روایتی از پیامبر(ص) درباره این که چگونه زندگی خوشی در این دنیا داشته باشیم
وارث : روِيَ عَن رسولِ الله صلّي الله عليه و آله و سلّم:
الدُّنْيَا دُوَلٌ فَمَا كَانَ لَكَ أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ وَ مَا كَانَ مِنْهَا عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ اسْتَرَاحَ بَدَنُهُ وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا قَسَمَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَيْنُهُ. (بحارالانوار، جلد 74)
ترجمه حدیث: از رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) منقول است که فرمود: دنيا متحول است و ثبات و قرار ندارد. آنچه كه براى تو مقرّر شده است به تو خواهد رسيد، گرچه در نهايت ضعف و ناتوانى باشى؛ و آنچه كه به ضرر و زيان تو باشد باز هم به تو خواهد رسيد، گرچه در كمال قدرت و نيرومندى باشى و هرگز جلوی آن را نتوانى گرفت. و هر كس كه اميد خود را از آنچه كه از دست رفته قطع كند، بدنش آسايش خواهد داشت و آن كس كه راضى باشد به آنچه كه خدا روزى او نموده دل و چشمش روشن خواهد شد.
شرح حدیث: «الدُّنْيَا دُوَلٌ». حضرت در ابتدا وضع دنیا را بیان می فرمایند. دنيا در گردش است. يعني دنيا هيچگاه براي هيچكس ثابت نیست. دنيا هيچ ثبوت و قراري براي هيچكس ندارد. اين وضع دنيا است.
«فَمَا كَانَ لَكَ أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ». آنچه كه خدا تقدير كرده به تو خواهد رسيد گرچه در نهايت ضعف و ناتوانى باشى. چه بسا انسان فكر میکند كه از نظر امور دنيايي توان به دست آوردن فلان منفعت را ندارد، ولي چون مقدّر شده است به او خواهد رسید.
«وَ مَا كَانَ مِنْهَا عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ» در جایی هم كه مواردی به ضرر و زيان تو باشد باز به تو خواهد رسيد هر چند تو در كمال قدرت و نيرومندى باشى؛ هرگز نمی توانی آنها را از خودت دفع کنی. بنابر این، تو نه مي تواني برای خودت جلب منفعت كني و نه مي تواني از خودت دفع ضرر كني.
«وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ اسْتَرَاحَ بَدَنُهُ». اگر انسان از چيزهايي كه دلش مي خواسته به دست بیاورد امّا به دست نياورده قطع اميد كند، بدنش راحت مي شود. به عبارت ساده ضعف اعصاب نمي گيرد! يعني در فكر اين نباش که اي كاش به دست می آوردم! اي واي که فلان چیز از دستم رفت!... این افکار و خیالات، باعث فشار عصبي و روحي براي تو می شود. اين به نفع تو است که به چيزهايي كه به آن دست پيدا نكردي اميد نبندی. به دست نيامده كه نيامده! نشد كه نشد!
«وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا قَسَمَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَيْنُهُ». اگر كسي به آنچه كه خدا داده است خشنود باشد، چشمش روشن مي شود. چون خدا داده است خوشحال هم مي شود.
هسته مركزي اين جملات چيست؟ اين است كه خيال نكن که تو مي تواني كاري انجام بدهي. نافع خدا است، ضارّ هم خدا است. او است که امور را براي تو تقدير مي كند. بی جهت خودت نقشه نكش. اگر نقشه بكشي، خدا به نقشه ات ضربه مي زند. بنابر اين، تو برو به وظيفه ات عمل كن. اين چيزها را به او واگذار كن. برو سراغ خودش كه سرنخ منافع و مضارّ به دست او است. این را بدان که تو هيچ كاره اي. او گفته در محدوده شرع بلند شو و به دنبال روزي برو، تو هم بگو چشم! بقيه اش را به او واگذار كن. نفع مال او است، دفع ضرر هم از او است. منافع را از او بخواه، از او این را هم بخواه كه ضررها را از تو دفع كند.
روي خودت، توانت و فكرت هيچوقت تكيه نكن. هنگامی هم که او براي تو تدبير كرد و به دستت رسيد، آن را که به تو داده قبول کن، خوشحال شو و راضی شو. اگر اين رضايت باشد، آن وقت يك زندگي شيرين پيدا مي كني؛ نه ضعف اعصاب مي گيري، نه بی جهت دنبال دنیا مي دوي، بی جهت خودت را، فکرت را و بدنت را هم ناراحت نمي كني. هم روحت راحت است هم بدنت. در آخر هم خوشحال و راضی هستی و چشمت روشن می شود.
اینها همه در صورتي است که به او اتكا كرده باشي. از او خواستی، او هم به تو عطا کرده است. و آنچه را هم كه به تو نداده صلاحت نبوده است. اگر اين حالت در تو باشد زندگي تو در همين نشئه دنيایت، همراه با خوشي دروني و حتي خوشي بيروني خواهد بود و ناخوشي بيروني هم به سراغ تو نمی آید.
خبرآنلاین
/م.ی216