قیام مختار از منظر ائمه اطهار و علمای فرق(شیعه و سنی)
شخصیت مختار و ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وی و همچنین اهداف و سیاست های قیام او از دیدگاه های مختلف مورد بحث و مداقه های بسیاری قرار گرفته است.
وارث: قیام مختاربن ابی عبیده ثقفی در سال ۶۵ ه.ق به خونخواهی امام حسین(ع) و یاران وفادارش به وقوع پیوست.
شخصیت مختار و ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وی و همچنین اهداف و سیاست های قیام او از دیدگاه های مختلف مورد بحث و مداقه های بسیاری قرار گرفته است؛ برخی وی را مدافع و حامی اهل بیت می دانند و برخی دیگر از وی به عنوان فرد جاه طلبی یاد می کنند که به بهانه یاری اهل بیت دست به قیام زد و امامت محمد بن حنیفه را مطرح ساخت.
به هرجهت با توجه به تناقض گویی برخی منابع تاریخی نمی توان دیدگاه روشن و واضحی نسبت به مختار ارائه کرد.بهر حال درباره مختار و انگیزه او در این قیام قضاوتهاى گوناگون شده است.تا آنجا که بعضى دانشمندان طبقه اول و دوم از شیعه درباره او نظر مساعدى ندارند.
اما متأخران او را به نیکویى ستودهاند که از جمله می توان از شخصیت های معاصر، خویی(معجم رجال الحدیث، ج ١٩، ص ١٠٣)، تستری(قاموس الرجال، ج ١٠، ص ١١)، مامقانی(تنقیح المقال، ج ٣، ص ٢٧)امینی(الغدیر، ج ٢، ص ٣۴٣) ، نمازی(مستدرکات علم الرجال، ج ٧، ص ٣٨۵) و محدث قمی را نام برد. همچنین باید گفت که هیچ کدام از منابع اهل سنت نگاه خوبی به مختار ندارند و با عبارت های تندی وی را مورد نکوهش قرار می دهند. از جمله می توان از ذهبی و شعبی نام برد. نوشتار پیش روی ، با تکیه بر احادیث اهل بیت (ع) و کلام علمای شیعه تلاش می کند تا تصویری شفاف از قیام مختار ارائه بدهد.
ائمه نسبت به قیام های متعددی که در طول تاریخ شکل گرفته بنابر انگیزهها و اهداف قیام و شرایط سیاسی دوران اقدام به حمایت، رد قیام و یا سکوت می کردند. اما آنچه در اکثر مواضع واضح و مبرهن است، ایشان به نحو مستقیم یا غیر مستقیم در هیچ قیامی مشارکت نداشتند و امر قیام را موکول به زمان ظهور امام زمان(ع) می کردند.
دو دستگی روایات در مدح و ذم مختار:
با نگاهی به احادیث و روایات و نیز آثار علمای متقدم و متاخر می توان به دو دستگی نگاه ها درباره مختار و قیام او پی برد. از علمای متاخر، آیت الله خوئی درباره اخبار مربوط به مختار بر این باور است که اخبار و روایات رسیده در مورد مختار دو قسم است: ۱ـ اخباری در مدح و ستایش اوست و ۲ـ اخباری که در مذمت اوست؛ اما اخبار در مدح او قوی تر و برتر است (معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۹۴).
الف.روایات در مدح مختار:
ظاهراً اولین کسی که از مختار حرفی را نقل می کند، علامه حلی است. علامه در «خلاصة الاقوال» ( ص ٢٧۶، شمارة ١٠٠٧) ایشان را در قسمت اول کتاب نقل می کند. برخی از صاحب نظران را این عقیده است، این که علامه حلّی شخصی را در قسمت اول نقل می کند، به این معناست که او عادل و ممدوح است. در ادامه مهمترین روایات های را بیان می کنیم که درباره مدح مختار بیان شده است.
1. در تفسیر حضرت امام حسن عسکرى (ع) آمده است که امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «... این دو فرزند بزرگوار من حسن و حسین را شهید خواهند کرد، حق تعالى عذابى بر ایشان[دشمنان] وارد خواهد ساخت به شمشیر آنهائى که بر ایشان مسلّط خواهد گردانید چنانچه بر بنى اسرائیل چنین عذابها مسلّط گردانید.گفتند: «کیست آنکه بر ایشان مسلّط خواهد شد یا امیرالمؤمنین؟» فرمود: «پسرى است از قبیله بنى ثقیف که او را مختار بن ابى عبیده مىگویند»( بحار الانوار، ج،۴۵ ص۳۴).
2- بررسی موضع گیری امام سجاد(ع) نسبت به قیام مختار امری مبهم و دارای ابعاد نامشخصی است؛ چرا که نقل قول ها در این باره گوناگون و گاه متضاد است؛ اما آنچه که بسیار معروف و مشخص است نقل تاریخی است که مختار سر عبیدالله را به خدمت امام سجاد(ع) فرستاد و ایشان به سجده رفتند و فرمودند: «سپاس خداى را که دعاى مرا مستجاب نمود و انتقام خون پدرم را گرفت». (رجال کشّی، ص۱۲۷؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۴۴).
همچنین در روایات های از امام باقر و امام صادق(ع)، مختار و قیام او مورد عنایت قرار گرفته است.( رجال کشى، ج 1، ص 340-341). برخی نقل های تاریخی نیز دلالت بر آن دارد که قیام مختار قبل از آغاز و شکل گیری آن از سوی یاران خاص اهل بیت خبر داده شده بود؛ میثم تمار که از یاران خاص علی بن ابی طالب (ع) و آشنا با علوم و اسرار غریبه بود به مختار اعلام کرده بود که وی موفق به کشتن ابن مرجانه خواهد شد. اینها بخشی از روایات است که خویی آنها بیان کرده است(معجم رجال الحدیث، ج ١٨، ص٩۴). علمای متاخر شیعه را عقید بر این است که روایات فوق به لحاظ محتوا و سند محکم هستند و ضعفی ندارند.
ب.روایات در ذم مختار:
در مقابل گروهی از مخالفان مختار، روایاتی را از ائمه معصومین نقل کرده و به استناد بدانها رای به انحراف مختار داده اند. بعضی از علما عقیده دارند که مختار بن ابی عبیده ثقفی فردی درست عقیده نبوده و مستحق ورود در آتش است، به همین دلیل وارد جهنم می شود اما با شفاعت امام حسین (علیه السلام) از آن خارج می گردد. علامه مجلسی مایل به این قول شده است و آن را راه حلی برای جمع بین اخبار مختلفی- که درباره مختار وارد شده اند ، قرار داده است.
از جمله روایاتی که دربارۀ مذمت مختار در کتب روایی و رجالی ذکر شده عبارتند از:
1. حبیب الخثعمی از أبی عبد الله (امام صادق(ع)) روایت کرده که فرمود: مختار بر علی بن حسین (امام سجاد علیه السلام ) دروغ می بست.
2. یونس بن یعقوب، از أبی جعفر (امام باقر (ع) ) روایت کرده که فرمود: مختار بن أبی عبیدة به علی بن الحسین(امام سجاد (ع)) نامه ای نوشت و هدایایی برای ایشان از عراق فرستاد، پس هنگامی که فرستادگان بر در خانه علی بن الحسین ایستادند، شخصى رفت براى آنان اجازه ورود بگیرد.
آنگاه شخصى از طرف حضرت سجاد بیرون آمده و به آنان گفت: امام سجاد می فرماید: از در خانه من دور شوید، زیرا من هدیه هاى دروغگویان را نمی پذیرم و نامه هاى آنان را نمی خوانم. آنان نام حضرت سجاد را محو کردند و در عوض نام محمّد بن حنفیه را نوشتند.
3. شیخ صدوق نیز روایت مرسلی را روایت کرده است که: وقتى امام حسن (ع) در تاریکى ساباط (مدائن) زخمی شد، مختار به عموى خود گفت: حسن را بگیر و تسلیم معاویه کن، او عراق را به ما خواهد داد، شیعیان از گفتار مختار به عمویش به خشم آمدند؛ پس قصد کردند مختار را بکشند، عمویش از شیعیان عذر خواهى نمود و تقاضا کرد او را ببخشند، شیعیان از کشتنش در گذشتند.
نظر علمای متاخر از جمله آیت الله خویی در بررسی این روایات این است که با بررسی این روایات معلوم می شود که سند سه روایت اول به طور جدّی ضعیف است و روایت چهارم به خاطر مرسل بودنش قابل اعتماد نیست، علاوه بر آن، اگر روایت صحیح هم بوده باشد می توان گفت این خواسته مختار خواسته ای جدی نبوده و بی شک مختار خواسته است با آن پیشنهاد نظر عمویش را کشف کند، پس اگر بداند که عمویش چنین می خواهد برای خلاصی امام حسن(ع) اقدام کند. بنابراین گفته او از باب علاقه به امام حسن(ع) است. در ادامه نظرات برخی از علمای شیعه معاصر را بیان می کنیم:
نظرات علمای شیعه متاخر:
1. مقدس اردبیلی: «در حسن عقیده مختار سخنی نیست و علامه حلی رحمه الله او را مقبول شمرده و امام باقر جمعی را که مختار را به بدی یاد کردند از این کار منع فرمود و امام صادق(ع) بر او رحمت فرستاد و امام زین العابدین (ع) وی را به دعای خیر یاد کردند» (حدیقه الشیعه، صص۵۰۶ – ۵۰۵).
2. حاج شیخ عباس قمی: ایشان بعد از نقل روایتی درباره شاد کردن دل مؤمن واعانت به مسلمانان می فرماید:«چگونه خواهد بود حال مختار که این سیرت مرضیه او بود و اخبار معتبر در باب ادخال سرور در قلب مؤمن بیش از آن است که احصاء شود. پس خوشا به حال مختار که دل های حزون و ماتم زده اهل البیت رسالت را شاد کرد و دو دعای امام سجاد به دست او مستجاب شد» (منتهی الآمال، ج۱، ص۴۵۱).
3.علامه مامقانی: «این مرد (مختار) مذهبش امامی ومعتقد به امامت ائمه معصومین (:) و حکومت او با اجازه امام بوده است گرچه وثاقت او ثابت نیست.(تنقیح المقال، ج۳، ص۲۰۶).
4. علامه عبدالرزاق مقرّم: مقام مختار از هرگونه تهمت و ناروا منزه است و دل او سرشار از محبت ولایت خاندان پیامبر(ص) بود و روایات و سخنانی که حاکی از تهمت های ناروا به ساحت اوست همه دروغ و باطل بوده است (تنزیه المختار، ص۲).
شخصیت مختار و ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وی و همچنین اهداف و سیاست های قیام او از دیدگاه های مختلف مورد بحث و مداقه های بسیاری قرار گرفته است؛ برخی وی را مدافع و حامی اهل بیت می دانند و برخی دیگر از وی به عنوان فرد جاه طلبی یاد می کنند که به بهانه یاری اهل بیت دست به قیام زد و امامت محمد بن حنیفه را مطرح ساخت.
به هرجهت با توجه به تناقض گویی برخی منابع تاریخی نمی توان دیدگاه روشن و واضحی نسبت به مختار ارائه کرد.بهر حال درباره مختار و انگیزه او در این قیام قضاوتهاى گوناگون شده است.تا آنجا که بعضى دانشمندان طبقه اول و دوم از شیعه درباره او نظر مساعدى ندارند.
اما متأخران او را به نیکویى ستودهاند که از جمله می توان از شخصیت های معاصر، خویی(معجم رجال الحدیث، ج ١٩، ص ١٠٣)، تستری(قاموس الرجال، ج ١٠، ص ١١)، مامقانی(تنقیح المقال، ج ٣، ص ٢٧)امینی(الغدیر، ج ٢، ص ٣۴٣) ، نمازی(مستدرکات علم الرجال، ج ٧، ص ٣٨۵) و محدث قمی را نام برد. همچنین باید گفت که هیچ کدام از منابع اهل سنت نگاه خوبی به مختار ندارند و با عبارت های تندی وی را مورد نکوهش قرار می دهند. از جمله می توان از ذهبی و شعبی نام برد. نوشتار پیش روی ، با تکیه بر احادیث اهل بیت (ع) و کلام علمای شیعه تلاش می کند تا تصویری شفاف از قیام مختار ارائه بدهد.
ائمه نسبت به قیام های متعددی که در طول تاریخ شکل گرفته بنابر انگیزهها و اهداف قیام و شرایط سیاسی دوران اقدام به حمایت، رد قیام و یا سکوت می کردند. اما آنچه در اکثر مواضع واضح و مبرهن است، ایشان به نحو مستقیم یا غیر مستقیم در هیچ قیامی مشارکت نداشتند و امر قیام را موکول به زمان ظهور امام زمان(ع) می کردند.
دو دستگی روایات در مدح و ذم مختار:
با نگاهی به احادیث و روایات و نیز آثار علمای متقدم و متاخر می توان به دو دستگی نگاه ها درباره مختار و قیام او پی برد. از علمای متاخر، آیت الله خوئی درباره اخبار مربوط به مختار بر این باور است که اخبار و روایات رسیده در مورد مختار دو قسم است: ۱ـ اخباری در مدح و ستایش اوست و ۲ـ اخباری که در مذمت اوست؛ اما اخبار در مدح او قوی تر و برتر است (معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۹۴).
الف.روایات در مدح مختار:
ظاهراً اولین کسی که از مختار حرفی را نقل می کند، علامه حلی است. علامه در «خلاصة الاقوال» ( ص ٢٧۶، شمارة ١٠٠٧) ایشان را در قسمت اول کتاب نقل می کند. برخی از صاحب نظران را این عقیده است، این که علامه حلّی شخصی را در قسمت اول نقل می کند، به این معناست که او عادل و ممدوح است. در ادامه مهمترین روایات های را بیان می کنیم که درباره مدح مختار بیان شده است.
1. در تفسیر حضرت امام حسن عسکرى (ع) آمده است که امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «... این دو فرزند بزرگوار من حسن و حسین را شهید خواهند کرد، حق تعالى عذابى بر ایشان[دشمنان] وارد خواهد ساخت به شمشیر آنهائى که بر ایشان مسلّط خواهد گردانید چنانچه بر بنى اسرائیل چنین عذابها مسلّط گردانید.گفتند: «کیست آنکه بر ایشان مسلّط خواهد شد یا امیرالمؤمنین؟» فرمود: «پسرى است از قبیله بنى ثقیف که او را مختار بن ابى عبیده مىگویند»( بحار الانوار، ج،۴۵ ص۳۴).
2- بررسی موضع گیری امام سجاد(ع) نسبت به قیام مختار امری مبهم و دارای ابعاد نامشخصی است؛ چرا که نقل قول ها در این باره گوناگون و گاه متضاد است؛ اما آنچه که بسیار معروف و مشخص است نقل تاریخی است که مختار سر عبیدالله را به خدمت امام سجاد(ع) فرستاد و ایشان به سجده رفتند و فرمودند: «سپاس خداى را که دعاى مرا مستجاب نمود و انتقام خون پدرم را گرفت». (رجال کشّی، ص۱۲۷؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۴۴).
همچنین در روایات های از امام باقر و امام صادق(ع)، مختار و قیام او مورد عنایت قرار گرفته است.( رجال کشى، ج 1، ص 340-341). برخی نقل های تاریخی نیز دلالت بر آن دارد که قیام مختار قبل از آغاز و شکل گیری آن از سوی یاران خاص اهل بیت خبر داده شده بود؛ میثم تمار که از یاران خاص علی بن ابی طالب (ع) و آشنا با علوم و اسرار غریبه بود به مختار اعلام کرده بود که وی موفق به کشتن ابن مرجانه خواهد شد. اینها بخشی از روایات است که خویی آنها بیان کرده است(معجم رجال الحدیث، ج ١٨، ص٩۴). علمای متاخر شیعه را عقید بر این است که روایات فوق به لحاظ محتوا و سند محکم هستند و ضعفی ندارند.
ب.روایات در ذم مختار:
در مقابل گروهی از مخالفان مختار، روایاتی را از ائمه معصومین نقل کرده و به استناد بدانها رای به انحراف مختار داده اند. بعضی از علما عقیده دارند که مختار بن ابی عبیده ثقفی فردی درست عقیده نبوده و مستحق ورود در آتش است، به همین دلیل وارد جهنم می شود اما با شفاعت امام حسین (علیه السلام) از آن خارج می گردد. علامه مجلسی مایل به این قول شده است و آن را راه حلی برای جمع بین اخبار مختلفی- که درباره مختار وارد شده اند ، قرار داده است.
از جمله روایاتی که دربارۀ مذمت مختار در کتب روایی و رجالی ذکر شده عبارتند از:
1. حبیب الخثعمی از أبی عبد الله (امام صادق(ع)) روایت کرده که فرمود: مختار بر علی بن حسین (امام سجاد علیه السلام ) دروغ می بست.
2. یونس بن یعقوب، از أبی جعفر (امام باقر (ع) ) روایت کرده که فرمود: مختار بن أبی عبیدة به علی بن الحسین(امام سجاد (ع)) نامه ای نوشت و هدایایی برای ایشان از عراق فرستاد، پس هنگامی که فرستادگان بر در خانه علی بن الحسین ایستادند، شخصى رفت براى آنان اجازه ورود بگیرد.
آنگاه شخصى از طرف حضرت سجاد بیرون آمده و به آنان گفت: امام سجاد می فرماید: از در خانه من دور شوید، زیرا من هدیه هاى دروغگویان را نمی پذیرم و نامه هاى آنان را نمی خوانم. آنان نام حضرت سجاد را محو کردند و در عوض نام محمّد بن حنفیه را نوشتند.
3. شیخ صدوق نیز روایت مرسلی را روایت کرده است که: وقتى امام حسن (ع) در تاریکى ساباط (مدائن) زخمی شد، مختار به عموى خود گفت: حسن را بگیر و تسلیم معاویه کن، او عراق را به ما خواهد داد، شیعیان از گفتار مختار به عمویش به خشم آمدند؛ پس قصد کردند مختار را بکشند، عمویش از شیعیان عذر خواهى نمود و تقاضا کرد او را ببخشند، شیعیان از کشتنش در گذشتند.
نظر علمای متاخر از جمله آیت الله خویی در بررسی این روایات این است که با بررسی این روایات معلوم می شود که سند سه روایت اول به طور جدّی ضعیف است و روایت چهارم به خاطر مرسل بودنش قابل اعتماد نیست، علاوه بر آن، اگر روایت صحیح هم بوده باشد می توان گفت این خواسته مختار خواسته ای جدی نبوده و بی شک مختار خواسته است با آن پیشنهاد نظر عمویش را کشف کند، پس اگر بداند که عمویش چنین می خواهد برای خلاصی امام حسن(ع) اقدام کند. بنابراین گفته او از باب علاقه به امام حسن(ع) است. در ادامه نظرات برخی از علمای شیعه معاصر را بیان می کنیم:
نظرات علمای شیعه متاخر:
1. مقدس اردبیلی: «در حسن عقیده مختار سخنی نیست و علامه حلی رحمه الله او را مقبول شمرده و امام باقر جمعی را که مختار را به بدی یاد کردند از این کار منع فرمود و امام صادق(ع) بر او رحمت فرستاد و امام زین العابدین (ع) وی را به دعای خیر یاد کردند» (حدیقه الشیعه، صص۵۰۶ – ۵۰۵).
2. حاج شیخ عباس قمی: ایشان بعد از نقل روایتی درباره شاد کردن دل مؤمن واعانت به مسلمانان می فرماید:«چگونه خواهد بود حال مختار که این سیرت مرضیه او بود و اخبار معتبر در باب ادخال سرور در قلب مؤمن بیش از آن است که احصاء شود. پس خوشا به حال مختار که دل های حزون و ماتم زده اهل البیت رسالت را شاد کرد و دو دعای امام سجاد به دست او مستجاب شد» (منتهی الآمال، ج۱، ص۴۵۱).
3.علامه مامقانی: «این مرد (مختار) مذهبش امامی ومعتقد به امامت ائمه معصومین (:) و حکومت او با اجازه امام بوده است گرچه وثاقت او ثابت نیست.(تنقیح المقال، ج۳، ص۲۰۶).
4. علامه عبدالرزاق مقرّم: مقام مختار از هرگونه تهمت و ناروا منزه است و دل او سرشار از محبت ولایت خاندان پیامبر(ص) بود و روایات و سخنانی که حاکی از تهمت های ناروا به ساحت اوست همه دروغ و باطل بوده است (تنزیه المختار، ص۲).