مناجات شبانه رسول الله(ص)
وارث:
ام سلمه (يكى از همسران نيك رسول خدا«ص)» مى گويد:
شبى پيامبر(ص) در حجره من بود. در بستر خواب آرميد، نيمه هاى شب بود كه ديدم آن حضرت در بستر نيست، هراسان شدم، برخاستم و در تاريكى شب به جست و جوى او پرداختم، او را در كنج حجره ايستاده يافتم كه دستهايش به سوى آسمان بلند بود و مى گريست و دعا مى كرد، از جمله مى گفت: «اللهم لا تكلنى الى نفسى طرفه عين ابدا؛ خدايا مرا هرگز به اندازه يك چشم به هم زدن به خودم وانگذار».
به آن حضرت عرض كردم:
با اين كه خداوند، عالى ترين مقام را به شما داده، و گناهان گذشته و آينده شما را بخشيده، چرا آن همه خود را به رنج مى اندازى و چنين مى گويى؟
آن بزرگوار در پاسخ من فرمود:
«اى ام سلمه! هرگز خود را ايمن نمى دانم، خداوند يك لحظه برادرم يونس(ع) را به خودش واگذاشت، او به آن همه بلاها (مانند غرق شدن در دريا و در شكم ماهى قرار گرفتن و...) گرفتار شد»!
(بحارالانوار ج 14، ص 384 تفسير على بن ابراهيم، ص 432)