استاد جاودان: هرگناهی می کنیم ریشه در ایمان ضعیفمان دارد!

کد خبر: 20895
مراسم جشن عید غدیر خم با سخنرانی استاد جاودان، روایتگری حمید شیرانی(چگونه شیعه شدم)، شعر خوانی احمد بابایی و مداحی حاج سید مهدی میرداماد در جلسه خانگی برگزار شد.

وارث: مراسم جشن عید غدیر خم با سخنرانی استاد جاودان، روایتگری حمید شیرانی(چگونه شیعه شدم)، شعر خوانی احمد بابایی و مداحی حاج سید مهدی میرداماد در جلسه خانگی برگزار شد.

در ادامه متن سخنان استاد جاودان را می خوانید:

معلم هایی را که خدای متعال برای ما فرستاده است، به دست خودش تعیین کرده است و آنها بندگان برگزیدۀ او هستند، ماکه مسلمان و مؤمن هستیم به یک بندۀ برگزیده معتقد هستیم. یک سری آدم های برگزیده وجود دارند، مثل همه آدم هستند اما برگزیده اند، در تفکرات امروزی آدم برگزیده ای نیست، آدم برگزیده ای نمیشناسند، ما به خاطر ایمانمان به دین و اسلام و قرآن به یک آدم برگزیده معتقدیم. وجود انسان برگزیده ما معتقدیم که خیلی ارزش دارد، این پردۀ آخر دین است. این انسانها در ذات خود برگزیده هستند و خداوند آنها را برگزیده است. طبق روایات خداوند پنج تن آل عبا را از شرک دور نگه داشته است، ریشۀ همۀ بدی ها در شرک است، هرگناهی می کنیم ریشه در ایمان ضعیفمان دارد. امکان ندارد کسی از نظر ایمانی مشکلی نداشته باشد اما بلغزد. اگر ایمان در حداقل لازمش باشد هیچ وقت پایمان نمی لغزد.

شیطان هیچ سلطنتی بر فرزندان آدم ندارد، مگر اینکه کسی به آخرت شک داشته باشد. اگر من لغزیدم، دخالت شیطان بوده است. اگر کسی حداقل ایمان لازم را داشته باشد هیچگاه نمی لغزد. اگر شرک نداشته باشیم، بخل و حسادت ترسی ندارد. هر ریذیلۀ اخلاقی یک ریشه ای در شرک دارد، اگر انسان به ایمان برسد دیگر تکبر و بخل و اینها ندارد، هیچ حادثه ای هم باعث لغزش او نمی شود.

اولین گامی که خدا برای انسانهایی که برمی گزیند انجام می دهد این است که آنها را از هر شرکی تطهیر می کند. کسی که پاکدامن است تحت ولایت الهی است، دست پر مهر و محبت خداوند مدام روی سر اوست. ما در اذان می گوییم: اشهد ان علیاً ولی الله، یعنی علی ولی خدا است. اما در حقیقت یعنی خدا ولی علی است. ولایت یک معنای دو طرفه است. هرچه انسان پاکیزه تر باشد دلسوزی خدا برای او بیشتر است.

مجتهد کسی است که می کوشد ببیند خدا چه فرموده است، سعی می کند آن را بفهمد و بگوید. مجتهد کسی است که عیناً آن چه خدا گفت بگو می گوید، معلمی است که اگر در سراسر قلبش بگردید ذره ای کینه نیست، همه اش پاکیزگی است.

حال در بین این معلم هایی که نزدیک چهارهزار نفر بودند از ابتدا تا انتها، چهارده نفر از بین اینها برگزیده تر هستند. در نهج البلاغه داریم که خداوند متعال از انسان دو امتحان بزرگ گرفت، یک سری افراد می گویند امتحان اولی که خداوند گرفت حج است، برای خدای متعال کاری نداشت اگر می خواست خانۀ خودش را در سرسبز ترین سرزمین های عالم بنا کند، یا از آن روزی که اینجا را ساختند اینجا بهشت شود، و سرسبز ترین نقطۀ عالم شود که همه به دیدن آن بیایند، اگر می خواست می توانست این خانه را از زبرجد بسازد و نوری از این خانه ساطع می شد که هرکس آن را می دید از حال می رفت، اما چرا اینکار را نکرد؟ برای اینکه می خواست انسان را امتحان بکند. الآن هم با اینکه اینقدر وسایل حمل نقل است بازهم سخت است.

امتحان دو مهم تر است، بسیاری افراد هستند که امتحان اول را به راحتی داده اند، حج و جهاد را رفته بودند اما در امتحان دوم ماندند. امتحان ولی،  قبول یک آدم. وقتی به صورت حضرت علی علیه السلام نگاه می کردید نوری در آن صورت بود. امیرالمؤمنین علیه السلام هم مانند همه انسان چشم و ابرو و اینها داشتند. خداوند متعال می توانست حضرت علی را به گونه ای خلق کند که هرکس که او را دید به کرنش بیفتد و به خاک بیوفتد اما این کار را نکرد و او را مانند دیگر انسان ها خلق کرد. حالا باید او را که مانند دیگر انسانها است به عنوان ولی پذیرفت. اگر پذیرفتید مؤمن هستید.

کلیک کنید