنام شبکه اجتماعی. متاسفم که بگویم علی رغم اینکه ما در حوزه شبکه های اجتماعی واقعی بی نظیریم اما در حوزه شبکه‌ اجتماعی فضای مجازی تعطیلیم! من عرض کردم هرآنچه که روی کره زمین داریم به آنجا باید منتقل کنیم. پس چرا در مورد شبکه اجتماعی این کار را نکردیم. شما با انسانها چهره به چهره نیز کار میکنید که بی نظیر است، اصلا برون داد شبکه اجتماعی فضای مجازی، شبکه اجتماعی واقعیست. اگر نباشد به درد نمی خورد. حال ما شبکه اجتماعی بیرون را داریم فقط مجازی اش را ایجاد نکردیم. این مصیبت است. دنیا این را ایجاد کرده که بعد آن بتواند واقعیتش را ایجاد کند. چون واقعیت را سر تفکرات غلط و آموزه های غلط از دست داده است. شبکه های واقعی را از دست داده است حال در فضای مجازی شبکه اجتماعی مجازی ایجاد می کند که بتواند از این طریق یک اجتماع بیرونی نیز داشته باشد. ما اجتماع بیرونی را در اوج داریم ولی در فضای مجازی نداریم. خب معلوم است که بی بهره میشویم. کل فضای مجازی مساوی ست با شبکه اجتماعی و مساوی ست با موبایل.

- وارث: آقای دکتر شاید مخاطبین سايت وارث تعجب کنند که چرا به سراغ آقای سیاهکلی آمده ایم و این بحث را مطرح کردیم. ما معتقدیم که یکی از کارهایمان همین است! یعنی برای جامعه ای که در خدمتشان هستیم تولید محتوا می کنیم، باید روشنگری این مسیری که در آن قدم گذاشته اند را داشته باشیم. چون سایت وارث یکی از سایت هایی ست که کلا در فضای مجازی ست پس قطعا یکی از رسالتهایش نیز همين خواهد بود. اما نکته اصلی که ما خدمت شما رسیدیم، شاید بسیاری ندانند. من می خواهم که شما خودتان را مفصلا معرفی کنید و اینکه نقش خود را در پررنگ شدن فضای هیات ها در صدا و سیما، فضای مجازی و بالاخص قضیه حسینیه اعظم زنجان توضیح دهید تا مخاطبین ما هم بیشتر در جریان قرار بگیرند.

 

- سیاهکلی: عرض کنم که من دو تا از دستورات آقا را اجرا کردم. ایشان فرمان دادند که صدا وسیما وارد فضای مجازی بشود و فعالیت بکند و در زمان آقای ضرغامی این مسولیت به من داده شد و من معاونت رسانه های مجازی سازمان صدا و سیما را درسال 89-90  ایجاد کردم. فعالیت را شروع کردیم و تلویزیون را به حوزه تعاملی نزدیک کردیم. و سایت تلوبیون برای آن زمان است. به سمت تلویزیون تعاملی رفتیم. بعدها فضای مجازی توسعه پیدا کرد و وب سایت ها زیاد شدند مخصوصا آنهایی که ویدیوهای درخواستی بودند. با این اوضاع دیدیم که انحصار تلویزیون در حال شکستن است. پیشنهاد به دفتر آقا دادیم و آقا مجدد فرمان دادند در زمان آقای سرافراز که تلویزیون در این داستان وارد شود. در آن زمان به هر دلیلی نشد! در زمان فعلی، اقای دکتر عسگری  مجدد از من دعوت کرد و گفتند که دستور آقا اجرایی شود و من برای اینکار سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فضای مجازی را ایجاد کردم. درمورد مقررات نویسی و چگونگی واگذاری ویدئوها به بخش خصوصی تحت مقررات صحبت کردیم. بنابراین دستوری که آقا فرمودند این است که ما باید این موضوع را جدی بگیریم و برای آن راه حل پیداکنیم و این فضا را راه بیندازیم. زیرا دیدگاه آقا این است که فضای مجازی مانند یک سیل می ماند. اگر شما این سیل را کنترل کنید و به مزارع هدایت کنید آبادانی ایجاد می شود. اگر سیل را کنترل نکنید خرابی بوجود می آورد. یا در یک جای دیگر فرمودند "من اگر رهبر نبودم تصدی گری این امور را به عهده می گرفتم". آنقدر مهم است! من این دو کار را انجام دادم و مدتی هم ناظر اتحادیه اروپا برای مقررات گذاری بودم. در هر صورت این ها فعالیت هایی بود که من انجام دادم. در حوزه هیئت هم، در سال های دهه اول هشتاد من مدیر کل صداوسیمای استان زنجان بودم  یک حسينيه اعظم وجود داشت که امروزه جهانی نیز شده است. ما با مداحان آنجا صحبت کردیم در رابطه با معذوریت های رسانه ملی! و اینکه صرفاً مراسمات سینه زنی باشد. پرچم ساده ای فقط باشد و ... و امروزه در حسینیه اعظم زنجان در روز هشتم محرم هرسال چندین هزار نفر  جمع می شوند. همه این ها برای این است که بگویم من با این ها آشنا هستم و حیف که ما اینها را در فضای محازی تعریف نکردیم. باید بتوانیم اینها را در فضای مجازی ایجادکنیم یعنی شبکه اجتماعی با چند میلیون جوان هیاتی انقلابی. خودم هم در هیات کار کرده ام. برای هیات رزمندگان قم کار رسانه ای کردم که تقدیر هم شد. همه ما اعتقاداتمان و فعالیتمان را از هیات ها شروع کردیم. اعتقادم براین است که ما باید شبکه های اجتماعی را در فضای مجازی احیا کنیم.

 

- وارث: آقای سیاهکلی! چرا ما  یک اجتماع عظیمی مانند اربعین را که با استفاده از فضای مجازی تلاش می کنیم  جهانی کنیم باز مورد بایکوت خبری قرار می گیریم؟ آنهم در دوره ای که شاید با وجود فضای مجازی،بایکوت خبرشدن معنی نداشته باشد! اما همچنان ما نتوانستیم آنطور که شاید و باید سیل خروشانی که در این مسیر براه می افتد و این فضایی که ایجاد می کند را به جهان معرفی کنیم. به نظر شما دلیل خاصی دارد؟

- سیاهکلی: دنیا از نظر ایدئولوژی برای ما سد ایجاد کرده است و نمی خواهد تفکر جمهوری اسلامی و اسلام در دنیا منتشر شود. چون قرن هاست که اینها دین را افیون جامعه می دانند  و مضر برای مردم می پندارند. ما برعکس این فکر می کنیم. بنابراین شما نمیتوانید انتظار داشته باشید از رسانه هایی که امپراطوری رسانه ای لیبرالیسم هستند که تفکر لیبرالیسم خود را کنار بگذارند و اسلام را جایگزین کنند. من برای دور زدن این تحریم و بایکوت خبری که در دنیا دارد معتقدم شبکه های اجتماعی این بایکوت را میشکند! چون شبکه های اجتماعی ترکیبی ست از محتوا و اقدام. اقدام در توریست، سفر، تحصیل، آموزش. یعنی در آن بیزینس حاکم می شود. چون کاسبی هایی که انجام می شود و در آنها بده و بستان و تبادلات صورت می گیرد اینها را دنیا می فهمد. ما باید قواعد دنیا را بلد باشیم. من اعتقاد دارم به جای اینکه سایت های اعتقادی اسلامی داشته باشیم باید شبکه های اجتماعی اینگونه داشته باشیم. آن هم شبکه هایی که فقط تولید محتوا نکند بلکه برای همه کسانی که در این شبکه هستند پاسخگوی نیاز هایشان باشد که تحصیلات، آموزش، مهارت، ازدواج و هر چیزی در آن باشد. شبکه اجتماعی ترکیبی ست از زندگی، کسب و کار و دانش و مهارت. شبکه اجتماعی برای تفریح نیست. شبکه اجتماعی فضای مجازی یک محیط هیبریدی ست. یک محیط ترکیبی ست. چون زمان و مکان در آن تعطیل می شود شما در آن هرچیزی میتوانید بگذارید. کسی که تولید عسل دارد میتواند در همان شبکه بفروشد. همه کاسبی ها در آنجا انجام میشود. وقتی شما یک یا دومیلیون کاربر داشته باشید هر تجارتی در آنجا انجام می شود. هر شغل و کسب وکاری در آنجا منطق دارد. هم شغل ایجاد می شود و هم پاسخگوی نیاز است. و هم دنیا این را می فهمد. شما اگر یک محیط کسب و کار داشته باشید آنها به دنبالتان خواهند آمد. وگرنه صرفا فقط محیط اعتقادی باشد بایکوت می شوید. پس ما باید بلد باشیم با دنیا کار کنیم. مهارت دور زدن را باید بدانیم. و این کار در فضای مجازی شدنی ست. و اگر این کار را ما انجام دهیم از حصر بیرون می آییم. و واقعا دین اسلام جهانی می شود و باید هم اینگونه شود چون دین آخر است و راهی دیگر وجود ندارد. ما باید بلد باشیم این ابزار را در اختیار اسلام و حکومت و مردممان قرار دهیم تا تعاملات صحیح انسانی را با دنیا داشته باشند. هم در معامله بهترین معامله را با آنها داشته باشیم و هم در ارتباطات که ارتباط مناسبی باآنها داشته باشیم. در فضای مجازی قابل تصور و شدنی ست.

whatsapp_image_2019-12-13_at_1.49.49_pm_1.jpeg

 

- وارث: نکته پایانی؟

-سیاهکلی: کلام اخر اینکه مردم ما باید بدانند و حتما هم می دانند ان شاالله که نفوذ جمهوری اسلامی در حوزه نظری و اندیشه ای به خارج از مرزها رسیده است. اما این مرزهای فیزیکی یک حد و حصری دارد. چون بعد مکان می باشد. جمهوری اسلامی با فضای مجازی می تواند به اندازه کل دنیا باشید. چون مرزهای فضای مجازی مرزهای قابل توسعه است و کسی نمی تواند جلویش را بگیرد. پس ما یک کشوری داریم به نام ایران و این ایران یک مرز مشخصی دارد. ما می توانیم کشور ایرانی به اندازه تمام عالم داشته باشیم. و می توانیم مردممان را از هشتاد میلیون به دویست یا سیصد میلیون و بیشتر برسانیم. انتظار مقام معظم رهبری هم همین است که ما فضای مجازی ای داشته باشیم که لااقل شیعیان دنیا را در خود جای دهد. سپس مسلمانان و بعد آن آزاد اندیشان دنیا و در اخرهم انسان های کره زمین را و این شدنیست. ما به ایرانی با این ابعاد فکر میکنیم. اگر منتظر باشیم که فقط شبکه ملی اطلاعات برای ایران داشته باشیم اشتباه می کنیم. ما ایرانی به اندازه جهان می خواهیم. و این فقط با فضای مجازی ممکن است. و بدون فضای مجازی شدنی نیست. اگر ما ایرانی به اندازه دنیا در فضای مجازی داشته باشیم آنوقت می شود تصور کرد حکومت عدل امام مهدی (عج) می آید و تمام زمین را میگیرد. این انتظار هست و این هم میسور نیست الا با تلاش، کوشش، با تولید محتوا و انتقال محتوا و انتفال خدمات. ما باید با سرعت خدماتمان را در فضای مجازی به داخل و خارج از کشور ارائه دهیم. این ها دوستی می آورد و مرزهای مارا توسعه می دهد. ما هنوز ابتدای راه هستیم. اندکی از خدمات کشور به فضای مجازی آمده و ناقص است. این چیزی ست که من تصور می کنم و پیش بینی هم میکنم که شدنی ست و ان شاالله روزی خواهد شد.

- وارث: ممنون که وقت‌تان را در اختیار ما گذاشتید.


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.