مجتهدی جوان در آسمان علم و فقاهت
این عالم بزرگوار در اقامت ده ساله خود در سامرا علاوه بر آموختن فقه و اصول، زبان سریانی و عبرانی را فرا گرفت و با سفارش و اجازه فقیه محدث شیخ محمد حسن کاظمی آثاری را به نگارش در آورد.
وارث: فرزانه آموزگار و نابغه روزگار،آیت الله میرزا ابوالفضل تهرانی از علمای ربانی قرن اخیر بوده که توانمندی های علمی اش در جوانی، توجه بزرگانی چون آیت الله حاج ملا علی کنی در تهران و آیت الله میرزا حسن شیرازی در سامرا را به خود جلب نموده بود و در حدود چهل سالگی مورد حسادت برخی افراد فرومایه قرار گرفت که به مرگ ایشان منتهی شد.
دفتر حیاتش در سال 1273 قمری و در بیت علم و تقوا گشوده شد . در سنین نوجوانی به دانش اندوزی روی آورد و مقدمات علوم دینی را نزد پدر با فضیلتش فرا گرفت. پدرش میرزا ابوالقاسم کلانتر تهرانی، زبده علمای عصر قاجاری از مشهورترین شاگردان شیخ انصاری بود. در خصوص نبوغ فکری اش نوشته اند چنان بود که اگر قصیده ای را یک بار گوش می داد یا می خواند در ذهنش جای می گرفت و به همین خاطر سرآمد هم نوعان بود. گواه بر این حالات کلام فرزند فرزانه اش حاج میرزا محمد است که می نویسد: در جوار بارگاه عبدالعظیم حسنی و در ابتدای عمر مشغول تحصیل گردید تا اینکه در اوائل بلوغ نزد صاحبان بصیرت از نوادر و نوابغ گردید و گواه بر آن تصنیفاتی است که در این اوان پدید آورد.
غواص دریای علم
میرزا ابوالفضل در فصل شکوفایی علمی و معنوی خود مربی دلسوز خود یعنی پدرش میرزا ابوالقاسم کلانتر را از دست می دهد و ایشان پس از فقدان پدر، فقه و اصول را در محضر آقایان سید محمدصادق طباطبایی و آقا میرزا عبدالرحیم نهاوندی دنبال می نماید. در معقولات نیز شاگردی حکیم متاله میرزای جلوه را اختیار می کند و برای آشنایی با مشرب عرفانی و اشراقی محضر قدسی عارف نامی حکیم محمدرضا قمشه ای را مغتنم می شمارد.
خود ایشان در این زمینه می نویسد: اکثر قسمت های اسفار و الشواهد الربوبیه و قسمتی از شرح اشارات را نزد آقا محمدرضا قمشه ای خواندم.
هجرت علمی به عتبات
میرزا ابوالفضل با آنکه به تایید حاج ملا علی کنی قله اجتهاد را فتح کرده بود ولی با وجود این در سال 1300 قمری برای تکمیل دانش خود به نجف اشرف هجرت می نماید و در حوزه درس مرحوم حاج میراز حبیب الله رشتی که از شاگردان درجه اول شیخ انصاری بود شرکت می نمود.
دعوت میرزای شیرازی از میرزا ابوالفضل
زمانی که آوازه هوش و ذکاوت میرزا ابوالفضل از طریق طلبه ها به سمع و نظر میرازی شیرازی می رسد آقا سید محمدحسن لواسانی را برای آوردن ایشان به سامرا فرستاد . در پی این دعوت میرزا ابوالفضل در معیت دوست صمیمی اش آقا سید حسین قمی به سامرا مشرف و در درس میرازی شیرازی حاضر می شود.
آثار و برکات اقامه در سامرا
این عالم بزرگوار در اقامت ده ساله خود در سامرا علاوه بر آموختن فقه و اصول، زبان سریانی و عبرانی را فرا گرفت و با سفارش و اجازه فقیه محدث شیخ محمد حسن کاظمی آثاری را به نگارش در آورد. شیخ آقا بزرگ تهرانی ضمن آنکه حاج میرزا ابوالفضل را در زمره شاگردان میرازی شیرازی معرفی می کند، می نویسد: با بهره گیری از محضر میرزا، تفوقی چشمگیر بر فقه و اصول یافت. در علوم حدیث و رجال از استاد علامه حاج میرزا حسین نوری فیض می برد. او از کسانی بود که هوشیاری و حافظه قوی را در خود جمع داشت به همین جهت هم فقیه بود و اصولی و هم مورخ و رجالی و ادیب و شاعر.
مراجعت به تهران
از سامرا به همراه حاج سید محمد صراف تهرانی به مکه معظمه مشرف شد. در اواخر سال 1309 قمری و کمی قبل از رحلت میرزای شیرازی به درخواست علاقه مندان و دوستان از ایشان مبنی بر مراجعت به تهران لبیک گفت.
چون ناصرالدین شاه از آمدن ایشان آگاه شد تمامی امور مدرسه جدید ناصریه را به میرزا ابوالفضل سپرد و او تا پایان عمر اندک خود در آن مدرسه و مسجد به تدریس و اقامه جماعت و نشر مواعظ مشغول بود.
عباسقلی خان سپهر نویسنده عصر قاجار می نویسد: این مرد فاضل با آنکه ذوق سلیم و طبع کریم و عقیده ای راسخ نسبت به خاندان عصمت و اراداتی تمام داشت و با اعتبار علمی نزد علما، اجتماع، دولت و حکومت تصدی و تدریس مدرسه سپهسالار جدید(ناصریه) را عهده دار شد و با تلاش های علمی خود به ترویج دانش اسلامی و تشویق طلاب برای آموختن آن همت گماشت تمامی شاگردان دانشورش به مراتب علمی و کمالات او اعتقادی محکم داشتند.
آثار قلمی
در همان جوانی از حیث علم زبانزد خاص و عام گردید. قلمش در نگارش ،توانمند و اعجاب آور بود. در اوائل تحصیل منظومه «قلائد الدرر فی نظم الولو المنتشر» را نوشت که بالغ بر شش هزار بیت شعر در موضوع علم صرف است.
در همان دوران، جزوه هایی در علم نحو، منطق و اصول فقه نوشته است. او رساله ای موسوم به عشقیه دارد که تالیف جامع و باارزشی در خصوص مباحث عرفانی است.
از آثار دیگر میرزا ابوالفضل ،میزان الفلک، منظومه فی الهیئه، حاشیه بر مکاسب و رسائل شیخ انصاری رساله ای با نام تمیه الحدیث در علم درایه و رساله الاصابه است.
معروف ترین اثر قلمی این عالم جامع الاطراف کتاب «شفاء الصدور فی شرح زیاره العاشور» است که بارها به چاپ رسیده و اسباب معرفی مولفش را برای نسل های پس از خود فراهم نموده است.
صاحب اعیان الشیعه چه می گوید
سید محسن امین در معرفی شخصیت میرزا ابوالفضل در اعیان الشیعه می نویسد: میراز ابوالفضل انسانی عالم، فاضل، فقیه اصولی، عارف متکلم و مسلط به حکمت و ریاضی، آگاه به سیره و تاریخ، ادیب شاعر، خوش محضر و دارای لطافت بیان ،در محاورات دیوان شعری عربی از وی باقی مانده است.
آتش حسد در خرمن خرد
حاج میرزا به سبب ظهور فضیلتش مورد حسادت برخی از افراد کم مایه قرار گرفت به طوری که حسودان از آزار و اذیت ایشان و مطرح کردن مطالب کذب نسبت به ایشان دریغ نداشتند، تا اینکه معظم له در سال 1316 قمری یعنی در حدود 43 سالگی دار فانی را وداع گفت .
جمعی از اهل معرفت بر این عقیده اند که اهل عناد و مغرضان ،کینه خود را نسبت به ایشان بروز داده و به روش مرموزانه حاج ابوالفضل را مسموم نمودند.
پیکر مطهر آن اسوه علم و تقوا پس از تشییع باشکوه در تهران به حرم عبدالعظیم منتقل و در جوار صحن امامزاده حمزه و کنار قبر والدش دفن شد.
منبع: گلشن ابرار / ج 4.