حجت الاسلام شهاب: معرفت به امام؛ قدم اول در یاری رساندن به حجت خداست+گزارش تصویری
وارث: عزاداری دهه اول صفر با سخنرانی حجت الاسلام سید عبد الحمید شهاب و مداحی حاج ناصر آیینی، حاج حسن نادری و کربلایی ابو الفضل نادری در هیئت ارباب حسین (ع) برگزار شد.
در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام عبدالحمید شهاب را می خوانید:
یاری کردن حجت خدا همان یاری کردن خداست
یکی از آیات قرآن است که هم هدف و هم دعاست، این است که باید امام زمان خود را یاری و نصرت کرد چون او ولیّ خداست و کسی که در مقام ولایت خدا قرار می گیرد جمیع صفات حضرت حق را در زمین تجلی می دهد، همانطور که انبیاء قدرت این را داشتند مردم را به حسنات بشارت دهند و از سیئات باز دارند، ذات مقدس امام معصوم هم حامل همین ویژگی است، اصل هدایت گری در ذات امام متعین است.
خدا می فرماید: إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدامَكُم1 ؛ من و هرچه جلوه ی من است را یاری کنید مطمئن باشید به یاری من می رسید. فلذا منطق نصرت دهی به امام زمان و ولایت ریشه قرآنی دارد. ثمره نصرت دهی به نفع خودمان است، خداوند به برکت این یاری در حیات مادی به ما برکاتی می رساند از طرفی در عالم برزخ یک کرامتی از طرف حق نازل می شود که چون ولیّ خدا را یاری کردید در آخرت هم کنار ولیّ خدا هستید.
از نظر عقل و شرع یعنی قرآن این وظیفه بر دوش شیعه هست که امامش را یاری دهد. اما دایره این نصرت دهی اگر در محدوده الفاظ برود می شود اول قمار بازی یعنی انتهای آن فقط باختن است و بازی خورده ای. 18 هزار نامه برای امام حسین علیه السلام نامه نوشتند و در روز عاشورا حضرت تمام آنها را به سمت عمر سعد انداختند و فرمودند این افراد کجا هستند که ادعای یاری کردن داشتند؟
اینکه فقط با محبت و حُب لفظی بگویی امام حسین علیه السلام را یاری می کنم، غلط است. در کربلا شخصیت هایی را داریم که به هیچ عنوان تعرض لفظی به حضرت نکردند اما در لشکر دشمن بودند. امروز هم در نصرت دهی به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف که منتقم امام حسین علیه السلام است و همه چشم امیدها به ظهور ایشان است، لازم است حداقل روی آخرین حجت خدا بمانیم و او را به بازی نگیریم.
لزوم آماده کردن مقدمات برای معرفت به امام/اولین قدم در نصرت دهی امام شناخت و معرفت اوست
باید یک بستر مقدماتی برای نصرت دهی به ولیّ خدا آماده کنیم. هیچ مقدمه ای بالاتر از شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیست. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: رجال مؤمنون عرفوا الله حقّ معرفته و هم أنصار المهدی فی آخر الزمان2 ؛
معرفت داشتن به امام انسان را در نصرت دهی جلو می اندازد. خیلی ها مومن به ولایت هستیم اما عارف به حق ولایت نیستیم. در روایات ائمه علیهم السلام نگاه کنید که چقدر فرموده اند: یاری نمودن ما به سیاهی لشگری نیست به دنبال معرفت باشید. به نیابت از ائمه علیهم السلام صدقه رد می کنید یا روضه می گیرید و مردم را به معرفت ائمه علیهم السلام کمک می کنید مصداق عارفاً بحق می شوید.
شناخت و به حقیقت امام رسیدن، خیلی انسان را در یاری رساندن به امامش جلو می اندازد و ملاک و میزان را به درستی دست انسان می دهد و آن قدر آگاهانه عمل می کنیم که یک لحظه از نصرت امام خارج نخواهیم شد.
نامه سیدالشهدا(ع) به حبیب بن مظاهر
زوایای وجود اصحاب سیدالشهدا علیه السلام با معرفت و شناخت است یکی از افرادی که خیلی درست امام زمانش را شناخت و توانست به میدان بیاید شخصیت جناب حبیب بن مظاهر است. امام حسین علیه السلام نامه ای به حبیب فرستاد که نشان می دهد امام او را قبول دارد: مـن الـحـسین بن علی بن ابی طالب الى الرجل الفقیه حبیب بن مظاهر اما بعد: یاحبیب، فانت تـعـلـم قـرابتنا من رسول اللّه صلی الله علیه و آله و انت اعرف بنا من غیرك، و انت ذوشیمة و غیرة فلا تبخل علینا بنفسك، یجازیك رسول اللّه صلی الله علیه و آله یوم القیامة3 ؛
از حسین بن على به مرد فقیه، حبیب بن مظاهر. اى حبیب! قرابت ما را با پیامبر صلی الله علیه و آله مىدانى و تو بهتر از دیگران ما را مىشناسى و شخص آزادمرد و غیرتمندى هستى. از جان خود بر ما مضایقه مكن، رسول خدا صلی الله علیه و آله در قیامت پاداش آن را به تو خواهد داد.
خطاب امام به شخصیت حبیب با لفظ "فقیه" است یعنی مجتهد است یعنی فهم دین دارد و به استنباط رسیده یعنی آدمی نیست که روی موج سوار شده باشد و ابن الوقت نیست، خطاب باعظمتی است. باید توجه داشت همیشه هم زمینه برای یاری رساندن به امام فراهم نیست و باید سریع عمل کرد.
حبیب نامه را گرفت و به منزل آورد وبه همسرش گفت: امام حسین علیه السلام درخواست کمک کرده. همسرش به او گفت چرا مرا نگاه میکنی سریع حرکت کن. حبیب گفت: مهریه ات را بدهم و بعد بروم؟ همسرش گفت: مهرم را برای سلامتی امام حسین علیه السلام بخشیدم.
وقتی در شناخت امامت موفق باشی، تبدیل به عنصر هدایت می شوی
اگر در شناخت هر چقدر جلوتر بیفتی خود امام معصوم علیه السلام قدرتی به تو می دهد که خودت عنصر هدایت شده ای و دیگران را هدایت می کنی تا جایی که می بینی "جیش الله" و لشگردار حجت خدا شده اید، قران می فرماید: تعداد این افراد کم است اما همین کم اثر دارد و جریان ساز است.
حبیب لباس رزم پوشید ولی غلامش گفت دروازه های کوفه را بسته اند. حبیب گفت: از راه شط می رویم. حبیب در بازار عطارهای کوفه مسلم ابن عوسجه را دید و از او پرسید اینجا چه می کنی؟ مسلم گفت: محاسنم سفید است آمده ام حنا بگیرم و به محاسنم بزنم. حبیب نامه حضرت را به مسلم نشان داد، مسلم تا نامه را دید سریع بر اسبش سوار شد. حبیب گفت برو از خانواده ات خداحافظی کن. مسلم گفت: خداحافظی مستحب است اما یاری امام واجب است. مسلم زودتر از حبیب راه افتاد. چون یاری کردن را به تاخیر نینداخت حتی از رفیقش حبیب جلو افتاد و زودتر به شهادت رسید.
حبیب به غلامش که رسید دید غلام در گوش اسبش زمزمه می کند: خدا کند آقایم نیاید یا دیر بیاید و بتوانم به کربلا بیایم امام در نامه نوشته بود تنها هستم. حبیب به شدت گریه کرد و گفت پدر و مادرم به فدایت که کنیززادگان هم برای یاری کردنت بی تاب هستند. حبیب غلامش را آزاد کرد و به او گفت برو آزاد هستی. غلامش گفت: تازه می خواهم مزه بندگی را بفهمم می خواهم به یاری امام بیایم.
وقتی به کربلا رسیدند حضرت زینب سلام الله علیها از داخل خیمه فرمودند: سلام مرا به حبیب برسانید و بگویید ممنونم از اینکه ولیّ خدا را تنها نگذاشتی و او را یاری کردی. حبیب وقتی این را شنید یک مشت خاک به سرش ریخت و گفت: حبیب برو که هیچ شهبال ملکی نمی تواند به مقام تو برسد، دختر امیر عرب عقیله بنی هاشم تو را مشمول سلام خودش کرده. اگر در نصرت امام در وادی معرفت امام بیفتی بلندت می کنند و برایت مهم نیست که امامت در کنارت باشد یا نه، حتی اگر در کنارت نباشد هم او را یاری می کنی.
حقیقت معرفت امام در اطاعت اوست
این دسته از اصحاب که در شناخت این قدر محکم جلو آمدند، برنده بودن برای آنهاست. حقیقت معرفت به امام در کجا جلوه می کند و با چه چیزی جمع می شود؟ امام صادق علیه السلام می فرماید: اگر بخواهید امامانتان را خوب بشناسید حقیق معرفت به امام در یک چیز است؛ به ما چشم بگویید و طاعت ما را انجام دهید. بعضی ها هستند می گویند امام نمی داند و ما می فهمیم یعنی با به فتواهای امام تبصره می زنند.
بلوغی در معرفت به انسان می دهند که به قدری انسان را جلو می اندازند که چون و چرا نمی آوری حتی اگر امام زمانت در کنارت نباشد جانت را برایش می دهی. این جوان ها را می بینید از شامات محافظت می کنند و مثل برگ گل می ریزند؟ حبیب و مسلم امام زمانشان را با چشم دیدند و رفتند اما اینها امامشان را ندیده اند و می روند به چنین کمالی رسیده اند. اگر طاعت در مسیر معرفت متعین شود نصرت بوجود می آید.
پی نوشت:
1- سوره محمد آیه 7.
2- علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۲۹/ صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص ۶۱۱٫.
3- معالى السبطین، 1/228.