کسی که براى نجات پيامبر هم دروغ نگفت!
اما برخی بر خلاف آنانکه به دروغ عادت کردند آنچنان به راستگویی عادت کردند که دروغ گفتن برایشان غیر ممکن است. یکی از این افراد ابوذر است.
در لیلةالمبیت شبی که امیرالمومنین سلام الله علیه فدای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شده و آماده جانفشانی بود، ابوذر ماموریتی دیگر داشت.
پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله و سلم به ابوذر فرمودند: مرا از اين خانه بيرون ببر!
ابوذر اطاعت كرد باين ترتيب پيامبر در ميان روپوشى ((كيسه اى)) قرار گرفتند، ابوذر كيسه را به گرده خود گرفته و از خانه بيرون آمد.
غداره و چماق به دستان قريش وقتي كه ابوذر را ديدند، گفتند آن كيسه چيست كه در پشت حمل كرده اى؟
ابوذر با خود گفت: هر چه بگويم ممكن است آنها تحقيق كنند، و از طرفى مى دانست النجاه فى الصدق كما ان الهلاك فى الكذب نجات در راستگويى است و هلاكت در دروغگويى مى باشد.
گرچه در اين امر خطير، دروغ مصلحت آميز اشكال نداشت، و لكن ابوذر راستش را گفت جواب داد: در اين كيسه پيامبر خدا صلی الله عليه و آله و سلم مى باشد.
آنها گفتند: ابوذر در اين موقعيت حساس ما را مسخره مى كند، غير ممكن است او جاى پيامبر را بما نشان دهد، از ابوذر دست كشيدند.
« وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ ؛ روى ادراك و دل آنها را پرده هاى ضخيمى قرار داديم، كه نمى فهمند»(انعام آیه 25)
ابوذر آن حضرت را آورد و در بيرون مكه به زمين گذاشت.
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: اى ابوذر! چطور شد در اين موقعيت پرخطر راستش را گفتى؟!
ابوذر گفت: هرچه بر خود فشار آوردم كه دروغى بگويم، ديدم دروغ بلد نيستم!!
اين است كه رسول گرامى اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:آسمان سايه نينداخت و زمين بر نداشت صاحب لهجه اى كه راستگوتر از ابوذر باشد.
/م118