چهارشنبه های وبلاگی/دروغ مي گوئيم و به دروغ هايمان عادت كرده ايم!
«كذب من زعم انه يحبنى فاذا جنه الليل نام عنى،اليس كل محب يحب خلوة حبيبه؟» دروغ ميگويد آنكه مدعى محبت من است، ولى وقتى شب او را فرا ميرسد، مىخوابد،آيا مگر نه اينكه هر عاشقى، خلوت با معشوقش را دوست دارد؟... مي داني! همين كه هميشه خواب را! خوراك را! مال و عيال و مقام را.... و همه چيز را! به حضرتش ترجيح داده ايم و مي دهيم دليلش اينست كه حقيقتا حبّ حضرتش در دلمان جاي نگرفته است، از عشق تنها ادعايش را به ارث برده ايم و از ايمان تنها ظواهرش را؛ خود حقيرم را مي گويم.... مرحوم آیت الله نجابت از حضرت آ سيد علي قاضي رضوان الله تعالي عليه نقل مي كرد كه:
« کم می خوابد و مکرر بیدار می شود مثل کسی که دنبالش کرده اند، این عشق، این جنون الهی مگر برای او خواب گذاشته است، بیدار می شود و به نماز مشغول می شود، اما نه چهار رکعت، نه ده رکعت و یازده رکعت که تا بیست رکعت و بیشتر ».
الهي!
يا عالم الخفيات
دروغ مي گوئيم و به دروغ هايمان عادت كرده ايم!
خودت همين دروغ ها را از ما بپذير و دستمان را بگير تا به صدق و صفاي برسيم
و عاشق ات شويم، شيفته و شيدايت! مجنون تو باشيم و براي تو باشيم و در همه حال با تو
منبع: وبلاگ مس وجود
/ف.م214