مناجات شبانه رسول الله(ص)

کد خبر: 9890
وارث
ام سلمه (يكى از همسران نيك رسول خدا«ص)» مى ‏گويد:
شبى پيامبر(ص) در حجره من بود. در بستر خواب آرميد، نيمه ‏هاى شب بود كه ديدم آن حضرت در بستر نيست، هراسان شدم، برخاستم و در تاريكى شب به جست و جوى او پرداختم، او را در كنج حجره ايستاده يافتم كه دست‏هايش به سوى آسمان بلند بود و مى ‏گريست و دعا مى‏ كرد، از جمله مى ‏گفت: «اللهم لا تكلنى الى نفسى طرفه عين ابدا؛ خدايا مرا هرگز به اندازه يك چشم به هم زدن به خودم وانگذار». 
 
به آن حضرت عرض كردم:
با اين كه خداوند، عالى ‏ترين مقام را به شما داده، و گناهان گذشته و آينده شما را بخشيده، چرا آن همه خود را به رنج مى ‏اندازى و چنين مى ‏گويى؟
آن بزرگوار در پاسخ من فرمود:
«اى ام سلمه! هرگز خود را ايمن نمى ‏دانم، خداوند يك لحظه برادرم يونس(ع) را به خودش واگذاشت، او به آن همه بلاها (مانند غرق شدن در دريا و در شكم ماهى قرار گرفتن و...) گرفتار شد»!
 
(بحارالانوار ج 14، ص 384 تفسير على بن ابراهيم، ص 432)