محتشم با دستور و توصیه شاعر اهلبیت(ع) نشد
وارث: کتاب از «سنگ ناله خیزد» که مجموعهای نفیس از غزلمرثیههای عاشورایی را کنار هم جمع کرده است، چند روز گذشته
فاطمیان: هدفمان از تهیه کتاب «از سنگ ناله خیزد» اول این بود که ما واقعه عاشورا را با اشعار فخیم، پیام دار به دور از تحریفات معرفی کنیم و دومین هدف هم آن بود که نیاز مداحان در این عرصه را تامین کنیم.
برای انتخاب اشعار کتاب به 10 هزار عنوان کتاب مراجعه کردیم
برای رسیدن به این هدف 7 کتابخانه مطرح را بررسی کردیم. برای مثال کتابخانه ملی حدود 62هزار عنوان شعر فارسی داشت که 8600 عنوان آن شعر مذهبی اعم از نسخههای چاپی، خطی، سربی و سنگی بود. از بین آنها بیش از 2000 عنوان آن مجموعههای گردآوری، گلچین و گزینشی بود که بررسی شد.
بعد از آن هم به سراغ کتابخانه مجلس رفتیم که بیش از 14هزار عنوان شعر فارسی داشت که حدود 1500 عنوان آن را شعرهای مذهبی تشکیل میدادند؛ آنها را هم بررسی کردیم. کتابخانه دانشگاه تهران هم با بیش از 18هزار عنوان شعر فارسی که1000 عنوان آن مذهبی بود را نیز به همین ترتیب بررسی نمودیم.
بعد از آن کتابخانه ملک که از 6000 عنوان شعر فارسی، 500 عنوان آن شعرمذهبی بود و کتابخانه آقای جواد هاشمی که 4000 عنوان داشت را مطالعه کردم. همچنین کتابخانه استادانسانی با حدود 1500 عنوان کتاب و کتابخانه خودم هم با حدود 1500 عنوان کتاب هم بررسی شد. پس با این شرایط با عدم احتساب کتب تکراری به 10هزار عنوان کتاب میرسیم.
ما برای برای انتخاب اشعار پنج ملاک داشتیم ملاک اول: پیراستگی اشعار از مطالب سست و موهن و غلو و حفظ مباحث عقیدتی و محتوایی آیینی آثار بود.از بین تمام قالبهای ادبی فقط به غزل و از بین قالبهای محتوایی اثرها فقط به مرثیه اکتفا کردیم. اگر ما میخواستیم از قالبهای دیگر استفاده کنیم شاید این اثر حدود 10 هزار صفحه میشد.
دومین ملاک :چون شعرمرثیه بود ما تلاش کردیم که اشعاری را انتخاب کنیم که با منابع تاریخی معتبر مطابقت داشته باشد. ملاک سوم: مقام معظم رهبری نکتهای را به مداحان و شعرا تاکید داشتهاند که شعرا و مداحان، باید شعری را بسرایند و بخوانند که پیام داشته باشد و فقط برای گریاندن نباشد. ملاک چهارم: پیراستگی اشعار از مطالب سست لفظی و نگارشی و زبانی بود.نکته مهمی که من در هیچ مجموعه گردآوری شده ندیدم، لحاظ کردن عنصر عاطفه و احساس است، یا به طور واضحتر، انتخاب شعر هیئت. از آنجایی که حقیر20 سال توفیق ذاکری داشتم و تجربیات بسیاری را در این راه کسب کردهام.
تلاش کردیم که با «از سنگ ناله خیزد» ذائقهسازی کنیم
ملاک پنجم: انتخاب شعرهای هیئتی با لحاظ کردن عنصر عاطفه و احساس بوده است. تلاش بر این بوده است که ذائقه مخاطب و هیئات مذهبی و مجالس فخیم اهلبیت(علیهم السلام) را لحاظ کنیم. ما تلاش کردیم که ذائقه سازی کنیم. مثلا در رشته و موضوع عقیدتی اشعار آقای آهی صاحب نظر هستند و نظرات ایشان در این زمینه کامل و جامع است. از ایشان بسیار استفاده کردم و همچنین در موضوع مباحث مقتل و امام شناسی و معارف توفیق شاگردی استاد فاطمی نیا را داشتم. در موضوع ادبیات و ستایشگری توفیق شاگردی استاد انسانی را داشتم.
-لطفا از وجوه تمایز این مجموعه بگویید.
نکته ای که شاید وجه تمایز این مجموعه با بقیه مجموعهها باشد، دسته بندی اشعار در 72 بخش است که به نیت شهدای کربلا انجام شده است. آثار بیش از 330 شاعر عاشورایی در این مجموعه آمده و هر شاعری که شعرش آن 5 ملاک را داشته است شعرش را در این مجموعه میبینیم. شعرهای شاعرانی که از عصر عاشورا تا حال حاضر سرودهاند و حتی شعرهایی که تاکنون منتشر نشده است را در این مجموعه داریم. برای ما مهم آن 5 ملاک بوده که در 1500 صفحه حدود 1300 غزل آوردیم.
ما در این مجموعه تلاش کردیم که بسیاری مصائب مغفول و غریب را احیا کنیم. یکی از آفاتی که گریبان هیئات مذهبی و مداحان را گرفته است و حتی در بین آنهایی که از بقیه بهتر هم هستند آن است که فقط از شهدای شاخص کربلا میخوانند. یعنی این همه شهیدانی که در کربلا وجود دارد اسمی از آنها برده نمیشود.
ما در این مجموعه اشعاری درباره 14 نفر از صحابه را آوردهایم. در هر بخش مصائب جداگانه دست بندی شده، زبان حالها جداگانه دست بندی شده و باز هم در هر بخش اشعار حماسی جدا آورده شده است. 150 صفحه اول کتاب فقط به حماسه و قیام سیدالشهدا پرداخته است که فلسفه قیام حضرت چه بوده است؟ آیا امام حسین (ع) جهاد کرد و به شهادت رسید که ما شیعیان هر گناهی میخواهیم انجام بدهیم؟ و بعد با یک قطره اشک به بهشت برویم؟ ما در این اشعار این مسائل را تبیین کردهایم و سعی کردهایم که با زبان شعر که در بین هفت شاخه هنر رساترین است این مسائل را تبیین کنیم. در چیدمان اشعار به ترتیب حروف الفبایی ردیف و قافیه دسته بندی شده است.
اسم این کتاب هم برگرفته از شعر معروف سعدی است که :« بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران؛ کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران». حدود 20 اسم را انتخاب کرده بودم که با مشورت استاد انسانی نظر ایشان را اعمال کردیم.
معرفت هدف اول و تقرب هدف پایانی ماست
هیچکدام از مزیتهای کتاب به حقیر بر نمیگردد چرا که این اثر برای خود اهلبیت(عیلهم السلام) و سیدالشهدا(علیه السلام) است و اگر هم موفقیتی در این عرصه وجود دارد اولا از عنایت اهلبیت(عیلهم السلام) است و بعد نظر لطف بسیاری که در این کتاب محبت و لطف به ما داشتهاند به خصوص حضرت استاد فاطمینیا که تقریظ بسیار گرانقدری بر این کتاب نوشتهاند و حقیر را مورد لطف قرار دادهاند. عزیزان دیگری مانند استاد محمدرضا سنگری و استاد محمدعلی مجاهدی هم بر این کتاب مقدمه نوشتهاند.
-با توجه به این تحقیقات چند ساله قدری از دریافتهای خود درباره ملزومات شعر هیئت بگویید.
قبل از اینکه وارد شعر هیئت و این موارد بشوم دوست دارم این مطلب را تبیین کنم که اولا ما نیاز به هدفگذاری داریم. اگر این تبیین انجام نشود قطعا به پاسخ سوالی که طرح کردهاید نمیرسیم. خدا خلقت انسان را در قرآن تبیین کرده است که باید ما به معرفت و عبودیت برسیم. هدف اول این مسیر معرفت است و هدف پایانی آن تقرب است یعنی انسان در عالم آمده است که خدا را بندگی کند، معرفت پیدا کند و به تقرب خدا برسد. خدا انسان را فطرتا کمالجو آفریده است و انسان کمالی را ببیند قطعا به آن محبت پیدا میکند.
برای رسیدن به این هدف مقدس باید بدانیم کجا هستیم و بناست کجا برویم؟ امام علی (علیه السلام) فرمودند: «رَحِمَ اللّهُ اِمْرَاً عَلِمَ مِن أینَ وَ فی أینَ وَ إلی أینَ»؛ خدا رحمت کند کسی را که بداند کجا بوده و کجا هست و قرار است کجا برود. خدا علامه طباطبایی را رحمت کنند که فرمودند ما در عالم هیچ کاری مهمتر از این نداریم، باید دغدغه زندگی فردی و اجتماعی ما این باشد که خدا ما را برای این آفریده است که به قرب خدا برسیم.
مقصد که مشخص شد، وسیله را مشخص میکنیم. امنترین وسیله برای رسیدن به آن هدف مقدس، محبت و مودت اهل بیت(علیهم السلام) است. ما در این دنیا آمدهایم که از طریق محبت اهلبیت(علیهم السلام) به قرب خدا برسیم. پس وظیفه ما در این عالم مشخص است. ما به عنوان شاعران و مداحان و هیات مذهبی وظیفهمان بسیار سنگینتر است؛ قرار است که مخاطب را دعوت کنیم که به هیئت برود و در آنجا او را به خدا از طریق پیمودن مسیر قرآن و اهلبیت(علیهم السلام) دعوت کنیم.
اگر تمام کسانی که در هیئتها فعالیت میکنند هدفشان قرب خدا باشد، دست به وسیله غیرمقدس نخواهند زد
سخنران، مداح، بانی و شاعر اگر به خدا و اهلبیت معرفت نداشته باشند، نمیتوانند مردم را به خدا و اهلبیت(علیهم السلام) نزدیک کنند. ما باید اول از همه معرفتمان را نسبت به خدا و اهل بیت(علیهم السلام) ارتقا بدهیم. غیر از این باشد یقیناً در این هدف موفق نخواهیم شد. ما طبق گفته قرآن حزب شیطان و حزب الله داریم و حزب سومی نداریم که زیر لوای آن برویم.
یک نکته انحرافی اینجا ایجاد میشود، گروهی میگویند برای رسیدن به هدف مقدس باید از وسیله مقدس استفاده کرد؛ گروه دیگری میگویند، نه برای رسیدن به هدف مقدس میشود از وسیله غیرمقدس استفاده کرد. حالا گروه اول میگویند هدف خداست و درباره گروه دوم میگویند هدفشان انسان، شیطان، نفس است. اگر هدف گریه شود، روضه غیر صحیح، دروغ و آهنگهای مبتذل غربی استفاده میشود. چه شاعر و چه مداح آیینی و چه بانی هیأت اگر هدفش رسیدن به قرب خدا و اهل بیت(علیهم السلام) باشد، دست به وسیله غیرمقدس نخواهند زد و اگر هدفش گریه در آوردن و شهرت و در پی آن معیشت و ارتزاق دنیوی باشد، دست به هر ابزاری میزند. اگر ما این را تبیین نکنیم، یقیناً نمیتوانیم شعر هیئت را آسیبشناسی کنیم تا اصلاحی صورت بگیرد.
-ممنون از تبیین دقیق و مرحله به مرحله شما؛ ممکن است برخی بگویند، دستگاه امام حسین(علیه السلام) این حساب و کتابها را ندارد. پاسخ شما چیست؟
خدا هیچ عملی را از کسی قبول نمیکند، مگر از متقین؛ تقوا چیست؟ انجام واجبات و ترک محرمات است. اگر من میآیم که از طریق امام حسین(علیه السلام) به قرب خداوند برسم، راه آن انجام واجبات و ترک محرمات است و اگر میآیم که در هیئت خودم را مطرح کنم این هوای نفس است.
تا شاعر اهلبیت(علیهم السلام) به نظم و تقوای درونی نرسد، هیچکس نمیتواند او را اصلاح کند
اگر بیایم در جلسه امام حسین(علیه السلام) که خودم را مطرح کنم، مشهور شوم، جلوه پیدا کنم و معیشتم را رقم بزنم، هر کاری کنم به نتیجه نخواهد رسید. تازه به جای اینکه اوج پیدا کنم، فرود و هبوط میکنم.
نکته دوم اینکه در مسائل نظامی دو تعبیر به کار میبرند و میگویند «نظم» و «انضباط»؛ یا «اردر» و «دیسیپلین». انضباط از بیرون است ولی نظم از درون. اگر هزاران نهاد جمع شوند و بخواهند به من شاعر و مداح طرح بدهند و من را در منگنه قرار دهند که رفتارم را اصلاح کنم، یقیناً درست نخواهم شد تا اینکه آن نظم از درون و آن تقوای درونی و وجدان و واعظ درونی مرا احیا نکند، نتیجهای نخواهد داشت.
نهادسازی زیاد داشتهایم اما برای معرفتافزایی شاعر کاری نشده است
الان در نظر بگیرید شاعری مثل استاد انسانی، یا استاد مجاهدی، یا استاد سازگار، آیا نهادهای دولتی از بیرون به این بزرگواران فشار آوردهاند که اینگونه شدهاند و شعر فخیم و ادبی و قوی و مستدل میگویند؟ نخیر. یقینا این طور نبوده. به نظر حقیر اینها از درون خودشان جوشیده و محبت و معرفتشان را خودشان ارتقا دادهاند.
نکته سومی که برای اصلاح روند شاعری و مداحی به نظر میرسد این است که ما تعبیری داریم در مباحث علوم سیاسی با عنوان «مثلث روندگرایی». در این مثلث روندگرایی ضلع اول «نهادسازی» است؛ تا دلتان بخواهد نهادسازی صورت گرفته از بنیاد دعبل و بسیج مداحان گرفته تا کانون مداحان، مجمع شاعران و... . شاید بیشتر از 20 نهاد و سازمان اینچنینی داریم، اما مشکلات همچنان باقی است. اما ضلع دوم که به شدت مغفول مانده «اتاق فکر» و اندیشکده است. ما برای حل بسیاری از معضلات محتوایی به آن بسیار نیاز داریم. ضلع سوماش هم «اجرائیات» است که اکثر ما در همین باب سوم یعنی عملگرایی ماندهایم. حرف من این است که در این مثلث روندگرایی اگر آن اتاق فکر و معرفتافزایی ایجاد نشود، یقینا هیچ اثری نخواهد داشت.
حضرت آقا میفرمایند اگر واقعه عاشورا از تحریفات زدوده نشود واقعه عاشورا وارونه جلوه پیدا میکند. یعنی اگر شاعر، مداح و واعظ ما نیاید این انحرافات را نزداید، واقعه عاشورا کلا به انحراف کشیده میشود. یعنی 1400 سال اینهمه مجاهدتها شد که پیام امام حسین(علیه السلام) را برسانند، اما الان در عرصه تکنولوژی و رسانه و اطلاعات دارند آن پیام را با ایجاد انحراف و شبهه استحاله میکنند، آن هم نه از بیرون بلکه میخواهند شیعه را از درون استحاله کنند. یکی دیگر از مشکلات این حوزه کارهای جزیرهای و موازی بسیاری است که انجام میگیرد، اگر اینها ساماندهی نشود اثری نخواهد داشت.
شاعر سفارشی هیئت، اثر نامطلوبی را به هیئت میآورد
موضوع دیگر این است که برای ارتقاء شعر باید این را مد نظر قرار داد. ما قاعدهای داریم با عناوین «تصمیمسازی» و «تصمیمگیری». بگذارید مثالی عرض کنم: فرض کنید قرار است برای من امشب مهمان بیاید و یک ساعت بیشتر فرصت ندارم و با سرمایهای که دارم، اولین میوهای که میبینم میخرم و مطمئنا میوه خوبی گیرم نمیآید. همان میوه بد را میآورم خانه و به مهمانم میدهم. حالا فرض کنید یک هفته جلوتر مهمانم زنگ میزند و خبر میدهد که میخواهند بیاید، من میروم با خیال راحت خرید میکنم و کیفیت و تعداد و همه چیز را بررسی میکنم و در حقیقت با وقت و هزینهای که دارم تصمیمسازی میکنم و بهترین را انتخاب میکنم.
باید بهترین شعرها را برای هیئتها خرج کنیم
اگر مداح اهل بیت(ع) به شاعر زنگ زد و گفت یک ساعت دیگر میخواهم بروم در مجلسی بخوانم، مانند مورد اول است؛ همین اتفاقی میافتد که الان شاهدیم. نباید شاعر سفارشی شعر بسازد، اگر این اتفاق بیفتد از لحاظ شعری اثرش همان چیزی میشود که الان میبینیم.
محتشم هم با دستور و توصیه شاعر اهلبیت(علیهم السلام) نشد
ما مدح و مرثیه 14 نفر اول خلقت را میکنیم، باید دقت کنیم که چه میسراییم و چه میخوانیم، باید برترینها را خرج بهترینها کنیم. شعر آیینی هم فرماش باید به نحو احسن باشد هم محتوایش به نحو احسن باشد تا بتواند معرفتافزایی کند و مخاطب را به آن هدف اصلی و عالی برساند. پس شاعر اگر بخواهد سفارشی برای مداح شعر بسازد یقینا موفق نخواهد بود و اثر نخواهد داشت و هر نهاد هم بخواهد برای مداح و شاعر در این موضوع تکلیف تعیین کند و بگوید که باید طبق این چارچوب و موضوع شعر بسازی و بخوانی این شعر ماندگار نخواهد شد. اگر 400 سال پیش یک حاکمی به محتشم کاشانی میگفت که بیا این شعر را بساز، شعر او یقینا 400 سال که هیچ حتی 40 سال هم نمیماند! چه بوده که باعث شده محتشم کاشانی بعد از 400 سال هنوز قلهنشین است، این باید تببین شود تا شاعران و مداحان امام حسین(علیه السلام) بتوانند در این وادی قدم بگذارد و در این وادی موفق شود.
نکته خیلی مهم دیگر این است که متأسفانه چیزی که امروز گریبان هیئتهای ما را گرفته این است که مداح و شاعر میآید طبق ذائقه مخاطب شعر میسازد و شعر میخوانند. وظیفه مداح و شاعر این نیست که پیرو مخاطب حرکت کند، بلکه مداح و شاعر و واعظ باید امام آن جماعت در هیئت باشد. یعنی برای آنها غذای خوب تدارک ببیند و آنها از طریق این غذای خوب به آن هدف مطلوب برسند. نه اینکه دنبال بهبه و بارکالله مخاطبان باشیم. اساسا به شعر آیینی دوران ما چه کسی بهبه و بارکالله میگوید؟ آیا مخاطبی که اصلا از شعر و معارف اهل بیت(علیهم السلام) هیچ شناختی ندارد بهبه میگوید یا یک استاد که ادیب است و امام شناس و... و با معارف و تاریخ اسلام آشنا است، تحسین میکند؟
کسی که میخواهد در شعر آیینی قلم بزند باید امامشناسی بداند، باید با تاریخ عاشورا آشنا باشد، باید با ادب فارسی آشنا باشد، چون دارد برای برترینها شعر میگوید، نباید در شعری که میگوید غلو، توهین، اغراق و... باشد. از لحاظ فرمی هم همین طور.
-سخن پایانی درباره همکاران و ویژگیهای شکلی کتاب؟
این کتاب 1500 صفحه است که انتشارات بین الملل تهیه کرده. برخی از اشعار کوتاه بود برخی هم بلند بود اگر میخواستیم مصرعی بچینیم 2 هزار صفحه میشد.
چند تن از دوستان در مسیر نگارش این کتاب بسیار به من کمک کردهاند و نقش بسزایی داشتهاند. اول از همه دوست عزیز و شاعرم و پژوهشگر شعر آیینی آقای جواد هاشمی که کتابخانه گرانقدرشان را در اختیار قرار دادند. آقای حسین انوریپور زحمت ویراستاری و طرح جلد و صفحه آرایی برعهده داشتهاند و جا دارد که از سه استاد عزیز آیتالله فاطمینیا، حاج علی آهی و حاج علی انسانی تشکر کنم.
یاد کنیم از شهدا و امام شهدا که مرهون جانفشانی های آنها بودیم و اگر جانفشانی های آنها نبود نمی توانستیم در این راه قلم بزنیم و آرزو میکنیم خداوند طول عمر به مقام معظم رهبری بدهند.
/ب.ط211