بزرگداشت دومین سالگرد شهادت شهید شاطری در هیئت عشاق العباس(ع) برگزار شد+گزارش تصویری
وارث: مراسم بزرگداشت دومین سالگرد شهادت سردار شهید حسن شاطری با سخنرانی حجت الاسلام شیخ مصطفی کرمی و مداحی حاج عبدالرضا هلالی و حاج روح الله بهمنی در هیئت عشاق العباس علیه السلام برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام شیخ مصطفی کرمی را می خوانید:
در کتب مدون فن سلوک که متکفل بیان مقامات و مراتب معنوی در رجعت عندالله، مبدا و منتها را تعریف می کنند؛ نشئتی که پشت سر گذاشتیم تا به نشئۀ طبیعت و عالم دنیا رسیدیم، اصطلاحاً قوس نزول می گویند و سلوکی را که در این نشئه داریم تا به ذات اقدس الهی برسیم که سلوکی تکمیلی است، می فرماید: " يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلي رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقيهِ " یعنی: " اى انسان حقا كه تو به سوى پروردگار خود به سختى در تلاشى و او را ملاقات خواهى كرد " ؛ می فرماید: ای انسان تو در حال سیر هستی و در منتها الیه این سفر با ذات اقدس احدیت ملاقات می کنی.
این ملاقات جبری است. نفری نیست مگر اینکه سیر الی الله دارد و در منتها الیه سیرش به محضر قدس حضرت حق واصل می شود. در مراتبی که انسان پشت سر می گذارد تا به آن نقطه برسد، صد منزل را تعریف کرده اند. که اگر کسی بخواهد سلوک عرفانی داشته باشد و برنامه ای برای این هدف داشته باشد باید این صد منزل را طی کند.
منزل اول یقظه است. یعنی بیداری و به خود آمدن و توجه پیدا کردن. اول انسان باید به این نتیجه برسد که هدف از آفرینش چیست؟ شأن ما چیست؟ ما چه می خواهیم؟ چه راهی پیش رویمان است؟ رسیدن به آن مقامات از چه مسیری مقدور است؟ این اول مسیر است.
نکته ای که می خواهیم بحث کنیم متناسب با عنوان جلسه که تفخیم و تجلیل از مقام فاخر و منصب شامخ یک شهید است، این عرض را خواهم داشت که اگر بخواهم یک عنوان منطبق بر جمیع این مراتب که در کتب مدون فن عرفان ذکر کرده اند و از حالت های عرفانی انسان ها در منازل مختلف، اگر یک عنوان و یک تعبیر بخواهیم پیدا کنیم و لغت صحیح باشد کلمۀ " عبد " است.
عبد در شریعت ما از نظر دامنه یک تعبیر موثقی است که هم مرتبۀ اول سلوک را می گیرد و هم مرتبۀ نهایی و هم اقسام مراتب سلوک را. ما در نمازمان روزی چند مرتبه می گوییم: " ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین ". فعلاً با این موضوع که آیا صادقیم در این ارتباط یا خیر بحثی نداریم.
شاید برای مبدا عبودیت تعریفی داشته باشیم ولی از حد نهایی آن نمی توانیم سخنی بگوییم و تعریفی داشته باشیم و اصلاً قابل مرزبندی و مشخص کردن حد نیست.
مقام عبودیت مقدم بر تمام مقامات عرفانی است. یعنی هر بنده ای که به هر مقامی واصل می شود اول باید عبد شود و سلوک مقبول داشته باشد تا در این سلوک آن درجه را به او بدهند. آن درجه چه ولایت باشد و چه رسالت و امامت و هر شأن ایمانی که باشد در ذیل بندگی رشد خواهد کرد.
اشرف تمام مقاماتی که پیامبر صليالله عليه وآله داشتند عبودیت است. چرا؟ می گوییم: " اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اللهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمّداً عَبْدُهُ وَ رَسولُهُ أللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد " پیامبر اول عبد بود اول بنده بود، تسلیم بود و در این سلوک آهسته آهسته به رسالت رسید.
این برنامه بندگی است. خداوند کیلویی کار نمی کند. آهسته آهسته با طی مراحل درجات و مقاماتی عنایت می فرماید. ما فکر می کنیم به طور ناگهانی یک بنده ای شده موسی بن عمران! شده عیسی بن مریم و پیغمبر!!
در مورد حضرت صدیقه سلامالله علیها می فرماید: " يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ " این عزیزان امتحاناتشان را قبلاً پس داده اند.
پیامبر ابتدا عبودیت و بندگی اش و آن قابلیتش را نشان داده است و از عبودیت به رسالت رسیده است.
حضرت عیسی علیهالسلام که به دنیا آمد، قرآن می فرماید: حالت روانی مادرش به شدت سخت و سنگین بود. مریم مقدس سلامالله علیها تماس جنسی با بشری نداشت و خدا به واسطۀ جبرئیل ودیعۀ الهی را به مریم عنایت کرد. هضم این مساله که خانمی بدون ارتباط با جنس مخالف باردار شده باشد، سخت بود. برای خود مریم مواجهه با آن محیط که آنها درست کرده بودند دشوار بود. حال ایشان به جایی رسید که در حالت خلصه فرمود: ای کاش من میمردم و امروز را نمی دیدم. که فرزندی در آغوشم باشد و برای ابراز هویت او به جامعۀ طلبکار، سخت و سنگین باشد.
خداوند به مریم وحی کرد: وارد محیط بیت المقدس شو اگر دیدی به تو با شک و طلبکارانه نگاه می کنند بگو من برای خدا روزۀ سکوت گرفتم و اشاره کن به فرزندت و بگو هر سوالی دارید از خودش بپرسید. به اعتماد وحی الهی مریم فرزند در آغوش به بیت المقدس آمد و اولین حرفی که به او زدند، گفتند: خانوادۀ تو منزه بودند و در محیط خانوادگی ات فحشا نبوده است! چطور شد که شوهر نکرده بچه دار شدی؟! با چه کسی در ارتباط بودی؟ حضرت مریم سلامالله علیها به فرزندش اشاره کرد و به آنها فهماند که روزۀ سکوت گرفته است. گفتند: چگونه از او بپرسیم و چگونه پاسخمان دهد؟ تا این سوال را پرسیدند خداوند به حضرت عیسی علیهالسلام اذن تکلم در گهواره اش را داد. حضرت عیسی علیهالسلام فرمودند: " إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْکِتابَ وَ جَعَلَني نَبِيًّا " من بندۀ خدا هستم، خداوند به من انجیل داده است و من را نبی قرار داده است. چون بندۀ خدا هستم هر جا که باشم مایۀ برکت هستم.
چگونه بفهمیم بندگی یعنی چه؟ برای تشخیص مفهوم بندگی بهترین و مهم ترین منبع قرآن است. خداوند که بندگی را از بنده مطالبه کرده است می فرماید: " ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوكًا لَا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ " خدا عبودیت را به بندۀ مملوکی که لَا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ مثال میزند! لَا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ یعنی چه؟ قبلاً نظام برده داری بود و آدم ها را می خریدند و اسمشان را عبد می گذاشتند! خداوند مثال می زند به عبدی که مملوک است. وقتی شخصی در ملکیت یک نفر دیگر است تمام تصرفات او باید تحت نظر مالک اداره شود.
عبد کسی است که بی اختیار است و از خود اراده ای ندارد. طبق نظر خودش با برنامۀ خودش حرکت نمی کند و ارده اش متعلق به ذات اقدس الهی است. آنچه را که برایش تدارک ببیند در نهایت رضا تسلیم است و این مقام، مقام عبودیت است.
حلقه ای بر گردنم افکنده دوست /میکشد آنجا که خاطرخواه اوست