تفاوت انسان معصوم با انسان کامل چیست؟

کد خبر: 19041
بنابراین «انسان کامل»؛ یعنى، انسانى که داراى مرتبه خاص وجودى است که مرتبه اى اعلا بوده و بالاتر از آن، در عالم امکان وجود ندارد.
وارث: با تحلیل «انسان کامل» و بررسى ابعاد گوناگون آن، درمى یابیم که معصومان، به صورت عام و رسول اکرم صلى الله علیه و آله، صدیقه طاهره علیهاالسلام و دوازده امام علیهم السلام به صورت خاص، تنها مصادیق حقیقى «انسان کامل»اند.
1. مفهوم کمالواژه «کمال» در جایى به کار می‌رود که یک چیز، پس از آنکه «تمام» هست (یعنى همه آنچه که براى اصل وجود آن لازم است، به وجود آمد)، باز درجه بالاترى و از آن درجه بالاتر، درجه بالاتر دیگرى هم می‌تواند داشته باشد.در واقع «کمال» بیانگر جهت «عمودى» یک چیز است و «تمام» حکایت گر جهت «افقى»؛ یعنى، وقتى شیئى در جهت افقى به نهایت برسد، می‌گویند: تمام شد و اگر در جهت عمودى حرکت کند، می‌گویند: به مدارج کمال بار یافت.1بنابراین «انسان کامل»؛ یعنى، انسانى که داراى مرتبه خاص وجودى است که مرتبه اى اعلا بوده و بالاتر از آن، در عالم امکان وجود ندارد.

2. «مَثَل اعلا» براى «مبدأ اعلا»

موجودى که به طور مستقیم، از جمال بى نهایت و از مبدأ متعال سرچشمه می‌گیرد ـ و اثرى که این مبدأ اعلا به آن می‌بخشد و عطایى که از او است ـ موجود جامع، کامل، احسن و اکمل خواهد بود؛ زیرا در جاى خود ثابت شده که «مخلوق و معلول»، از نظر کمالات وجودى، صورت نازله «خالق و علت» خود است. هر مخلوقى ـ در حدى که امکان دارد ـ جلوه خالق خود و علّت وجودى خود است. مخلوق مستقیم و بدون واسطه حضرت حق، جلوه اى از همه کمالات بى نهایت او و صورت نازله اى از او است. طبعا هر کمالى را که «مبدأ متعال» ـ به صورت بى نهایت و بى حد دارد ـ این مخلوق بى واسطه در حد امکان خواهد داشت. در این صورت، کمالات این مخلوق وسیع بوده؛ ولى بى نهایت نخواهد بود. بر این اساس خداوند متعال در قرآن، براى خود «مثل اعلا» خلق کرده است.2


«مثل اعلا»؛ یعنى، مخلوق و موجودى که به بهترین صورت و کامل‌ترین وجه، حکایت از حق و کمالات او دارد؛ مخلوقى که در مخلوق بودن، حق مطلب را به خوبى ادا نموده و اسماى حسناى الهى، در وجود او به خوبى تجلى کرده است. این تجلّى چنان است که شهود آن، شهود حق است؛ جمال و جلال مطلق را نشان می‌دهد و جلوه تام حضرت حق است.3

3 «روح» مَثَل اعلا یا اولین مخلوق

صورت اصلى «مثل اعلا» ـ صورتى که مجرد از حدود و رنگ‌ها و عارى از اطوار و برتر از صورت‌های نازله آن است ـ همان «روح» و «خلق اعظم» منسوب به خداى متعال است. این روح، به مضمون برخى از روایات و اشارات قرآنى، نزدیک‌ترین مخلوق به حضرت حق و اولین مخلوق و کامل‌ترین آن‌ها است.
امام صادق علیه السلام در روایتى می‌فرماید: «انّ الله عزوجل خلق روح القدس فلم یخلق خلقا اقرب الى الله منها»؛ «براستى خداوند عزّوجل، روح القدس را خلق کرد؛ پس خلق نکرد مخلوقى را نزدیک‌تر به مبدأ متعال از این مخلوق».4

4 انسان، جلوه جامع روح خداآفریدگار هستى
 در خصوص «انسان»، تعبیر ویژه اى دارد و در آن، هیچ موجود دیگرى را با آدمى، شریک نمی‌سازد. بر اساس این تعبیر، حقیقت انسان، از روحى خدایى بود. در واقع خداوند از این روح، در انسان دمید و روح مجرد انسان را به گونه اى ویژه و خاص تنزل بخشید و به پیکر آدم متعلق نمود. بدین سان او را شایسته سجده فرشتگان کرد و همین تعلق روح الهى به پیکر لایق آدمى، سبب شد که از این موجود ترکیب یافته از طبیعت و فرا طبیعت، به عنوان زیباترین شکل ممکن یاد شود.6 بنابراین روح انسان، جلوه جامع روح خدا و مثل اعلا است؛ ولى در حد کاملاً پایین‌تر، ضعیف‌تر و ناقص‌تر؛ یعنى، روح خدا ـ با همه اسما و صفاتش ـ کاملاً تنزل یافته، در ترکیب بدنى تجلى می‌کند. مقصود از جامع بودن این جلوه از یک سو، و ناقص، ضعیف و نازل بودن آن از سوى دیگر، این است که «روح خدا»، در حدّ بسیار ضعیف‌تر و در بسیارى از جهات در حد استعداد و قوه ـ که مرتبه ضعیف‌تر وجود است ـ در ترکیب بدنى جلوه می‌کند.دقّت و تأمل در اینکه روح انسان، جلوه جامع و در عین حال نازل روح خدا است، ما را به این حقیقت رهنمون می‌شود که روح انسان، ظهور و تجلى روح خدا از پشت حجاب‌ها است. نه عین آن است و نه غیر آن؛ بلکه تابشى است از آن پشت حجاب‌ها و باحجاب‌ها.


5. عصمت و کمال انسان

آن گاه که دانستیم انسان ظهور و تجلى خدا از وراى حجاب‌هاست خواهیم فهمید که پس از کنار زدن حجاب‌ها، ظهور انسان کامل، همان «مثل اعلا» خواهد بود.7
از همین رو می‌گویند: کمال انسان، در این است که خود را به «اصل» برساند و رسیدن انسان به اصل خود با هرگونه کژى و ناراستى که هر یک حجابى ستبر است و از آن جمله «خودبینى» ـ که از برترین حجاب‌ها است ـ جمع نمی‌شود. بدین جهت، کمال نهایى انسانى مساوى با عصمت و مقام «فناى مطلق» است.8

6. یگانه بودن انسان کامل
یکى از ویژگی‌های انسان کامل، یگانه بودن او در هر عصرى است؛ زیرا او خلیفه خدا است و چون خداوند واحد است، خلیفه کامل نیز در هر عصر، یگانه خواهد بود و اگر انسان‌های کامل دیگرى معاصر او باشند، حتما تحت ولایت او قرار دارند؛ وگرنه همه آنان خلیفه ناقص بوده و کامل نیستند10.

براساس آیات و روایات انسان کامل با ویژگی‌های شمرده شده براى آن، منحصر در معصومان است.12 پس اکنون خاتم ولایت و انسان کامل مهدى موعود(عج) است.
مهدى موعود در آخر الزمان، بدون واسطه خلیفه حق تعالى است و انسان کامل منحصر به فرد پس از امام یازدهم، حضرت حجت(عج) می‌باشد.

 


پی نوشت ها:
1. ر.ک: مرتضى مطهرى، انسان کامل، انتشارات صدرا، صص 18 ـ 20.
2. روم 30، آیه 27.
3. براى مطالعه بیشتر ر.ک: محمد شجاعى، انسان و خلافت الهى، مؤسسه خدمات فرهنگى رسا، تهران: چاپ اوّل، 1362 ش، صص 25ـ38.
4. علامه طباطبایى، المیزان، ج 12، ص 376؛ براى آشنایى بیشتر با خصوصیات وجودى روح خدا ر.ک: انسان و خلافت الهى، صص 40 ـ 76.
5. تین 95، آیه 4؛ در این باب ر.ک: آیه اللّه جوادى آملى، تفسیر موضوعى قرآن، مرکز نشر اسراء، قم: چاپ اوّل، 1379 ش، ج 14، ص 221 ـ 222.
6. ر.ک: مقالات، همان، صص 40 ـ 69 و انسان و خلافت الهى، صص 104 و 122 ـ 124؛ علامه حسن زاده آملى، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، بنیاد نهج البلاغه، تهران: 1365 ش، صص 138 ـ 142.
7. ر.ک: تفسیر موضوعى قرآن کریم، ج 11، ص 92.
8. استاد حسن زاده آملى، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، صص 100 - 101 ؛ آیه اللّه جوادى آملى، تفسیر موضوعى قرآن کریم، ج 6، ص 221.
9. محمدرضا کاشفى، راهنماشناسى، صص 33 - 31 ؛ شرح مقدمه قیصرى، سید جلال الدین آشتیانى، صص 659 - 64، 747، 749، 904، 906، 917.


/م118