استاد جاودان: خودت را به فرشته نزدیک کن! +گزارش تصویری
وارث: شب جمعه مصادف با 23 بهمن ماه ، جلسه درس اخلاق با سخنرانی استاد جاودان در مدرسه سادات موسوی برگزار شد.
در ادامه متن سخنان استاد جاودان را می خوانید:
تمام موجودات تعریفی دارند. گرگ و گوسفند و فرشتگان. « وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَّعْلُومٌ » هر یک از ما فرشتگان مقامی معلوم داریم.
خداوند هم تعریفی دارد، تعریف خداوند بینهایت در بینهایت است. فقط انسان است که تعریف ندارد! انسان می تواند از بینهایت بدی تا بینهایت خوبی برود. گاهی کسی با تعریف گرگ ازدنیا میروند. گاهی هم با تعریف فرشته از دنیا میروند.
این موجودیت آخر ندارد و بستگی به همت خود و جایگاهش دارد. در مورد جنبۀ منفی انسان می فرمایند: « وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ » بسیاری از جن و انس سرانجام به جهنم خواهند رفت.
می فرماید: آنها همانند حیوان هستند، حیوان هستند و از حیوان بدترند.
گرگ، گرگ است. خوک نمی تواند گرگ باشد! آدمیزاد خوک و گرگ هم می شود هیچ، بدتر از آن هم می شود. انسان هم بدی ها و پستی های آن را دارد و می تواند بدتر از آنها هم شود.
در میان حیوانات می گویند: گرگ حیوانی است که جنس خودش را پاره می کند. همیشه گرگ ها که گرسنه اند به صورت دایره وار می نشینند چون میدانند اگر لحظه ای غفلت کنند، غذای گرگ های دیگر خواهند شد.
گرگ، گرگ دیگر را می درد. وقتی گرگی به گله می زند چند گوسفند را زخمی می کند و از بین آنها یکی را میدرد. انسان چطور؟ بمبی می سازد و چندین نفر را می کشد و برای این کارش مدال شجاعت می دهند!
انسان می تواند از هر حیوانی پست تر باشد. این موضوع بستگی به همتش دارد اگر همت کند تا بینهایت خوبی ها پیش می رود و اگر همت نکند تا بینهایت بدی ها پیش خواهد رفت.
ما کجا هستیم؟ می توانیم در این عالم جایگاهمان را تعیین کنیم؟ اگر کسی بخواهد فرشته باشد باید چه کند؟ دستوراتی است که با انجام آنها فرشته خواهد شد، اگر در این دستورات بیشتر پافشاری کند از فرشته جایگاهی رفیع تر پیدا خواهد کرد.
مقداری غذا بخور که احساس سنگینی نکنی! هیچ وقت یک فرشته احساس سنگینی نمی کند! اصلاً معده ندارد و غذا نمی خورد. آدم غذای خود را کنترل کند. خوابش را هر چقدر بیشتر کنترل کند بیشتر به فرشته نزدیک می شود و چه بسا فراتر از فرشته خواهد شد. امکان ندارد که انسان بتواند هرگز نخوابد. اگر به اندازۀ حداقل لازم بخوابد فرشته خواهد شد.
« كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُون » (28) « هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ » (29) دو آیه از سورۀ بقره را خواندیم. می فرماید: چطور به خدا کفر می ورزید؟ خدا را نمی پذیرید و زیر بار خدا نمی روید. در حالی که شما زمانی چیزی نبودید. شما خاک و سنگ و موجودات بی جان بودید. شما را او احیا کرد. سپس شما را میمیراند. جریان خلقت ما دست خودمان نیست و کسی ما را حرکت می دهد. آن خدا خدایی است که تمام زمین را برای شما خلق کرد، چگونه کفر می ورزید؟ شما خلیفۀ خداوندید. می توانید بر زمین سلطنت داشته باشید چون خداوند شما را به عنوان خلیفه بر زمین قرار داده است.
آیا فقط حضرت آدم علیهالسلام خلیفه خدا بودند؟ یا انسان خلیفه خداست؟ فرشتگان به خدا گفتند: تو می خواهی کسی را بر زمین قرار دهی ... ؛ انسانیت است که می تواند خلیفه باشد، حضرت آدم جز مخلوقات خاص خداوند است.
چند فرض برای خلافت داریم. فرض اول؛ اینکه خلافت اختصاص به شخص آدم دارد و فرض دوم؛ این است که انسان های کامل مقام خلافت الهی را دارند. فرض سوم؛ انسان های خوب و پاکدامن و پرهیزکار خلافت خداوند را دارند. فرض چهارم؛ تمام انسان ها چه خوب و چه بد خلیفه خدا هستند که برخی این نعمت را قدر میدانند و برخی قدر نمی دانند. برخی این نعمت بزرگ را شکر می کنند و برخی شاکر نیستند.
مثلاً خداوند متعال فرموده است: ما به شما چشم و گوش و عقل داده ایم و شما شکر نمی کنید. خلافت هم چنین توصیفی دارد، که برخی شاکر این نعمت بزرگ هستند و برخی نیستند. فرض پنجم؛ تمام انسان ها شایستۀ نعمت بزرگ الهی هستند. تمام انسان ها بالقوه می توانند خلیفۀ خدا باشند. به شرطی که شرایطش را به دست آورند. این نیست که هر کسی به محض خلق شدن خلیفه خدا باشد! خیر، هر کسی که انسان خلق شده، می تواند خلیفه خدا شود.
برخی خلیفه خلق شده اند همانند حضرت آدم علیهالسلام. خداوند ایشان را خلیفه خلق کرد. انبیا و اولیا را خداوند خلیفه خلق کرده است. آنها عصمت را کسب نکرده اند بلکه به موهبت به آنها داده شده است.
کسانی که با موهبت به مقام خلافت رسیدند تمام زحماتی که باید قبل از به دست آوردن خلافت می کشیدند را بعد از آن خواهند کشید. هر کسی که زحمت کشیده است در اثر این زحمت طلبی از خداوند متعال ندارد. پس هر کسی هر مقداری زحمت کشیده ، چون طلبی از خدا ندارد نتیجه می گیریم که آن هم موهبت الهی را دریافت کرده است.
هیچ کس به هیچ چیزی نرسیده است مگر با موهبت الهی.