حجت الاسلام هاشمی نژاد: خدمت به شجره طیبه سادات، توفیق عظیمی است! +گزارش تصویری

کد خبر: 30912
مراسم سخنرانی به مناسبت ایام ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام هاشمی نژاد در مسجد امام سجاد علیه السلام برگزار شد.

وارث: مراسم سخنرانی به مناسبت ایام ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام هاشمی نژاد در مسجد امام سجاد علیه السلام برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام هاشمی نژاد را می خوانید:

قال الصادق علیه السلام: "و هی الصدیقة الکبری وعلی معرفتها دارت القرون الاولی" امام صادق علیه السلام می فرمایند: فاطمه صدیقه کبری حق است و در معرفت فاطمه قرون اولی تاریخ دور زده است. محدثین که این حدیث شریف را نقل می فرمایند، چنین شرح میدهند که هر امتی از طرف پیامبرش مأمور بود فاطمه الزهرا سلام الله علیها را دوست داشته باشد. لذا حب فاطمه اطهر در امم گذشته نیز سابقه داشته است و آنقدر شأن و مقام صدیقه کبری سلام الله علیها بالا است که علامه حلی که دو مرتبه محضر حضرت مهدی علیه السلام رسیده است در آخر کتاب قواعد خود که از کتب مهم فقهی ما است، یک وصیت نامه جامعی دارد که در این وصیت نامه یکی از فرازهایش را اختصاص می دهد به محبت بچه های فاطمه اطهر سلام الله علیها. اگر کسی به خاطر حضرت زهرا سلام الله علیها به فرزندان ایشان محبت کند، طبق این دو روایت قطعا اهل بهشت خواهد شد. علامه در کتاب قواعد به پسرش می گوید: پسرم بر تو باد بپیوندی، محبت کنی به ذریه علی علیه السلام و زهرا سلام الله علیها چون خدا وصیت را موکد کرده است درباره ذریه علی و فاطمه و محبت آنها را مزد رسالت قرار داده است. در ادامه آن دو حدیث را ذکر می کند؛

و قال رسول الله صلی الله علیه و آله: « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِنِّي شَافِعٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لِأَرْبَعَةِ أَصْنَافٍ وَ لَوْ جَاءُوا بِذُنُوبِ أَهْلِ الدُّنْيَا رَجُلٌ نَصَرَ ذُرِّيَّتِي وَ رَجُلٌ بَذَلَ مَالَهُ لِذُرِّيَّتِي عِنْدَ الْمَضِيقِ وَ رَجُلٌ أَحَبَّ ذُرِّيَّتِي بِاللِّسَانِ وَ بِالْقَلْبِ وَ رَجُلٌ يَسْعَى فِي حَوَائِجِ ذُرِّيَّتِي إِذَا طُرِدُوا أَوْ شُرِّدُوا ». (الكافي ج ۴ ، ص ۶۰) 

حضرت محمد صلوات الله علیه می فرمایند: من فردای قیامت از 4 صنف شفاعت می کنم ولو با گناهان اهل دنیا وارد محشر بشوند.

1) مردی که ذریه مرا یاری کند. (فرزند فاطمه گرفتار باشد و شما به هر شکلی او را یاری کنید و این کمک به هر شکلی باشد مشمول این حدیث شریف می شوید)

2) مردی مالش را صرف کند برای ذریه من هنگامی که ذریه من در مضیقه باشند. (یک سید گرفتار، آبرودار است و در مضیقه قرار گرفته است. انسان به سید کمک مالی کند اگر با گناهان کل مردم دنیا وارد محشر شود حضرت محمد صلوات الله علیه از او شفاعت می کند و وارد بهشت می شود. شیخ رجبعلی خیاط می گوید برای نماز به مسجد رفته بودم و بعد نماز یک پیرمرد سید ایستاد و خطاب به جمعیت گفت: مردم من فرزند پیامبر شما هستم و نیازمند و نشست. شیخ می گوید برای مکاشفه ای رخ داد و دیدم حضرت محمد صلوات الله علیه با آن جمال نورانی از مشکاة ظاهر شدند و فرمودند: شیخ رجبعلی به این مردم بگو این فرزند من لیاقت سلطنت ایران را دارد لکن خدا فقیرش کرده است که مردم به او کمک کنند و من در قیامت از مردم شفاعت کنم. باب را برای ما گشوده اند و خدا توفیق خدمت به ما می دهد)

3) کسی که ذریه مرا به زبان و دل دوست داشته باشد. (این بسیار آسان است خیلی از ما بنی الزهرا سلام الله علیها را با زبان و دل و قلب دوست داریم. چرا؟ حب به شی مستوجب حب به آثار شی است. شما وقتی به مشهد می روید در و دیوار حرم را می بوسید تا به زیارت حضرت علیه السلام برسید. این یعنی حضرت رضا سلام الله علیها را دوست دارید و حتی آجر و گِل حرم ایشان را می بوسم. لذا کسانی که دوست دارند حضرت فاطمه سلام الله را همه فرزندان ایشان را دوست دارند بعضی شرافت ها خریدنی نیست. آیت الله صافی یکبار به من گفتند: آدم می تواند درس بخواند، استاد خوب داشته باشد و بشود شیخ انصاری و انسان می تواند به بهترین موقعیت ها برسد ولی این شرافت خریدنی نیست. نمی شود با درس خواندن سید شد. مرحوم آیت الله مرعشی وقتی خدمت ولیعصر علیه السلام رسید حضرت به ایشان فرمودند خیلی قدر انتساب خودت به مادر ما حضرت زهرا سلام الله علیها را بدان. اینها را برای ما گذاشته اند تا دست ما را بگیرند. خدا لعنت کند غاصبین فدک را اگر می گذاشتند که فدک به دست بنی الزهرا سلام الله علیها برسد الان یک سید فقیر بر روی زمین نداشتیم. در زمان سید مرتضی که 400 سال پیش بود یک وزارتخانه بود به نام وزارت "نقابه". کار این وزارتخانه حراست از سلسه سادات بود و آمار تعداد سادات در کل کشور را داشتند و سیدی نباید فقیر می بود و شغل پست می داشت.)

4) مردی که سعی کند در برآمدن حاجات بچه های من هنگامی که آن سادات مترود اجتماع شده باشند. (سیدی بارش بر زمین افتاده باشد و ورشکسته و ... شده باشد و آبرویش در خطر باشد. انسان برود و سعی کند و این سعی دو جنبه دارد، گاهی شما سعی می کنی و این مشکل حل می شود و گاهی نیز بار سنگین است و علی رغم تلاشتان موفق نمی شوید. در هر دو صورت چه موفق بشوی و چه موفق نشوی خدای تعالی به واسطه رسولش در قیامت دست تو را می گیرد.)

محدث محلاتی یک مجموعه ای دارند به نام ریاحین الشریعه که پنج جلد خوبی است و دو جلدش مربوط به حضرت زهرا سلام الله علیها است، یک جلدش مربوط به حضرت زینب سلام الله علیها است و کلا مربوط به بانوان شیعه است. ریاحین الشریعه یعنی گلهای شریعت و در آن نوشته است که، یک تاجر حسابی درست کرده بود به نام حساب علی و فاطمه سلام الله علیها و هر سیدی که وارد بازار می شد و گرفتار و پریشان حال بود ایشان می رفت و مشکل او را حل می کرد. مدتی گذشت و برای او مشکل اقتصادی پیش آمد همه شروع کردن ملامت کردن او را و حتی یک شب همسرش نیز او را ملامت کرد. دلش شکست و یک سلام داد به حضرت محمد صلوات الله علیه، یک سلام داد به حضرت علی علیه السلام و یک سلام داد به مادر سادات سلام الله علیها و گفت بی بی جان من به خاطر محبت شما انجام وظیفه کردم و حالا طوری شده است که همسر خود من هم مرا ملامت می کند و گریه کنان خوابید و دید پیامبر اعظم صلوات الله علیه دارند تشریف می آوردند و حسنین علیه السلام پشت سر ایشان و پیامبر رو کردند به حسنین و فرمودند: بابای شما علی کجاست؟ آقا امیرالمومنین علی علیه السلام از پشت سر فرمودند: بله یا رسول الله؟ چرا نمی آیی بدهکاریت به این محب بچه های زهرا را بدهی؟ امیرالمومنین علیه السلام هم با کیسه ای پول در دستانشان آمدند و فرمودند: دارم می آیم تا دینم را ادا کنم و سکه های طلا را در دامن تاجر ریخت. وقتی از خواب بیدار شد دید تمام رخت خوابش پر است از سکه های طلا.

دفتر حسابش را آورد و دید عین مبلغی را که به سادات داده اند آقا امیر المومنین علیه السلام به او داده است و بر روی حسابشان نیز حضرت علیه السلام یک خط کشیده اند، یعنی ما بی حساب شده ایم.

حدیث دومی که علامه حلی به آن استشهاد کردند این است؛

وقال الصادق علیه السلام: « قَالَ الصَّادِقُ ع‏ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَيُّهَا الْخَلَائِقُ أَنْصِتُوا فَإِنَّ مُحَمَّداً ص يُكَلِّمُكُمْ فَتُنْصِتُ الْخَلَائِقُ فَيَقُومُ النَّبِيُّ ص- فَيَقُولُ يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ مَنْ كَانَتْ لَهُ عِنْدِي يَدٌ أَوْ مِنَّةٌ أَوْ مَعْرُوفٌ فَلْيَقُمْ حَتَّى أُكَافِئَهُ فَيَقُولُونَ بِآبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا وَ أَيُّ يَدٍ وَ أَيُّ مِنَّةٍ وَ أَيُّ مَعْرُوفٍ لَنَا بَلِ الْيَدُ وَ الْمِنَّةُ وَ الْمَعْرُوفُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ عَلَى جَمِيعِ الْخَلَائِقِ فَيَقُولُ لَهُمْ بَلَى مَنْ آوَى أَحَداً مِنْ أَهْلِ بَيْتِي أَوْ بَرَّهُمْ أَوْ كَسَاهُمْ مِنْ عُرْيٍ أَوْ أَشْبَعَ جَائِعَهُمْ فَلْيَقُمْ حَتَّى أُكَافِئَهُ فَيَقُومُ أُنَاسٌ قَدْ فَعَلُوا ذَلِكَ فَيَأْتِي النِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ تَعَالَى يَا مُحَمَّدُ- يَا حَبِيبِي قَدْ جَعَلْتُ مُكَافَأَتَهُمْ إِلَيْكَ فَأَسْكِنْهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ شِئْتَ قَالَ فَيُسْكِنُهُمْ فِي الْوَسِيلَةِ حَيْثُ لَا يُحْجَبُونَ عَنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ (ع) »(وسائل الشيعة ج ۱۶، ص ۳۳۳)

امام صادق علیه السلام می فرمایند: قیامت که می شود منادی، ندا می دهد. ای مردم! سکوت کنید پیغمبر بزرگوار صلوات الله علیه می خواهد با شما صحبت کند. پیامبر بزرگوار بر می خیزند و می فرمایند: آی مردم هر کس منتی بر من دارد و یا خدمتی بر من انجام داده است، برخیزد تا من خدمت او را پاداش دهم. مردم می گویند: پدران، مادران ما فدای شما بشوند و چه کسی می تواند به شما منت داشته باشد؟! ید و منت برای خدا و رسول خدا صلوات الله علیه است بر خلق. پیامبر بزرگوار می فرمایند: بله منت دارد بر من هر کسی که یکی از فرزندان مرا پناه داده باشد؛ کسی که به بچه ای فاطمه خیری رسانده باشد؛ چه فاطمه عریانی را پوشانده باشد؛ کسی که بچه های مرا سیر کرده باشد. کسانی که این کار ها را کرده اند، برخیزید تا من جبران کنم و گروهی از مردم برمی خیزند. خدا می فرماید: ای محمد! حبیب من پاداش اینها به سوی تو است و هر کار می خواهی انجام بده و هر کجای بهشت می خواهی اینها را جای دهی، جا بده. اینها در وسیله بهشت که مرتبه عالی بهشت است و فقط اهل بیت علیه السلام در آنجا هستند، جا می دهد به گونه ای که بدون حجاب حضرت محمد صلوات الله علیه و اهل بیت علیه السلام را می بینند.

اینها می شوند همسایه پیغمبر صلوات الله علیه و اهل بیت علیه السلام. لذا از این حدیث بر می آید که توفیق عظمی است که کسی بتواند به شجره طیبه سادات خدمت کند تا زنده است و بار خودش را ببندد.

عالمی در مشهد به نام حاج شیخ محمد واله که در تمام عمرش یک قدم بر سادات مقدم نشد با اینکه مقامی داشت که هر وقت به زیارت امام رضا علیه السلام می رفت و به حضرت علیه السام سلام میدادف حضرت علیه السلام را می دید و جواب سلامش را از لسان حضرت زهرا سلام الله علیها می شنید. ایشان برای من نقل کرد که یکی از علمای گرگان برای ایشان نقل کرد است که دختر یتیمی در گرگان علویه و سیده در شب زفاف به شوهرش گفته بود من چون پدر و مادر نداشتم و در خانه مردم کار می کردم و به حقوق من تجاوز شده است و امشب من در خانه تو باکره نیستم اما تو به خاطر مادرم زهرا سلام الله علیها آبروی مرا نریز و به من پناه بده. این داماد هم دلش شکسته بود و گفته بود و چشم. در عالم رویا دیده بود که حضرت زهرا سلام الله علیها تشریف آورده بودند و پشت سر ایشان هم حضرت بقیه الله اعظم علیه السلام تشریف آوردند بی بی حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: مهدی جان برای این داماد گرگانی یک حساب جداگانه امشب باز کن او به گردن ما حق عظمی پیدا کرده است و آبروی یک ذریه ما را دیشب حفظ کرده است.

سیر کردن سید، اطعام است. اطعام کفاره گناهان است.

تاجری بود اهل جبل عامل لبنان او وقتی می آمد مدینه خیلی خدمت امام صادق علیه السلام می رفت و یک روز آمد خدمت حضرت علیه السلام و گفت: من ده هزار دینار پول آورده ام خواهشم این است که ده هزار دینار طلا را یک خانه برای من در مدینه بخرید تا من بیشتر در محضر شما باشم. حضرت علیه السلام قبول کردند و آن تاجر به حج رفت. حضرت صادق علیه السلام آن پول را بین سادات فقیر پخش کرد و زندگی سادات را رونقی بخشیدند.

آن تاجر خدمت حضرت علیه السلام رسید و پرسید برای من خانه ای خریدید؟ حضرت علیه السلام فرمودند: بله. سند هم می خواهی؟ تاجر گفت: بله. حضرت علیه السلام با دستان مبارکشان نوشتند: امام صادق منزلی را در بهشت برای این تاجر جبل عاملی خریداری کرد. این منزل چهار حد دارد، یک طرفش متصل است به خانه جدم حضرت محمد صلوات الله علیه. یک طرفش متصل است به خانه جدم علی علیه السلام. یک طرفش متصل است به خانه جدم حسن علیه السلام. یک طرفش متصل است به خانه جدم حسین علیه السلام. ان شاالله مبارک است.

تاجر خم شد و دست حضرت علیه السلام را بوسید و تشکر کرد و به جبل عامل برگشت و سند را به همسرش داد و درخواست کرد هنگام مرگش این سند را بر روی کفنش بگذارند. چند سال بعد مرد و همسرش سند را بر روی کفن او گذاشت. فردا صبح که آمدند سر مزارش دیدند یک کاغذ بر روی سنگ قبرش است که با خط طلایی که این کاغذ هم دنیایی نبود، نوشته بود: امام صادق علیه السلام به وعده اش وفا کرد و آن خانه بهشتی را شب اول قبر به ما دادند.