دودمه/ شب دوم محرم
دودمه شب دوم محرم
سینه مالامال داغ و دل به غم شد مبتلا ، الامان از کربلا
می دهد بوی جدایی خاک این دشت بلا ، الامان از کربلا
کـربلا قـربانی پـیـر و جـوان آورده ام ارمغان آورده ام
درّ کوچک اصغر شیرین زبان آورده ام ارمغان آورده ام
خواهرت زینب کجا و خاک صحرا یا حسین -- کربلا منزل مکن
جان من برلب رسیده ، جان زهرا یا حسین - کربلا منزل مکن
فریاد یا محمدا حسین رسید به کربلا
خیمه مزن حسین جان زینب شده پریشان
می رسد از حرم فاطمه این شور و نوا چه خبر کرب و بلا
چشم زینب به حسین دوخته با اشک و دعا چه خبر کرب و بلا
عمه چرا به کربلا ، این همه لشگر آمده؟
برای کشتن حسین(ع) ، شمر ستمگر آمده
سینه مالامال داغ و دل به غم شد مبتلا ،
الامان از کربلامی دهد بوی جدایی خاک این دشت بلا
آمده از ره امیر انبیاء و اولیاء ، دیدنی شد کربلا
بوی هفتاد و دو گل پیچیده امشب در فضاء ، دیدنی شد کربلا
از سماء آید ندا با ناله ی واغربتا ، کربلایی شد حسین(ع)
زینبش گوید مزن خیمه در این دشت بلا ، کربلایی شد حسین(ع)
قافله شد وارد کرب و بلا
غرقه به خون شد دل خیر النساء(س)
کربلا کعبه عشق است و بلای ازلی
پسر فاطمه آمد به منای ازلی
افزودن دیدگاه جدید