حجت الاسلام علوی: در مناجات با خدا و عبادات بخل نورزید
وارث: مراسم شب پنجم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام علوی و مداحی حاج علی رضوی، آقای پناهی، آقای عبدالعلیزاده و حامدمنتظر در هیئت ثارالله علیه السلام، مجمع ذاکرین غرب تهران برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام علوی را می خوانید:
در قرآن کریم داریم: لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِي الأَلْبَابِ.قصص قرآن برای عبرت گرفتن ماست.
سوره یس را به قلب قرآن تشبیه کرده اند . بسیاری از مفسران می گویند علتش را این داستان است. در آیه 13 و 14 خداوند می فرماید:
"وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ "
"إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَکَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَيْکُمْ مُرْسَلُونَ"
خداوند به عیسی بن مریم علیهالسلام فرمود: دو تن از حواریون را برای هدایت عده ای به قریه ای بفرستد. عیسی علیهالسلام دو تن را فرستاد. آن دو تلاش بسیار کردند اما هیچ یک از مردم قریه ایمان نیاوردند وقتی مایوس از قریه خارج می شدند پیر مردی را دیدند. یکی از حواریون به او گفت: بیا و به خدایی ندیده ایمان بیاور. مرد گفت:من پسر بیماری دارم اگر خدای ندیده شما پسر مرا شفا داد ایمان میاورم و اگر نداد نمی آورم. رفتند نزد پسر و دید لحظات آخرش است.از او پرسیدند اگر خدای قادر شفایت دهند ایمان می آوری؟ گفت بله قول می دهم . سپس 2حواری سجده کردند و ذکر می گفتند پس از مدتی پسر بلند شد. گفت: خدای شما مرا شفا داد ما ایمان می آوریم وقتی آمدند بروند دو حواری مرد گفت: باید از شما پذیرایی کنم و رفت از کسی غذا قرض بگیرد و قضیه را گفت و او هم مریضش را آورد و خبر پخش شد و همه با بیمارانشان صف کشیدند و خبر به شاه رسید و دستور دستگیری دو حواری را داد. امر شد به عیسی علیهالسلام که سومی را بفرست و عیسی علیهالسلام یکی از حواریون را فرستاد او به صورت ناشناس وارد شهر شد و با اطرافیان شاه آشنا شد و کم کم با پادشاه صمیمی شد. بعد از مدتی به شاه گفت: شنیده ام دو نفر بی گناه را حبس کرده ای که خدایشان بیماران را شفا می دهد. آنان را آوردند، شاه دستور داد پسری را که مادر زاد چشم نداشت و غذا های شاه را تست می کرد آوردند. گفت: اگر خدا او را چشم داد به خدای شما ایمان می آورم. آن دو نفر به سجده رفتند و ذکر خدا گفتند. کم کم همهمه شد در بین جمعیت که تغیراتی در غلام در حال ایجاد است. یکی از حواریون وقتی همهمه را شنید رفت از خیابان خاک برداشت و با آب گل کرد و دو قسمت کرد و در جای حدقه دو چشم غلام گذاشت و رفت به سجده. ناگهان غلام فریاد زد: به خدای ندیده اینان من می بینم. حواری سوم به شاه گفت: مقابل مردم زیر حرفت نزن که آبرویت می رود. گفت نه من ایمان می آورم.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می گوید: فردی که شفا گرفت پسر شاه بود که هفت روز پیش مرده بود و دفنش کرده بودند. پس شاه ایمان آورد.
همۀ حرف اینجاست، خدا در قرآن فرمود: "سجده کنید تا به من نزدیک شوید."
نسبت به نماز ها و سجده ها کم لطف نباشید. کوتاهی نکنید.
ما نمی دانیم شب قدر کدام یک از شب های رمضان است ولی یقین داریم یکی از 30 شب ماه مبارک است. آیت الله خویی تمام 30 شب رمضان را احیا می گرفتند و به عبادت و مناجات می پرداختند تا یقین کنند شب قدر به عبادت پرداخته اند. در مناجات با خدا و عبادات بخل نورزید.
مولوی در اشعارش که مطابق با مضامین احادیث است می گوید:
انفاق فقط به پول دادن نیست بلکه سرکوب کردن شهوات و لذات هم نوعی انفاق است. گاهی گذشتن از پول، گاهی گذشتن از جان است همچون شهدا، گاهی گذشتن از فرزند همچون ابراهیم علیهالسلام انفاق است.
ما عبدیم و هیچ از خود نداریم وقتی امیرالمومنین علیهالسلام می فرماید: "من لی غیرک؟" " صبرت علی حر نارک!کیف اصبر علی فراقک؟" ما برای گفتن چه داریم .
این شب ها برای عبد شدن فرصت خوبی است. خود را به خدا وصل کنید تا فرصت هست.