«صلحنامه» امامحسن(ع) سند رسوایی معاویه بود نه آشتی با او؛پیشگویی بود برای تاریخ
حجتالاسلام ناصر صفری پژوهشگر امور دینی با اشاره به ماجرای صلح امام حسن(ع) با معاویه اظهار کرد: اولین نکته در این بحث توجه به معنایی است که از صلح برداشت میشود، اگر صلح به معنای «آشتی» با دشمن تلقی شود، به هیچ وجه در اسلام قابل پذیرش نیست.
صفری افزود: استباط اغلب مردم و حتی برخی از مورخین و علمای ما اینگونه بوده است که در اسلام مسئلهای به نام جنگ و صلح وجود دارد که در مواقعی میتوان با دشمن صلح کرد.
وی با اشاره به اینکه در قرآن کریم خداوند دشمنان اسلام را دشمن قسم خورده معرفی کرده است، توضیح داد: صلح و جهاد مسئلهای نیست که انسان گاهی بخاطر رضای خدا با آن صلح کند و روز دیگر با همان نیت با او جهاد کند، البته دوستی با دشمن شرایطی دارد که اگر توبه کند و علیه مسلمانان اقدامی انجام ندهد میتوان با او صلح کرد «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکّلْ عَلَی اللّهِ إِنّهُ هُوَ السّمیعُ الْعَلیمُ و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآ، و بر خدا تکیه کن که او شنوا و داناست.» (انفال/ آیه۶۱).
این استاد حوزه با اشاره به اینکه در دوران امام حسن(ع) از توبه معاویه خبری نبود، اشاره کرد: برخی میگویند امام حسن(ع) نوه بزرگ پیامبر(ص) با معاویه که دشمنش بود صلح کرد و مسئله صلح و آشتی با دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی را مطرح میکنند، اما آنچه که معروف به صلح امام حسن(ع) با معاویه است در واقع یک قرارداد است چیزی که در معاملات امروز به آن عقد یا توافق هم گفته میشود.
وی با بیان اینکه امام دوم شیعیان زمانی که مجبور به عقد پیمان با معاویه شد، لشکری نداشت، بیان کرد: امام حسن(ع) مانند پدر بزرگوار خویش دارای یار و لشکر نبود که با معاویه وارد جنگ شود و دشمنی معاویه با مسلمانان مسئلهای مشخص بود.
پژوهشگر امور دینی گفت: معاویه با تصرف شام، قرائت جدیدی از دین و خوی سلطنتآمیز و سلطهجو را معرفی میکرد، یک دین جبریه که خداوند مقدر کرده تا ما(معاویه) بر شما مسلط شویم تا شما بهشتی شوید. هدف او پاک کردن نام پیامبر(ص) از اذهان مردم بود تا حتی نام ایشان از مأذنهها هم شنیده نشود.
وی با اشاره به سیاست معاویه در دوران امام علی(ع) خاطرنشان کرد: معاویه میدانست که یارای مقابله با علی(ع) را ندارد لذا قتل عثمان را به گردن حضرت(ع) و جنگ صفین را به راه انداخت. یاران حضرت اگر در جنگ خوارج دارای شک و تردید بودند اما در جنگ با معاویه تردیدی نداشتند و او را به عنوان دشمن میشناختند.
شعار «البقیة البقیة» لشکریان امام حسن(ع)؛ تیر خلاص پذیرفتن صلح با معاویه
صفری ابراز کرد: امام حسن(ع) نیز لشکر بزرگی برای جنگ با معاویه به راه انداختند اما در مدائن لشکر با تطمیع از هم متفرق شد و تعداد بسیار کمی از لشکریان باقی ماند، ضمن اینکه فرماندهان حضرت همگی از سپاه او جدا شدند، در آن دوران مردم به نوعی دچار انحطاط فرهنگی شده بودند، از جنگ خسته شده بودند، مردمی که امام علی(ع) با آن همه صبر در اواخر عمر خود آنها را لعن میکرد، افرادی که در شهادت ایشان متاسف نشدند همین افراد اعضای لشکر امام حسن(ع) را تشکیل میدادند لذا لشکری متزلزل بودند و برای جنگ نمیشد روی آنها حسابی باز کرد.
این کارشناس مذهبی ادامه داد: عدهای از لشکریان با کیسههای زر از حضرت جدا شدند عده ای با عناوین و مسائل دیگر کمااینکه افراد نفوذی هم در لشکر وجود داشتند، یکی از افراد که از یاران ایشان محسوب میشد با شمشیر به سمت حضرت حمله کرده و از ناحیه شکم ایشان را مجروح میکند و به جایی میرسد که سجاده را زیر پای ایشان میکشند.
وی بیان کرد: معاویه توافقی سفید امضا برای حضرت فرستادند که خلافت را به او تحویل دهد که حضرت(ع) قبول نکردند چراکه اگر شرطی ایشان میگذاشت معاویه به آن عمل نمیکرد، بنابراین به لشکریان خود گفتند که اگر عزت میخواهید با معاویه جهاد کنید و اگر ذلت میخواهید صلح کنید، که اگر خلافت به دست معاویه برسد روزگار خوش نخواهید دید.
وی افزود: در این شرایط لشکریان همگی شعار «البقیة البقیة» میخواهیم زنده بمانیم سر دادند، امام(ع) با دیدن این شرایط دانستند که اگر بجنگند پیروز نمیشوند و میدانست که ایشان را به شهادت نمیرسانند بلکه توسط معاویه به اسارت درمیآیند و سپس با منت معاویه آزاد میشود که این چیزی جز ذلت نبود و اگر در این شرایط صلح اتفاق نمیافتاد خلافت با ننگ شکست نظامی به معاویه میرسید.
معاویه در بین اهل سنت نیز جایی برای دفاع ندارد
صفری در ادامه توضیح داد: در تاریخ جنگهای دنیا اگر حکومت یا خلافتی با شمشیر و به زود غصب میشد مردم حکومت را حق آن شخص میدانستند و آن را به عنوان حاکم میپذیرفتند. امام حسن(ع) زمانی که میبیند جنگ با معاویه تنها تلفات میدهد تصمیم به توافق با او میگیرد، در نهایت امام حسن(ع) توافق با یزید را با ۱۲ شرط پذیرفتند.
این استاد حوزه تصریح کرد: هر بند از این مفاد پیشگویی بود که امام حسن(ع) نسبت به اقدامات معاویه داشتند بطور مثال یکی از این شروط این بود که «پس از معاویه، خلافت از آن حسن بن علی است و درصورتی که حادثه ای برای او پیش آمد، حکومت از آن حسین است و معاویه حق ندارد برای بعد از خود جانشین تعیین کند» که عملی نشد و معاویه تمام شروط را زیر پا گذاشت.
وی با اشاره به آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ اى كسانى كه ايمان آورده ايد به قراردادها[ى خود] وفا كنيد»(مائده/ ایه ۱) گفت: معاویه در بین اهل سنت نیز جایی برای دفاع ندارد، چراکه قرآن کریم سفارش به تعهد به پیمان کرده است که معاویه تمام این پیمان را زیر پا گذاشت.
صفری تاکید کرد: پیمان امام حسن(ع) بزرگترین سند رسمی و تاریخی به جامانده در تاریخ است که معاویه را با این صلحنامه رسوا کرد.
وی در پایان با تاکید بر اینکه امام حسن(ع) همان راه پدر بزرگوار خویش را ادامه داد، افزود: تنها دلیل تغییر رویه ایشان یا همان انجام پیمان با معاویه، نبود یار بود که ایشان را از لحاظ نظامی محکوم به شکست میکرد که در نهایت ایشان این شکست را به پیروزی در قالب یک عقد تبدیل کرد.
این استاد حوزه گریزی به بحث برجام زد و اضافه کرد: در این قضیه ما در شرایط امام حسن(ع) نبودیم که بخواهیم به ناچار پای مذاکره بنشینیم، ما با دست خالی به مذاکره با برجام نرفتیم بلکه صنعت هستهای (نقد) خود را در قبال برداشتن تحریمها(نسیه) دادیم در صورتیکه امام حسن(ع) چارهای نداشتند، تعدادی انگشت شمار یاران ناب داشتند که آنها در کربلا نیز حضور یافتند.
منبع:ایکنا
افزودن دیدگاه جدید