سیمای آفتاب
و آن بزرگوار فرمود: پیامبر خدا صلی الله علیه وآله چهرهای سپید آمیخته به سرخی داشت، چشمانش کاملاً سیاه، و مویش صاف و بدون چین و شکن بود، محاسنی انبوه داشت و گیسویش تا بنا گوش میرسید، خط میان سینه او باریک و ظریف بود، گردنش گویی تنگی از نقره است و ترقوه هایش چون طلا میدرخشید؛ خطّ باریکی از مو از سینه تا ناف او امتداد داشت و بر شکم و سینه او غیر از آن موئی نبود، دست و پایش ضخیم و مردانه و استخوان قوزک پایش درشت بود.
چون راه میرفت محکم و استوار راه میرفت و در این حال متمایل به جلو حرکت میکرد چنانکه گویی در سرا شیب قدم بر میدارد، چون به کسی رو میکرد با تمام بدن به او رو می آورد، نه خیلی کوتاه قد بود و نه خیلی دراز بالا، صورتش تا اندازهای گرد و مدّور بود، وقتی در میان مردم قرار میگرفت از همه چشمگیرتر و جالبتر بود، عرق بر چهرهاش چون دانه مروارید بود، و بویش از مشک خوشبوتر بود، نه ناتوان بود و نه خوارمایه، از همه مردم محترم تر زندگی میکرد و از همه نرمخوتر بود و سخاوتمندتر، هر کس با سابقه آشنایی با او معاشرت میکرد او را دوست می داشت و هر کس بی سابقه او را میدید از او هیبت میبرد؛ عزت و بزرگواری او آشکار بود، و توصیفگر او میگوید: نه پیش از او و نه بعد از او کسی را همانند او ندیده ام؛ درود و سلام خدا بر او و خاندان او .
حضرت امام صادق علیه السلام فرموده اند: رسول خدا صلی الله علیه وآله در شب تاریک همانند پاره ماه نورانی بود.
مکارم الاخلاق، ص 23 - بحار الانوار، ج 16، ص 237