سفره نور، خانه خورشید، شک ندارم که میزبان عشق است
ناگهان زنگ میزند مهمان، پشت در کیست ناگهان؟! عشق است
پدر از باغ سیب میآید ، یک سبد آفتاب در دستش
قوری چینی گل سرخی، چای مادر در استکان عشق است
نور پاشیده در نگاه اطاق، خانه از خندههای ما سرشار
زندگی چیست غیر ازین لبخند؟ این همان واژه،...