شعر/ یک اربعین برای تو حیران شدم حسین

کد خبر: 115767
علی اکبر لطیفیان  
وارث

 یک اربعین برای تو حیران شدم حسین

مانند گیسوی تو پریشان شدم حسین

 

با چند قطره اشک دل من سبک نشد

ابری شدم به پای تو باران شدم حسین

 

زلفی اگر که ماند برایت سفید شد

در اول بهار زمستان شدم حسین

 

کوفه به کوفه کوچه به کوچه گذر گذر

قاری شدی مفسّر قرآن شدم حسین

 

دیدی چگونه آخر عمری دلم شکست

دیدی چگونه پاره گریبان شدم حسین

 

تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم

دارم سر مزار خودم گریه می کنم

 

هر چند در مسیر سرت ازدحام بود

اما درست مثل همیشه امام بود

 

بی تو سوار ناقه ی عریان شدم حسین

من که به روی چشم علمدار جام بود

 

یادم نمی رود سر بالا نشین تو 

بازیچه ی نگاه اهالی شام بود

 

در حرف های مرد و زن پشت بام ها

چیزی اگر نبود فقط احترام بود

 

با دست سنگ صورت تو خط خطی شده

از بس که آفتاب تو نزدیک بام بود

 

تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم

دارم سر مزار خودم گریه می کنم

 

هم پیرهن که ماند برایم بدن نداشت

 هم پیکر تو روی زمین پیرهن نداشت

 

ای بی کفن برادرم ای بوریا نشین

این چادرم لیاقت خلعت شدن نداشت؟

 

آن گونه ای که من وسط خیمه سوختم

پروانه هم دل و جگر سوختن نداشت

 

گل های باغت از همه رنگی گرفته اند

یعنی کسی نبود که دست بزن نداشت

 

مردی نبود اگر یل ام البنین که بود

هرگز کسی نگاه جسارت به من نداشت

 

تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم

دارم سر مزار خودم گریه می کنم

 

ای سایه بلند سرم ای برادرم

آیینه ی ترک ترکِ در برابرم

 

بالم شکسته است و پرم پر نمی زند

اما هنوز مثل همیشه کبوترم

 

من قول داده ام که بگیرم سر تو را

از دست نیزه ها و برایت بیاورم

 

حالا سری برای تو آورده ام ولی

خاکستری و خاکی و ای خاک بر سرم

 

بگذار اول سخن و شکوه ام تو را

ای ماه زینب از نگرانی درآورم

 

هر چند کوچه کوچه تماشا شدم ولی

راحت بخواب دست نخورده است معجرم

 

تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم

دارم سرمزار خودم گریه می کنم

 

دستی که چوب زد لب قرآنی تو را

زیر سوأل برد مسلمانی تو را

 

بالای تخت رفتی و دستم نمی رسید

تا که رفو کنم سر پیشانی تو را

 

می خواستند پیش همه کوچکت کنند

اما خدات خواست سلیمانی تو را

 

ای کاش ما برادر و خواهر نمی شدیم

حیران نبودم این همه حیرانی تو را

 

این سر، شکسته هست ولی سرشکسته نیست

یعنی کسی ندید پشیمانی تو را

 

تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم

دارم سر مزار خودم گریه می کنم


افزودن دیدگاه جدید

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.