رجزخوانی حضرت عباس(ع) بر بام کعبه؛ «تا وقتی من زنده‌ام چگونه کشتن حسین ممکن است؟»

کد خبر: 100425
خطبه حضرت عباس بر فراز بام کعبه از جمله رویدادهای حضور کاروان حسینی در مکه بود.
وارث

کاروان امام حسین علیه‌السلام در اولین روزهای ماه شعبان از مدینه وارد شهر مکه شد و تا دهه اوایل ذی‌الحجه در آنجا مستقر شد.

ماجرا از این قرار بود که یزید پس از مرگ پدرش معاویه برای ولید‌بن‌عتبه که استانداری مدینه را به عهده داشت نامه‌ای نوشت که از سه شخصیت مدینه یعنی حسین‌بن‌علی‌بن‌ابی‌طالب، عبدالله‌بن‌عمر، عبدالله‌بن‌زبیر بیعت بگیر و با شدت عمل با آنان رفتار کرده و هیچ‌گونه فرصت و رخصتی برای آنان ندهید (ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ج8، ص157). ولید ملعون هم با رسیدن نامه یزید، فوری در همان شب با مشورت مروان، آنها را احضار کرد که اگر بیعت نکردند گردنشان را بزند، امام حسین (ع) در مرکز فرمانداری ولید حاضر شده و مخالفت خود را با خلافت یزید اعلان کرد. امام علیه‌السلام که از قصد یزیدیان نسبت به قتل خویش و خاندانش مطلع شد، مدینه را به قصد مکه ترک کرد.

به دلیل شخصیت منفور یزید، که بسیاری از مسلمانان با خلافت او موافق نبودند، امام با استقبال گرم مردم مواجه شد. شیخ مفید می‌گوید: مردم مکه و کسانی که برای انجام عمره در آنجا به سر می‌بردند و سایر مردم، خدمت ایشان می‌رسیدند؛ اما یزید متوجه بود که امام حسین به هیچ وجه به خلافت او راضی نشده و سکوت نمی‌کند و لذا تصمیم گرفته بود که به هر طریق او را از سر راه خلافتش بردارد. طبری می‌نویسد: امام حسین در قبال پیشنهادات مختلف مسلمانان می‌فرمود: به خدا سوگند اگر من در لانه پرنده باشم اینها من را بیرون آورده و می‌کشند تا اینکه به اهداف خودشان برسند (تاریخ طبری، ج4 ص288-289). بنابراین کاروان خویش را به سمت عراق سوق داد تا آماده آن قیام تاریخی شوند.

اما از جمله وقایع دوران اقامت کاروانیان در مکه، خطبه‌ای بود که حضرت ابوالفضل علیه‌السلام بر فراز بام مکه ایراد فرمود. محتوای این خطبه دقیقاً در راستای تهدیدات دشمن نسبت به امام حسین علیه‌السلام بود. این خطبه در کتاب مناقب سادة‎الکرام، سید عین العارفین هندی و «خطیب کعبه» نوشته علی اصغر یونسیان است. کلیت این خطبه مورد قبول واقع شده است، اما در قبول سند آن نیز اختلافاتی وجود دارد. متن آن از قرار ذیل است:

«بسم الله الرحمن الرحیم، سپاس خدایی را که بیت‎الله را با قدوم پدرش (منظور پدر امام حسین علیه‎السلام یعنی وجود مقدس امیرالمؤمنین علی ابن ابی‎طالب علیهما‎السلام است) مشرف کرد، جایی که که دیروز بیت بود، و [امروز] قبله شد. ای ناسپاسان گناهکار, آیا راه بیت را بر امام نیکوکاران می‎بندید؟ چه کسی سزاوارتر به این بیت است از دیگر موجودات؟ و چه کسی نزدیک‎ترین به این خانه است؟

اگر حکمتهای خداوند بلند مرتبه نبود و اسرار بالا و امتحانات موجودات نبود، همانا بیت به سوی ایشان پرواز می‎کرد قبل از اینکه مردم حجر را لمس کنند، حجر دستان حسین علیه‎السلام را استلام (بوسیدن سنگ حجر که سنت است) می‎کند و اگر خواست مولای من خواست خداوند رحمن نبود، هر آینه بر سر شما مانند بازِ شکاری که بر گنجشکان فرود می‎آید نازل می‎شدم. آیا قومی را که مرگ را در کودکی به بازی می‎گرفتند می‎ترسانید، در حالی که الان در مردانگی قرار دارند. همه جانم فدای آقا و مولای همه موجودات که برتر از حیوانات است [برتر از شما که همه در باطن حیوانید] هیهات بنگرید سزاوار است از چه کسی پیروی کنید، به کسی که شراب می‎نوشد [مراد یزید ملعون است] یا کسی که صاحب حوض و کوثر است؛ کسی که در خانه وحی و قرآن است [مراد امام حسین(ع)است] یا کسی که در بیتش اسباب لهو و نجاست است [مراد یزید ملعون است]؛ و یا کسی که در خانه‎اش نزول آیات [نشانه‎ها] و [آیه] تطهیر است.

شما در همان غلط  (و گمراهی) واقع شدید که قریش واقع شدند، زیرا اراده قتل پیامبر(ص) را کردند و شما اراده قتل پسر دختر پیامبرتان را و [این حیله] برای ایشان تا وقتی امیرالمؤمنین(ع) زنده بود ممکن نشد. پس چگونه ممکن است کشتن ابا عبدالله الحسین(ع) تا وقتی که من زنده‎ام؟ بیایید تا به راهش [راه کشتن امام حسین(ع)] آگاهتان کنم؛ پس مبادرت به کشتن من کنید و گردنم را بزنید تا به مقصودتان برسید. خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمرتان و فرزندانتان را کوتاه کند و لعنت خدا بر شما و پدرانتان [که قصد کشتن پیامبر (ص)را داشتند ] باد.

متن عربی خطبه:

بسم الله الرحمن الرحیم

«اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی شَرَّفَ هذا (بیت الله‌الحَرام) بِقُدُومِ اَبیهِ، مَن کانَ بِالاَمس بیتاً اَصبَح قِبلَةً. أَیهَا الکَفَرةُ الفَجَرة اَتَصُدُّونَ طَریقَ البَیتِ لِاِمامِ البَرَرَة؟ مَن هُوَ اَحَقُّ بِه مِن سائِرِ البَریه؟ وَ مَن هُوَ اَدنی بِه؟ وَ لَولا حِکمَ اللهِ الجَلیه وَ اَسرارُهُ العِلّیه وَاختِبارُهُ البَریه لِطارِ البَیتِ اِلیه قَبلَ اَن یمشی لَدَیه قَدِ استَلَمَ النّاسُ الحَجَر وَ الحَجَرُ یستَلِمُ یدَیه وَ لَو  لَم تَکُن مَشیةُ مَولای مَجبُولَةً مِن مَشیهِ الرَّحمن، لَوَقَعتُ عَلَیکُم کَالسَّقرِ الغَضبانِ عَلی  عَصافِیرِ الطَّیران. اَتُخَوِّنَ قَوماً یلعَبُ بِالمَوتِ فِی الطُّفُولیة فَکَیفَ کانَ فِی الرُّجُولیهِ؟  وَلَفَدَیتُ بِالحامّاتِ لِسَید البَریاتِ دونَ الحَیوانات. هَیهات فَانظُرُوا ثُمَّ انظُرُوا مِمَّن شارِبُ الخَمر وَ مِمَّن صاحِبُ الحَوضِ وَ الکَوثَر وَ مِمَّن فی بَیتِهِ الوَحی وَ القُرآن وَ مِمَّن فی بَیتِه اللَّهَواتِ وَالدَّنَساتُ وَ مِمَّن فی بَیتِهِ التَّطهیرُ وَ الآیات. وَ أَنتُم وَقَعتُم فِی الغَلطَةِ الَّتی قَد وَقَعَت فیهَا القُرَیشُ لِأنَّهُمُ اردُوا قَتلَ رَسولِ الله صلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ أنتُم تُریدُونَ قَتلَ ابنِ بِنتِ نَبیکُم وَ لا یمکِن لَهُم مادامَ اَمیرُالمُؤمِنینَ (ع) حَیاً وَ کَیفَ یمکِنُ لَکُم قَتلَ اَبی عَبدِاللِه الحُسَین (ع) مادُمتُ حَیاً سَلیلاً؟ تَعالوا اُخبِرُکُم بِسَبیلِه بادِروُا قَتلی وَاضرِبُوا عُنُقی لِیحصُلَ مُرادُکُم لابَلَغَ الله مِدارَکُم وَ بَدَّدَا عمارَکُم وَ اَولادَکُم وَ لَعَنَ الله عَلَیکُم وَ عَلی اَجدادکُم».

منبع: تسنیم


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.