جانمایی «مرگ بر آمریکا» در سبک زندگی ایرانی
تاکنون بسیار درباره لزوم استکبارستیزی، مقاومت در برابر زیادهخواهی سلطهگران و ماهیت گزارهای همچون «مرگ بر آمریکا»، از منظر دینی و منافع ملی خواندهایم و شنیدهایم اما به راستی راه تحقق این اهداف را چگونه باید پی گرفت؟ آیا صرف تکرار لسانی «مرگ بر آمریکا» در اجتماعات کوچک و بزرگی که گاه و بیگاه، به مناسبتهای مختلف در کشور برپا میشود، برای تحقق وظایف دینی یک مسلمان در برابر استکبار کافی است؟ آیا صرفاً بیان اینکه «مقاومت چیز خوب و استکبار چیز بدی است!»(چه اینکه بعضی سخنوران تریبونهای رسمی سالهاست چنین سخن میگویند!) منافع ملی کشور ما را در برابر هجمه همهجانبه دشمن تأمین و جامعه را مقاوم میکند؟ اینها سؤالاتی است که پاسخ به آن میتواند رهنمون ما در بحث پیش رو باشد.
در آیات دوم و سوم سوره صف از قرآن کریم میخوانیم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُون؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید چرا چیزی را میگویید که به آن عمل نمیکنید؟ نزد خدا بسیار قبیح است که چیزی را بگویید و به آن عمل نکنید»، این آیات تنها نمونهای از صدها گزاره در آموزهها و ادبیات دینی ماست که صرف بیان و شعار را کافی نمیداند و «فعل» و عمل را مطالبه میکند. از قضا شأن نزول آیات مورد بحث، استکبارستیزی بوده است، چراکه عدهای از انصار و مهاجرین در مقام بیان و شعار، از لزوم جهاد همهجانبه مسلمانان با مشرکان مکه سخن میگفتند اما در مقام عمل، حرکتی قابل توجه از خود نشان نمیدادند، لذا آیه سوم چهارم سوره صف به انتظار خداوند از مسلمانان اشاره میکند: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ؛ خداوند کسانی را دوست میدارد که در راهش ثابتقدم هستند و همچون بنیانی پولادین پیکار میکنند.»
با این مقدمه قرآنی و تأکید مجدد بر لزوم به فعل رسانی اهداف و آرمانهای مربوط با استکبارستیزی، میتوان این بحث را مطرح کرد که استکبارستیزی و به طور خاص آمریکاستیزی در زمانه ما بیش از آنکه به زبان و بیان مربوط باشد، با کیفیت زندگی، سبک زندگی و آنچه تولید و مصرف میکنیم ارتباط دارد. آنچه در جامعه تولید میکنیم، عیناً از سوی خود یا دیگران مصرف میشود و آنچه مصرف میکنیم، به تولیدی جدید در جامعه منجر میشود. یعنی چرخهای که اگر معیوب باشد و رشد و خلاقیت در آن وجود نداشته باشد، جامعه را دچار اقتصادی بسته و فرهنگی منحط میکند که هیچ گاه از آن نباید انتظار بالندگی، پویایی و مقاومت داشت. سبک زندگی و اصطلاحاً lifestyle، امروز بیش از هر زمان دیگری برای تحقق اهداف یک جامعه موضوعیت دارد، چراکه رسانهها، شبکههای اجتماعی و حتی سینما، دائماً مدل زندگی انسانها با طبقات اقتصادی و اجتماعی مختلف را شبیه به هم میکند؛ با این حساب اگر افراد زیادی از جامعه در معنا و ماهیت زندگی روزمره خود، استکبارستیزی را به «عمل» برسانند، کلیت جامعه به واسطه پدیده اجتماعی سبک زندگی، یک قدم به اهداف ضداستکباری نزدیک میشود.
آنچه تولید میکنیم
دستکم میتوان دو رکن برای تبیین سبک زندگی، تعریف کرد: آنچه تولید میکنیم و آنچه مصرف میکنیم؛ چرا که به نظر میرسد ما انسانها در طول روز، دائماً یا در حال تولید هستیم یا در حال مصرف. عموماً آنچه تولید میکنیم همان فعالیتهایی است که در محل تحصیل، کار و حتی منزل انجام میدهیم. پیش از هر چیز باید از خود سؤال کنیم که اساساً چه میزان تولید مفید در زندگی روزانه خود داریم و با «هست» و «بود» خود، چه اندازه، ارزش افزوده به جامعه اضافه میکنیم؟ آیا در هر نقطهای که ایستادهایم، وظایف فردی و اجتماعی خود را به خوبی انجام میدهیم؟ آیا دیگران از «خیر: نیکی» ما بهره میشوند یا نه؟
پس از پاسخ به این سؤالها، آنگاه نوبت به این میرسد که تولیدات خود را ارزیابی کنیم. امروز به لطف امکانات و تکنولوژی، هر فردی در جامعه، میتواند به مثابه یک مرکز تولیدات چندرسانهای سیاسی، مرکز تولید علم، مرکز تولید ثروت و ... تلقی شود و این تولیدات همگی، با شاخصهایی، برای انسان قابل ارزیابی هستند. به راستی اگر استکبارستیزی آرمان ماست، آنچه فرد فرد ما تولید میکنیم چقدر کشورمان را مقاوم و دشمن را مأیوس میکند؟ این ارزیابی، از راه محاسبه انفرادی نفس میسر است و دستگاههای فرهنگی بزرگ کشور میتوانند به جای هزینههای هنگفت در برنامههای نمایشی و فرمایشی، این محاسبه نفس را در افراد جامعه تقویت و جهتدهی کنند.
آنچه مصرف میکنیم
رکن دیگری از زندگی روزانه هر فرد، مصرف است. خوراک مادی و فکری که به جسم و جان ما وارد میشود، اگر مورد ارزیابی قرار نگیرد، رفته رفته میتواند ما را مصرفگرا، وابسته و منفعل کند. در شرایط وابستگی و انفعال، هیچ یک از اهدافی که ممکن است گاهی بر زبان بیاوریم و هیچ از یک گزارههایی که در دشمنی با ساختاری مثل ساختار سرمایهداری آمریکا مطرح میکنیم، محقق نمیشوند.
آیه ۲۴ سوره مبارکه عبس از قرآن کریم، به سادگی و شیوایی، انتظار خداوند را از انسان بیان میدارد: «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِه؛ انسان باید به خوراکش بنگرد»، خوراکی که میخوریم، میشنویم، میپوشیم و حتی خوراکی که میخوانیم و به مغز میسپاریم، همگی جلوههای مختلفی از مصرف روزانه هستند. با بازخوانی این تذکر قرآنی، میتوان بحث را اینگونه مطرح کرد که نمیتوان گزاره «مرگ بر آمریکا» را تکرار کرد اما در مصرف روزانه، پیرو و تابع ساختار سرمایهداری آمریکا و کالاهای آمریکایی بود. همانطور که نمیتوان در مقام بیان و زبان، از استقلال سخن گفت اما در مقام مصرف، به جای استفاده از کالای داخلی و تقویت تولید ملی، بازار محصولات چینی را فربه و فربهتر کرد.
بحث اصلاح الگوی مصرف، که رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۸۸ آن را مطرح کردند، تنها محدود به بحث کاهش اسراف و تبذیر در آب، برق یا گاز نیست، بلکه الگوی مصرف، پیوند وثیقی با ماهیت آنچه مصرف میکنیم، داراست. اگر الگوی مصرف در یکایک آحاد جامعه و خانوادههای جامعه اصلاح شود، تولید ملی نیز بیش از پیش تقویت میشود و حلقهای از حلقههای مقاومت در برابر استکبار تکمیل میشود.
جان کلام در سلسله مطالبی که گروه اجتماعی ایکنا از این پس به آن میپردازد، بررسی ابعاد تحقق گزاره «مرگ بر امریکا» به شکل عملی در شئون مختلف زندگی است، چراکه به نظر میرسد اگر لذت مقاومت و استقلال در زندگی روزمره خانوادهها تجربه شود و به گفتمانی محوری در سبک زندگی آحاد جامعه تبدیل گردد، جامعه میتواند با تحکم و شتاب بیشتری به سمت اهداف استکبارستیزانه خود حرکت کند.
منبع: ایکنا
افزودن دیدگاه جدید