کلیدواژه: علی اکبر لطیفیان

شعر/ادامۀ زهرا(س)

علی اکبر لطیفیان

علی اکبر لطیفیان؛ من و سجده بر خاک کویت حسین جان

چه خوب است آب و هوایی که دارید همیشه بهشت است جایی که دارید الهی روی خلوتی هم نبیند شلوغی این کوچه هایی که دارید مجال عرق ریختن هم ندادید به پیشانی این گدایی که دارید نمی خواهم اصلا بفهمم که ما را کجا می برد رد پایی که دارید همین که شما می بریدم، یقینا شبی می رسم تا خدایی که دارید ...

علی اکبر لطیفیان؛ گاهی سرم به گوشه ی دیوار می گرفت

دستی رسید بال و پرم را کشید و رفت از بال من شکسته ترین آفرید و رفت خون گلوی زیر فشارم که تازه بود با یک اشاره روی لباسم چکید و رفت بد کاره ای به خاک مناجات سر گذاشت وقتی صدای بندگی ام را شنید و رفت راضی نشد به بالش سختی که داشتم زنجیرهای زیر سرم را کشید و رفت شاید مرا ندیده در آن ظلمتی که بو...

شعر/هیچ کسی نیست از تو با برکت تر

علی اکبر لطیفیان/میلاد امام جواد علیه اسلام

شعر/مور هم باشد اگر روزی سلیمان می‌شود

میلاد امام موسی کاظم علیه السلام

شعر/قربان قدت صد قد و بالای گرامی

شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام

شعر/پیغمبر دوباره صحرای کربلا

شعر ولادت حضرت علی اکبر(ع)

چیزی ندارم جز «سلام الله علیهم»/ فرزندهای فاطمه با احترامند

روشن تر از روز است خیلی بامرامند وقتی کریمان با گدایان هم کلامند الحق که آقازاده ها یک یک امیرند الحق که نوکرزاده ها یک یک غلامند در فقرِ محضِ خود غنیِّ محض هستم وقتی گدای این درم، مردم گدامند عین عدم هستیم و با آنان وجودیم پس ما همان هاییم که آن ها بنامند سنّ زیاد و سنّ کم، فرقی ندارد این ...

شعر/ من عاشق محمدم و جار می زنم

بى خانه زیر سایه ی دیوار خوش ترست دیوانه بین کوچه و بازار خوش ترست از هر چه بگذرم سخن یار خوش ترست یعنى کلام حیدر کرار خوش ترست: من عاشق محمدم و جار می زنم در باطن سکوت ، عذاب است... شک نکن حرف حساب حرف حساب است... شک نکن دنیاى بى رسول خراب است.... شک نکن این"حرف" نیست ، چند"...

شعر آیینی/ آمدي مردم ايران به نوايي برسند

وارث:سائل لطف نوشتند بني آدم راسرِ اين سفره نشاندند همه عالم راصبح فردا عجبي نيست اگر بنشاننديك طرف آسيه را، يك طرفت مريم راحسِ معراج نشينيِ من اين است فقطگوشه اي از حرمت پهن كنم بالم رادر ضريحت شرف آدميت ريخته اندپس محال است كه آدم نكند آدم راهمه بالفعل مسيح اند اگر پخش كنندنفسِ دختر موسايِ مسيحا...

شعر / مهمان چند روزه ايران خوش آمدي

وارث:ري زاده ايم و مزرعه سبز گندميمهر صبح با حسين شما در تكلميمما شیعه ولایت مولا، نسب نسبسلمان پابرهنه اي از نسل چندميمگاهي ميان خنده خورشيد گريه ايمگاهي ميان گريه زهرا تبسميمهمسايه حريم تو همسايه خداستپس صد هزار شكر كه همسايه قميمآن قدر عاشقان و بزرگان و عالماندلداده تواند كه ما بين آن گميماي دس...

وداع با ماه رمضان/ لطیفیان : ممنون حیدریم که درهم حساب کرد!

وارث: سروده علی اکبر لطیفیان با موضوع وداع با ماه رمضان را از نظر می گذرانیم:یک قطره اشک شرم مرا "یم" حساب کردکوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد آه یکى گرفت ، به پاى همه نوشتما باهم آمدیم که با هم حساب کرد با این خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکردیک دم صدا زدیم, دمادم حساب کردکارم اگر نداشت پس اینجا چه میکنم...