حجت الاسلام صفاری: این است سند مظلومیت علی(ع) / حاج محمود کریمی: یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود!

کد خبر: 9910
نخستین شب عزاداری بی بی حضرت زهرا(س) با سخنرانی حجت الاسلام صفاری و مداحی حاج محمود کریمی، بهمنی، صمیمی، رحیمی و پویانفر در هیئت رایة العباس (ع) برگزار شد.
وارث: نخستین شب مراسم عزاداری در فاطمیه دوم با سخنرانی حجت الاسلام صفاری و مداحی حاج محمود کریمی، حاج روح الله بهمنی، حاج محمد صمیمی، حاج ابراهیم رحیمی و کربلایی محمدحسین پویانفر در امام زاده علی اکبر (ع) چیذر و به همت هیئت رایة العباس (ع) برگزار شد.

به گزارش وارث این مراسم در روز 13 فروردین با حضور مردم عزادار از ساعت 5 بعداز ظهر در امام زاده علی اکبر چیذر با قرائت آیاتی از کلام الله مجید آغاز شد و در ادامه حجت الاسلام صفاری با موضوع چرایی عدم رویکرد انصار و مسلمان در زمان بعد از پیامبر (ص) سخنان خود را آغاز نمود. در ادامه بخشی از سخنان ایشان را می خوانید:

محمود کریمی

در این جریان 75 روز یا 95 روز زندگانی حضرت زهرا(س) بعد از رحلت پیامبر(ص)، همه چیز هست، ضلالت، هدایت و... .سوالی که ذهن را درگیر می کند این است که آیا امت اسلام زمانی که پیامبر اکرم(ص) می خواستند از دنیا بروند و از ایشان می پرسیدند که آیا من پیغمبر خوبی بودم یا نه؟ ضجه می زدند، گریه می کردند و می گفتند پیامبر می خواهد از دنیا برود که این چنین می گویند و وداع می کنند. امتی را که پیامبر(ص) 23 سال تربیت کردند، این امت همه شان خوب بودند یا بد؟ عاقبت بخیر شدند یا نشدند؟ زحمات حضرت جواب داد یا خیر؟

پیغمبر وقتی به آنها می گفت من به شما 2امانت می سپارم، به انسانهای نامرد و عهد شکن امانت می سپرد یا به انسانهای مؤمن؟! اینها آن روز راستگو بودند یا دروغگو؟ اگر دروغگو بودند پیغمبر چه حقی داشتند که امانت را به خائن و دروغگو بسپارند؟ این قصه خیلی جدی و مهم است. باید حل شود.

12 نفر از بزرگان پثرب آن روزگار جمع شدند در روزهای آخری که پیغمبر در مکه بودند، مخفیانه به رسول اکرم(ص) عرضه داشتند که شما تشریف بیاورید به یثرب و به برکت شما همگی مسلمان می شویم. عهدنامه ای که نوشتند با عنوان پیمان عقبه، این بود که شما اگر بیایید ما جان ومال و هستی مان فدای تو و دین تو می شود.

مفاد قرار داد این بود که گفتند یا رسول الله عهد می بندیم که قبل از اینکه از خودمان و ناموس خودمان دفاع کنیم، از شما و نوامیس شما دفاع می کنیم. پیغمبر نیز به یثرب تشریف آوردند. این انسان ها طبیعتا راستگو بودند و در دوران حیات پیغمبر(ص) خیلی هاشان هم شهید شدند و پیغمبر (ص) فریب نخوردند. یکی از انسانهایی که عهد بست معاذ بن جبل است که عهدنامه را امضا کرد. روزی که فاطمه زهرا(س) شبانه در خانه ها را می زد که چرا حق را رها کردید و علی را رها کردید، یکی از آن خانه ها خانه معاذ بن جبل بود. به او فرمودند که مگر عهد نبستی با پدرم که از من دفاع کنی؟ معاذ پاسخ داد من دست تنها هستن در حالی که خاندانش هم بودند اما برای توجیه ذلت خودش می گفت از من به تنهایی کاری بر نمی آید!

بزرگان شیعه، اسم کسانی را که هیزم آوردند بر در خانه حضرت زهرا(س)، نقل کردند که نام یکی از همین افراد معاذ بود! ببینید باید فکر کرد چگونه کار به اینجا می رسد! در روایت است که120هزار نفر، خودشان را می کشتند که دستشان به دست علی(ع) برسد و با او بیعت کنند!

میگویند اگر کسی زمانی حقیقتا سینه می زده است، برای اهل بیت(علیهم السلام) گریه می کرده است، مگر می شود روزی به گناه کشیده شود؟ حتما گریه های او راست نبوده است! بعد روایت می آورند که پیامبر(ص) فرمودند: محبت امیرالمومنین(ع) آن درّ گرانبهاییست که هیچ سیئه ای به او لطمه نمی زند. در همراهی با او هیچ سیئه ای لطمه نمی زند.

درست است این روایت است اما باید درست ترجمه شود، پیامبر(ص) فرمودند که تا زمانی که آن درّ گرانبها باشد، هیچ گناهی نمی تواند لطمه بزند. اما می شود روزی آن درّ گرانبها نباشد. این را چه کسی گفته است که نمی شود روزی بیاید که ما علی را دوست نداشته باشیم؟! این نهال کج را چه کسی در ذهن ما کاشته است که چندین وقت است که در جامعه ما می گویند که هر چه هستی، هر کاری که می خواهی انجام بده، اما این را از دست نده، همه چیز درست می شود. در حالی که این بحث کاملا انحرافی است. این محبت از بین می رود سندش معاذ بن جبل است، جریان کربلا است، همین دوره خودمان است. محبت اگر از بین رفت چه می شود؟!

سریع نباید صورت مسئله را پاک کرد و گفت هر کسی که گنه کار شده یعنی از روز اول آدم نبوده است! خیر این اشتباه است. آن روز راست می گفت، الآن هم راست می گوید، ذات وجودش این شده است. ممکن است ایمان به حق تبدیل به ایمان به کفر شود. اگر کار به باطل بکشد، آن کسی که مومن به باطل و طاغوت شده است را دیگر حرف حریفش نمی شود، آنکه مومن به طاغوت شده در مقابل آنکه مومن به حق و ولی الله است قرار می گیرد و تا کشتن هم نیز پیش می روند! عزمتان را جزم کنید. مراقب باشید. کار به همان جایی می رسد که الان وهابیت مشغول آن هستند، این ایمان به کفر است و اگر ایمان به کفر پیش بیاید دیگر هیچ چاره ای نیست یا باید بکشی یا کشته شوی.


پس از پایان سخنرانی، حاج محمود کریمی با ذکر نکات زیر روضه خوانی خود را آغاز کرد.

محمود کریمی

هر آدمی ظرفیتی دارد برای گریه کردن. در عزاداری های مختلف هم می توان گریه کرد و برخی هم این اجازه را داده اند.

از امام صادق علیه السلام پرسیدند که می شود در عزای برادر گریست؟ حضرت فرمودند آری، ولی غیر از عزای اهل بیت حد و اندازه ایی دارد!

مثلا اگر برای مادرت که به رحمت خدا می رود گریه کنی، سال اول دیگر مثل اول گریه نمی کنی! یعقوب چون یکنواخت گریه کرد برای یوسف (ع)، شد یعقوب! یک ظرفی دارید برای گریه ! می تونید این ظرف را آخر روضه خرج کنی یا از اول! اگر از اول این ظرف را خرج کنید قطعا این اشک زیاد خواهد شد!

شعر خوانده شده توسط حاج محمود کریمی

یاد دارم بعثت پیغمبر اسلام را


دوره دینداری و پیکار با اصنام را


سنگباران مسلمانان ز روی بام را


سختی شعب ابی‌طالب در آن ایام را


یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود




یاد دارم هجرت و دل کندن از بیت خدا


قبل رفتن بر مزار مادرت اشک تو را


قهر بود آن روزها یک خواب خوش با مرتضی


تا که برگرداندمت سالم به دست مصطفی


یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود




یاد داری مصطفی از امر حیّ کردگار


نغمه «ناد علی» سر داد بین کارزار؟


جبرئیل آمد میان معرکه با این شعار:


لا فتی إلّا علی لا سیف إلّا ذوالفقار


یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود




یاد داری که شبی با بی‌قراری آمدم


سر به زیر انداخته، با شرمساری آمدم


ساده و با چشم چون ابر بهاری آمدم


گونه‌های سرخ بهر خواستگاری آمدم


یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود




یاد داری لحظه شوق رسول‌الله را


تا نشانم داد آن شب، قرص روی ماه را؟


می‌شنیدی ضربه قلب ولی‌الله را


آمدی و من به دست باد دادم آه را


یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود




یاد داری سادگی زندگی با یکدگر؟


روز میلاد حسن مادر شدی و من پدر


با حسین آرام شد دنیای ما از هر نظر


داد حق بر من دو تا دختر دو زهرای دگر


یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود




یاد داری حج آخر، روز پیمان غدیر


وحی منزل آمد از درگاه دادار قدیر


کای نبی دست علی خویش را بالا بگیر


با همه اتمام حجت کن به بیعت با امیر؟


یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود




یاد داری تا پیمبر بود نه غم داشتیم


نه سر موی سفید و نه قد خم داشتیم؟


بر تمام دردهای با عشق مرهم داشتیم


صورتی چون گل، نفس‌های منظم داشتیم


یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود




یاد داری بر حسن قرآن که می‌آموختی


همزمان بهر حسینت پیرهن می‌دوختی؟


آتشی در جان من با آه خود افروختی


لیک خود در شعله‌های آتشِ در سوختی


یاد داری فاطمه؟ گویا همین دیروز بود

پس از حاج محمود کریمی، حاج روح الله بهمنی، حاج محمد صمیمی، حاج ابراهیم رحیمی و کربلایی محمدحسین پویانفر به عزاداری و سینه زنی پرداختند.


عکس


مداحی