«المیزان» یادگاری برای قرن‌های آینده

کد خبر: 99260
بحث‌های علمی و تاریخی و فلسفی المیزان به تناسب موضوع است و دقیقاً برای توسیع بینش خوانندگان و حتی در مواجهه با تعابیر جدید علمی، منطق قرآنی را حفظ نموده و دچار هول علمی در تحمیل برخی یافته‌های علمی به آیات قرآن یا التقاط نمی‌شوند
وارث

 «المیزان فی التفسیر قرآن» مفصل‌ترین و مهم‌ترین تألیف علامه طباطبایی است. اصل این تفسیر به زبان عربی و در ۲۵ جلد نگاشته شده و ترجمه آن حدود ۴۰ جلد کتاب فارسی شده است. به زعم اکثر علمای شیعه تفسیر المیزان مهم‌ترین تفسیر شیعه بر قرآن خصوصاً در کنار مجمع‌البیان مرحوم طبرسی و مطلقاً یکی از چند تفسیر عمده و اساسی قرون جدید است. به بهانه ایام سالگرد درگذشت علامه محمدحسین طباطبایی مروری بر ویژگی‌ها و روش‌شناسی این تفسیر مهم و تأثیرگذار تاریخ شیعه خواهد بود.

نظم در تدوین المیزان
تدوین تفسیر شریف المیزان از ابتدای کتاب تا انتهای آن از یک الگوی ثابت و سنجیده پیروی می‌کند. به این شرح که ابتدا چند آیه از یک سوره می‌آید، سپس ترجمه آیه (در تفسیر فارسی) ذکر می‌شود و بعد از آن بخشی تحت عنوان «بیان آیات» دارد که به فرموده خود علامه در مقدمه تفسیر به یکی از چند موضوع زیر پرداخته است:
۱- معارف و حقایقی مربوط به اسما و صفات خداوند مانند حیات، علم، قدرت و نظایر آن
۲- اطلاعات مربوط به افعال خدا مانند خلق، امر، اراده، مشیت، هدایت و نظیر آن
۳- مسائل مربوط به کلیات عالم که با وجود انسان ارتباط دارند مانند لوح، قلم، عرش، کرسی، بیت معمور، آسمان، ملائکه و ...
۴- دانستنی‌های مربوط به انسان قبل از دنیا
۵- دانستنی‌های مربوط به انسان در دنیا مانند تاریخ نوع انسان، شناخت نبوت، شریعت و...
۶- دانستنی‌های مربوط به انسان پس از دنیا یعنی برزخ و معاد
۷- معارف مربوط به اخلاق انسانی مانند ایمان، احسان، اخلاص و امثال اینها.

غالباً مسائل لغوی و ادبی در همین بخش یعنی ابتدای «بیان آیات» مطرح می‌شود. پس از این بخش، بخش دیگری تحت عنوان «بحثی از نظر روایات» یا «بحث روایی» که به نقل و نقد احادیث و اخبار اختصاص دارد پیش می‌آید و در آن از کتب تفسیر و حدیث موضوعات مربوط به آیه یا آیات محل بحث نقل شده است.
در مرحله آخر نیز بحث‌های کلامی یا فلسفی و علمی مربوط به علوم قرآنی نظیر بحث درباب اعجاز، وجوه اعجاز قرآنی، جبر، تفویض، شفاعت، محکمات، متشابهات و نظایر آن‌ها حول آیه مربوطه بحث می‌شود و روش فوق در سراسر تفسیر به صورت یکدست اعمال شده است.

روش تفسیرنگاری علامه
مرحوم علامه طباطبایی روش کار خود را در کتابت تفسیر المیزان چنانچه مشهور است بر اساس قاعده «تفسیر قرآن به قرآن» بنا نهاده است و همواره سررشته «ان القرآن یفسر بعضه بعضا» که یعنی قرآن بعضی آیاتش تفسیر و تبیین‌کننده بخش دیگر آن است را در دست داشته است. در عین اینکه قرآن را از آغاز تا انجام، سوره به سوره و آیه به آیه تفسیر کرده‌اند موضوعات مشترک و مشابه را که در سوره‌های قرآن با عبارات مشابه یا متفاوت تکرار شده، همه را ماهرانه کنار هم آورده و در قالب یک بحث مورد حلاجی قرار داده‌اند. این شیوه را ایشان نه فقط در مورد قصص قرآن بلکه در سایر موضوعات اعتقادی و عبادی نیز به کار برده‌اند. به عنوان مثال بحث از خلقت آدم یا حقیقت بهشت و دوزخ یا شفاعت یا حرمت شرب خمر را یک بار به نحوی جامع با استفاده از تمامی آیات مربوطه مطرح کرده‌اند و در آیات بعدی که به این موضوع اشاره داشته، به اولین توضیح و تفسیر خود در خصوص آن موضوع ارجاع داده‌اند. ایشان در مقدمه تفسیر به این نکته اشاره داشتند و می‌فرمایند: «روشی که ما در پیش گرفته‌ایم این است که قرآن را با قرآن تفسیر کنیم و توضیح آیه را به وسیله تدبیر و دقت که قرآن دستور داده، از آیه دیگر بخواهیم و مصادیق را به وسیله خواصی که خود آیات به دست می‌دهند بشناسیم، همانطور که قرآن صریحاً می‌گوید: «انا انزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء» چطور می‌توان پذیرفت که قرآن بیان هرچیز باشد، اما بیان خودش نباشد یا اینکه خداوند درباره قرآن فرموده است: «هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان» و باز می‌فرماید: «انزلنا الیکم نوراً مبینا» چگونه ممکن است قرآن مایه هدایت و میزان سنجش حق و باطل و روشن و روشنگر برای عالمیان باشد ولی در موضوع فهم خود آیات قرآن که جهانیان احتیاج شدید به آن دارند، آن‌ها را مستغنی نسازد.

روشی که علامه طباطبایی در تفسیر به کار بسته‌اند از طریق سیره نبوی و ائمه اطهار نیز قابل تأیید است. آنچه از مطالعه پیرامون پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) استفاده می‌شود، این است که روش این بزرگواران در تفسیر آیات، ارجاع به دیگر آیات از جهت استشهاد بوده است و به قول علامه «حتی در یک مورد آن بزرگواران به دلایل عقلی و فرضیه‌های علمی برای تفسیر آیات دست نزده‌اند». امیرالمومنین (ع) در یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه می‌فرماید: «قرآن طوری است که یک قسمت از آن از قسمت دیگر سخن می‌گوید و پاره‌ای از آن گواه پاره‌ای دیگر است.» لذا راه روشنی که اهل بیت (ع) که ملازمان قرآن هستند پیموده‌اند، مؤید روشی است که علامه در تفسیر خود به کار بسته است.

قوت روایی و عقلایی المیزان
یکی از نقاط مثبت تفسیر المیزان آن است که به روایت یعنی نقل احادیث اهتمام نشان داده است، اما به ذکر روایات وارده بسنده نکرده و آیات را از حیث فلسفی یا موارد عقلایی قابل بهره‌گیری غیروارد در روایات کنکاش نموده است. استفاده از توشه شخصیت فلسفی علامه و نیز مباحث قوی کلامی تفسیر المیزان را به چنان استحکامی رسانده که نه تنها مسلمانان بلکه حتی غیرمسلمانان نیز با توجه به وجه عقلایی و فلسفی آن می‌توانند در راستای فهم این کتاب مبین از آن توشه برگیرند.

«المیزان» یادگاری برای قرن‌های آیندهالبته بعضی مفسران و برخی متشرعان این گونه تفسیر را که «تفسیر به رأی» نیز نامیده می‌شود مذموم دانسته‌اند. با توجه به حدیثی از پیامبر (ص) که فرموده‌اند: «هر کس قرآن را به رأی خویش تفسیر کند جایگاهش در دوزخ آماده است»، لذا این شیوه از تفسیر را ممنوع برمی‌شمرند لکن برخی قرآن‌شناسان در پاسخ می‌گویند مراد از این قول پیامبر تفسیری است که مطابق هوی و هوس و رأی شخصی برای انطباق دادن تکلف‌آمیز قرآن با یک طریق یا مذهب یا مکتب باشد و قرآن را از مدار طبیعی خارج سازد تا نظر و مکتب خود را موجه جلوه دهد. مخصوصاً اینکه بسیاری از آیات قرآن به ویژه آیات متشابهات به واسطه ابهامی که از حیث معنوی در ظواهر آن است، قابل حمل به معنای مختلف است. به همین جهت در طول تاریخ اسلام و در زمانه ما نیز غالباً فرقه‌ها بحق یا ناحق برای توجیه آرا و اعمال خود به قرآن تمسک نمی‌جویند، کما اینکه پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «قرآن چندوجهی و رام و تأویل‌پذیر است، پس بکوشید آن را به بهترین وجه حمل کنید.»

با توجه به موضوعات فوق بسیاری از صاحب‌نظران تفسیر به رأی یا تفسیر عقلی از قرآن را به دو دسته «تفسیر مذموم» و «تفسیر مقبول» تقسیم می‌کنند.
تفسیر مذموم را تفسیری دانسته‌اند که مفسر رأی یا مکتب خود را اصل قرار دهد و قرآن را فرع بر آن. اما تفسیر به رأی مقبول تفسیری است که اولاً نص قرآن را مقدم بر مکتب و مشرب فکری می‌دارد و ثانیاً به احادیث مقبول پیش از رأی شخصی اعتنا می‌کند. از قضا تفسیر به رأی مقبول نه تنها از نظر عقلی و روایی برای تفسیر قرآن جایز است، بلکه یکی از بهترین زمینه‌ها برای شکوفایی علوم و معارف قرآنی و بهره‌مندی از آن در تمامی ساحات بشری است. علامه طباطبایی همین شیوه خردمندانه را پیش گرفته و با وجود شخصیت علمی و فلسفی خود در سراسر تفسیر المیزان منزلت قرآن را مقدم داشته و هرگز برداشت خود را نسبت به قرآن اولویت نداده تا جایی که اشاره شد مبنای اصلی ایشان در المیزان تفسیر قرآن به قرآن بوده است. ایشان حتی در ذم برخی اهل کلام یل فلاسفه که نظر خویش را بر قرآن مقدم می‌دارند، می‌نویسد: «برخی متکلمین سعی کرده‌اند آیات را طبق اصول مذهب خود، این روش را نمی‌توان تفسیر نامید بلکه بهتر است آن را تطبیق بنامیم... فلاسفه نیز به همان سرنوشت خطرناک متکلمین مبتلا شدند و به جای تفسیر در گرداب تطبیق افتادند. در نتیجه آنچه با مسلمات بحث‌های فلسفی سازشی نداشت تأویل کردند.»

چنانکه گفته شد بحث‌های کلامی و علمی و فلسفی در تفسیر المیزان کم نیست. اصولاً اسلوب تحقیق علامه طباطبایی فلسفی و منطقی است. اما به نظر می‌رسد ایشان حتی از مفسران فلسفی مشهوری، چون ابن‌سینا، فخر رازی و ملاصدرا بیشتر به لغزشگاه‌های مسیر واقف بوده‌اند و در خصوص امکان تجاوز عقل به حریم وحی هشیار بوده و سراپای تفسیر المیزان گواه این مهم است.
بحث‌های علمی و تاریخی و فلسفی المیزان به تناسب موضوع است و دقیقاً برای توسیع بینش خوانندگان و حتی در مواجهه با تعابیر جدید علمی، منطق قرآنی را حفظ نموده و دچار هول علمی در تحمیل برخی یافته‌های علمی به آیات قرآن یا التقاط نمی‌شوند.

فرجام سخن
در مجموع می‌توان اذعان داشت با توجه به دقت نظر مؤلف معظم تفسیر شریف المیزان و دقت موشکافانه وی در تنظیم این تفسیر و حتی جنبه‌های نقدگرانه آن به آرا برخی مفسران قدیم و اهتمام ایشان بر اصلاح روش پیشینیان و نوآوری در مدل تفسیر و نیز توجه ویژه علامه به جنبه عقلایی فلسفی و کلامی آیات قرآن در کنارِ آنکه دچار علم‌زدگی نشده است؛ این تفسیر از جایگاه ارزشمندی در میان تمامی تفاسیر قرآنی در تاریخ اسلام برخوردار است. چه بسا این ترکیب موزون عقل و نقل و روایت و درایت تفسیری، مهم‌ترین یادگار علمی و حکمی عالم تشیع به محضر قرآن و اهل قرآن باشد و همچون مجمع‌البیان تا قرن‌ها بعد از این احترام و استفاده قرآن‌شناسان و تفسیردانان را در سراسر دنیای اسلام به خود جلب نماید.
منبع: جوان آنلاین


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.