مراسم ایام ولادت حضرت زهرا(س) در هیئت غریب مدینه برگزار شد +گزارش تصویری
وارث: مراسم ایام ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام ملکی و مداحی ذاکرین اهل بیت علیه السلام در هیئت غریب مدینه برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام ملکی را می خوانید:
یک مسئلۀ بسیار مهم فراموش شده مسئلۀ معاد و قیامت است. بعد از مردن خبری هست. چون مردم آن طرف را فراموش کرده اند هر کار و فسقی را که دلشان می خواهد انجام می دهند. چقدر ظلم و ستم و فحشا و بی بند و باری. چرا؟ چون فراموش شده است. تازه زمانی هم که بخواهی از قرآن و معاد بگویی مسخره می کنند. تمام ارزش های دینی را مسخره می کنند.
کسانی که به آخرت و قیامت اعتقاد ندارند، زمانی که به آنها گفته می شود: "وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلا فِي ضَلالٍ مُبِينٍ " از آن چیزهایی که خداوند رزقتان کرده است و نعمت هایی به شما داده است می فرماید: مقداری از آن را در راه خدا بدهید. البته به اندازۀ خودت.
برخی می گویند: انفاق برای ثروتمندان است. برای همه است. برای من و برای تو. منی که ثروت کمی دارم باید به اندازۀ آن انفاق کنم و کسی که ثروت زیادی دارد باید به اندازه ثروتش انفاق کند. باید انفاق کنیم.
وقتی به آنها می گویند: از آن ثروتی که داری، بخشی را انفاق کنیم، کفار می گویند: ما به فقرا اطعام کنیم؟ خدا خواسته آنها گدا و گشنه بمانند. اگر خدا آنها را دوست داشت سیرابشان می کرد. مگر خدا رزاق نیست؟! به مومنین می گویند: این حرف ها خرافه و اسطوره است. مومنین می گویند: اگر انفاق کردی خداوند پاداش می دهد. مثلاً اگر هزار تومان کمک کردی، خداوند هفتصد برابر به حسابت میریزد. تازه چندین برابر. چیزهایی که خدا می دهد، تمام شدنی نیست.
" إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ " قیامت صیحه ایست و صدای وحشتناکی می آید که همه می میرند. در حالی که با هم مخاصمه می کنند و درگیرند. در روایت داریم: سر سفره لقمه برداشته تا در دهانش بگذارد، قیامت می شود و صیحه را می زند.
قیامت که می شود وصیت خود را هم نمی تواند بنویسد. تا شیپور زده می شود تمام موجودات سراسر جهان از قبور بیرون می آیند. برخی فکر می کنند قیامت روحانی است! فقط معنویت هست و جسم نیست. قران می گوید چنین نیست. همین جسم و بدن بیرون خواهد آمد. هم روح و هم جسم. برخی خیال می کنند بهشت فقط معنوی است! خیر جسم داریم و می خوریم و می آشامیم.
با عجله که از قبر بیرون آمدیم می گوییم: وای بر ما. ما خواب بودیم، چه کسی ما را بیدار کرد؟ این وعدۀ خداست. که روزی نزد او خواهیم رفت و حساب و کتاب پس خواهیم داد. پیامبران هر چه گفتند حقیقت بود. اگر این آیات از قیامت نبود ما هیچ نمی دانستیم.
نقل می کند: حضرت موسی علیه السلام برای مناجات به کوه طور می رفت. چشمه ای پایکوه داشت، نشست، آبی نوشید و وضویی گرفت و حرکت کرد تا بالای کوه برای عبادت. بالای کوه نشست و نگاه به آفریده های خدا می کرد که خداوند چه کوهی آفریده است. اسب سوار جوان و قوی هیکلی را دید، به چشمۀ آب رسید و از اسبش پایین آمد و استراحتی کرد. مقداری طلا و پول داشت که جا گذاشت و رفت. ساعتی گذشت و چوپانی جوان را دید که به چشمه رسید و کمی استراحت کرد و آن طلا و پول ها را برداشت و رفت. ساعاتی گذشت که پیرمرد هیزم شکنی را دید که عرق ریزان آمد و آبی خورد و دست و رویی شست. استراحت کرد و خوابش برد، بعد از مدتی اسب سوار بازگشت، گشت و متوجه شد که پول هایش نیست. یقۀ پیرمرد را گرفت و پولش را خواست. بدنش را گشت و هیزم ها را ولی چیزی پیدا نکرد و گلوی هیزم شکن را آنقدر فشار داد تا مُرد. ترسید و رفت.
حضرت موسی علیه السلام فرمود: کیسه پول را اسب سوار جا گذاشت و پول ها را چوپان برداشت و هیزم شکن مُرد! خداوندا این چه حقی است؟ وحی نازل شد: این پسر باید او را می کشت. چون در گذشته پدرش را در نزاعی کشت. پس حق بود. پدر چوپان برای پدر آن اسب سوار در گذشته چوپانی می کرد و به اندازۀ آن پولی که جا گذاشت، طلبکار بود؛ آن هم حق بود.
در قیامت هم اینگونه است. ظاهر کارها را می بینیم ولی باطنش را نمی بینیم. به هیچ کس ذره ای ستم نمی شود. هر چه کاشته ای درو خواهی کرد.
بهشتی ها در قیامت کارهای دلخواهشان را انجام می دهند و در سرور و شادی هستند. خودشان و همسران و رفقایشان در سایه هایی هستند. همانند ما در هیئت دور هم می نشینند و صحب هایی دارند. نمی دانیم در آن گردهمایی چه می گویند ولی در سورۀ ص یکی از موضوعات صحبت هایشان آمده است: - ما رفیقی داشتیم که قیامت را مسخره می کرد، او کجاست؟ پیدایش کردید؟ - ما گشتیم و نام او در بهشتیان نبود. بعد از جست و جو می بینند که او در آتش می سوزد. مومنین به او می گویند: با حرف هایت نزدیک بود من هم از راه بیرون روم.
تمام دنیا یک ذره است. دنیا تنگ است.