حجت الاسلام موسوی مطلق: اینگونه باید با دشمن مناظره کنیم/ حاج سید محمد جوادی: خدا کند تو بیایی و صبح سر بزند

کد خبر: 9815
مراسم عزاداری ایام فاطمیه با سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق و مداحی مداحان اهل بیت(علیهم السلام) حاج سید محمد جوادی، حاج حسن یوسفی، کربلایی مجید فرهنگیان، کربلایی محمد شکری در حسینیه انصارالعباس(ع)برگزار شد.
وارثمراسم عزاداری ایام فاطمیه با سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق و مداحی مداحان اهل بیت (علیهم السلام) حاج سید محمد جوادی، حاج حسن یوسفی، کربلایی مجید فرهنگیان، کربلایی محمد شکری در حسینیه انصارالعباس(ع)برگزار شد.

در ادامه بخشی از سخنان حجت الاسلام موسوی مطلق بیان شده است:

مناظره، بحث و گفتگو در طول تاریخ از شیوه ائمه (علیهم السلام) بوده است. امروز بر هیچ عاقلی پوشیده نیست که چیزی که باعث اختلاف میان شیعه و سنی شده است، مسئله وهابیت است. سالیان طولانی شیعیان و اهل سنت به خوبی در کنار یکدیگر زندگی می کردند، مناظره می کردند اما اکنون می آیند شبکه های فارسی زبان راه اندازی می کنند، یک طرفه هر چه خواستند می گویند در حالی که کوچکترین عضو تشیع هم می تواند به بزرگ ترینشان پاسخ بگوید.

این روش بحث و مناظره، عین تعریف وحدت است، شیوه ائمه (علیهم السلام) است. بهترین تفسیر را از وحدت، فیلسوف بزرگ، مرحوم شهید مرتضی مطهری دارد. ایشان می فرماید که "وحدت به این معنا نیست که ما از فرعی از فروعمان دست برداریم. معنای وحدت این است که طرفین در فضایی بنشینند و عالمانه بحث کنند، این امنیت باشد که تمام حرف هایشان را بزنند." این را می گویند معنای وحدت.

مناظره ای بین یکی از نوادگان دایه ی وجود نازنین حضرت رسول(ص) با حجاج بن یوسف سقفی صورت گرفت. حجاج از عمال خون ریز آن زمان بود شخصی بسیار بی سر و پا. این خیلی امر مهمی است که در مقابل اینچنین انسان جنایتکاری، یک زن بایستد و مناظره کند!
 یکی از جنایات او این بود که 120هزار نفر، با شمشیر و تیغ او کشته شدند و این غیر از کسانی است که در جنگ کشته شدند! دستش به خون خیلی از صحابه و بزرگان آلوده شده است، جناب کمیل، قنبر غلام حضرت امیر(ع) را این ملعون کشت.

کسی که دستش به خون محبان امیرالمومنین(ع) آلوده است، در مقابل یک زن به عجز ایستاده است. گفته اند که حجاج به شکل اتفاقی با حرّه، نوه حلیمه سعدیه، دایه پیامبر اکرم(ص) برخورد کرد. به حجاج گفتند که این زن از نسل حلیمه سعدیه است. حجاج به او گفت تو از فرزندان حلیمه هستی؟ حرّه گفت از انسان بی ایمانی چون تو این فراست و هوشیاری بعید است که مرا اینگونه بشناسی. در همین جمله اول حره با این کلام ضربه ای را به وی زد.

حجاج گفت شنیدم تو علی را از عمر و ابوبکر و عثمان برتر می دانی. حره گفت به تو دروغ گفته اند چون من هیچگاه علی را با آنها مقایسه نکرده ام من علی را از پیامبرانی چون آدم، نوح، لوط، ابراهیم، موسی، داوود، عیسی و سلیمان برتر می دانم. و دومین ضربه را نیز وارد کرد. حجاج گفت وای برتو که علی را از صحابه و از 8 پیامبر اولوالعزم برتر میدانی. باید دلیلی بیاوری تا سرت را از تن جدا نکنم. 

حره گفت این حرف من نیست بلکه این حرف قرآن است. در قرآن آمده است که آدم از دستور الهی سرپیچی کرد و از بهشت رانده شد اما در مورد علی و اولادش آمده است که سعی و تلاش آنها مورد قدر دانی خدا قرار گرفت. گفت به چه دلیل از نوح برتر میدانی؟ حره مجدد بنا بر آیه قرآن پاسخ داد و گفت: خدا مثلی برای کسانی که کافر شده اند زده است، مثلی برای همسر نوح و لوط که به آنها خیانت کردند و خداوند به آنها گفت وارد آتش شوید اما همسر علی(ع)، دختر پیامبر(ص) است.
حرّه در رابطه با دلیل برتری امیرالمومنین(ع) بر حضرت ابراهیم نیز بنا بر آیات قرآن ادامه داد و گفت حضرت ابراهیم برای اطمینان قلبش به خدا گفت که خدایا مردگان را چطور زنده میکنی؟ اما مولای ما علی فریاد برآورد که اگر تمام پرده ها از جلوی چشمانم کنار برود به یقین من افزوده نمی شود و این سخن را کسی قبل و بعد از علی نگفته است.

 در رابطه با برتری حضرت بر موسی نیز جریان کشته شدن آن مرد قبطی توسط حضرت موسی را عنوان کرد که حضرت موسی پس از شناسایی با حالت خوف فرار کرد و از شهر خارج شد اما مولای ما امیرالمومنین(ع) در جریان هجرت پیامبر(ص) در جای پیامبر(ص) خوابید با وجود اینکه می دانست قرار است پیامبر را بکشند. و حجاج قبول کرد و در مقابل هر کدام از این پاسخ ها هیچ موضعی نگرفت و خیلی راحت می پذیرفت.

در ادامه پس از پرسش از دلیل برتری علی(ع) بر حضرت داوود، حرّه گفت این را هم خدا افضل دانسته است و در قرآن آمده است که خداوند به داوود وحی کرد که ما تو راخلیفه خودمان قرار دادیم پس به حق داوری کن. اما در جریانی حضرت داوود در قضاوت دچار خطا شد و خداوند به سلیمان فرزند داوود وحی کرد که به پدرت بگو پاسخ اشتباه است اما مولای ما علی(ع) در مقاطع مختلفی، فرمودند "سلونی قبل أن تفقدونی" و ایشان در قضاوت و داوری بی نظیر بودند.
در ادامه حرّه دلایل برتری علی بن ابیطالب(ع) بر حضرت عیسی و سلیمان را هم بیان کرد. در انتها حجاج گفت حره اگر از عهده این پاسخ ها بر نمی آمدی همین جا تو را می کشتم. با توجه به پیشینه ای که ما از حجاج سراغ داریم، شاید تنها کسی که در حضور حجاج از علی بن ابیطالب(ع) گفته است و سالم مانده است، حرّه باشد.

در ادامه این مراسم مداحان اهل بیت(علیهم السلام) حاج سید محمد جوادی، حاج حسن یوسفی، کربلایی مجید فرهنگیان، کربلایی محمد شکری به عزاداری و نوحه سرایی پرداختند؛


خدا کند تو  بیایی و صبح سر بزند
که بی ستاره ترین شب شب جدایی توست

بیا که دیدن رویت بهشت موعود است
بهشت هم آیتی از جلوه خدایی توست

مولا بخوان تو آیه اَمّن یجیب را
زیرا که می رسد به اجابت دعای تو

اول بیا مدینه و بنما که در کجاست
گمگشته قبر مادر درد  آشنای تو

گر دیده ام ندید رخ دلربای تو
دل پر زند به سینه من در هوای تو

خواهم که جای پای ترا بوسه زنم
در حیرتم که کجاست جای پای تو
هیئت
/س113