مراسم شب دوازدهم رمضان در مسجد ارک تهران برگزار شد
مراسم مناجات شب دوازدهم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سیدمهدی میرباقری و مناجات حاج منصور ارضی با حضور پرشور مردم مومن و شب زنده دار در مسجد ارک تهران برگزار گردید.
وارث : این مراسم با قرائت قرآن و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی میرباقری آغاز گردید و پس از ذکر چهارده صلوات، حاج منصور ارضی به بیان سخنانی در شرح خطبه 183 نهج البلاغه پرداخت و در ادامه به مناجات با خدا و قرائت دعای ابوحمزه ثمالی و روضه خوانی پرداختند و در آخر نیز این مجلس با مداحی و نوحه خوانی توسط کربلایی حسین قربانچه به پایان رسید.
اجمالی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی میرباقری در شب دوازدهم ماه مبارک رمضان 1394 مسجد ارک
حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی میر باقری با یادآوری نتیجه مباحث جلسه شب گذشته این نکته را مقدمه ورود بحث قرار دادند:
- ضیافت ماه رمضان، رزقِ معرفت نسبت به قرآن و ولایت اهل بیت علیهم السلام است یعنی راهی میان قرآن و ولایت با انسان برقرار میشود.(صراط مستقیم)
- "وَ بَرَقَ لَهُ لاَمِعٌ کَثِیرُ اَلْبَرْقِ" (نهج البلاغه خطبه 220) و در آن حالت یک مرتبه برقی از دورن او میجهد و راه را برایش روشن میکند.
- "مِصْبَاحُ الْهُدَى فِی قَلْبِهِ" (نهج البلاغه خطبه 87) خداوند چراغ هدایت را در قلب او روشن نمود.
و در ادامه موضوع این مطالب را عنوان نمودند:
- فرصت دنیا زمانی برای رسیدن به امام است همانگونه که در سوره تکاثر به آن اشاره میشود، نباید کثرت دنیا باعث گم کردن نعمت واقعی یعنی هدایت توسط امامان شود. هدایت توسط امامان وابسته به معرفت و شناخت انسان نسبت به مقام امامان است و حداقل معرفت به امام "مُفترضالطّاعَة" بودن ایشان است یعنی طاعت او بر ما واجب است! در حالی که میدانیم طاعت خداوند برمسلمان واجب است و غیر آن شرک!
- معنی "مُفترضالطّاعَة": امر او امر خداست و نهی او نهی خداوند است "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ" (سوره نساء آیه 59) ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولی الامر خویش فرمان برید. برای اینکه متوجه شویم مقام انسانها و طاعت خداوند به شکلی نیست که بتوان باهم مقایسه نمود این آیه مثال خوبی است: "وَمَا ظَلَمُونَا ولکن کانوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ" (سوره بقره آیه 57) گمان برند که به ما ظلم نمودند ولی به خود ظلم نمودند! همانگونه که به خداوند نمیتوانیم ظلم کنیم مستقیماً هم نمیشود از او اطاعت کرد.
- "آتَیْنَآ آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُم مُّلْکًا عَظِیمًا" (سوره نساء آیه 54) ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و فرمانروایی بزرگ ارزانی داشتیم؛ هشام بن حکم از امام صادق علیه السلام درباره ی این آیه سؤال نمودم که مراد از ملک عظیم چیست؟ حضرت فرمود: واجب الاطاعة بودن ایشان(بحارالأنوار: جلد 32، صفحه 287، حدیث 9)
- مرحله بعد معرفت خواندن یک زیارت جامعه در شأن ائمه است و بعد اعتراف کند به "مَوَالِیَّ لا أُحْصِی ثَنَاءَکُمْ وَ لا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ کُنْهَکُمْ" ثنای شما را نتوانم کرد و با مدح، به حقیقت شما نرسم؛ این را هم باید توجه داشت هر شأن از شئون امام بابی از ابواب رو به خدا و دری به سوی توحید راباز میکند.
- مرحله بعد سیر در وادی ابواب شؤن امام است "اَلسَّلامُ عَلَى الاَدِلاّءِ عَلَى اللهِ" ، "تامِّینَ فِی مَحَبَّةِ اللَّهِ" همه معرفت و محبت خداوند در امام است وقتی سلام بر یک شأن امام مینماییم همان باب بر روی ما مفتوح میگردد و از این طریق به قرب الهی نائل میآییم که هم محبت خداوند است و هم محبت امام است.
- مرحله بعدی چشیدن آیات توحید از طریق امام است "الرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ وَالاْیَةُ الَمخْزُونَةُ" هدایتی که به ما رسیده و نشانه مخزن اسرار الهی اند، امامان هستند. همه دنیا برای این است که ما با ائمه تلاقی بیابیم و خود را پیدا کنیم فلذا امیرالمومنین میفرمایند:
" إِنَّهُ لَا یَسْتَکْمِلُ أَحَدٌ الْإِیمَانَ حَتَّى یَعْرِفَنِی کُنْهَ مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیَّةِ فَإِذَا عَرَفَنِی بِهَذِهِ الْمَعْرِفَةِ فَقَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَ صَارَ عَارِفاً مُسْتَبْصِراً وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْ مَعْرِفَةِ ذَلِکَ فَهُوَ شَاکٌّ وَ مُرْتَابٌ." (بحارالانوار جلد1 صفحه 26)
هیچ کس ایمان را به حدّ کمال خویش نمیرساند تاآن که مرا به عمق معرفتم بشناسد. پس آنگاه که مرا به این معرفت شناخت هر آینه خداوند قلب او را با ایمان آزموده، سینه اش را برای اسلام گشاده ساخته و عارفی روشن بین گردیده است و هرکس که از شناخت آن کوتاهی نمود و به آن نرسید شک کننده و تردیدگر است.
بیانات حاج منصور ارضی در شب دوازدهم ماه مبارک رمضان مسجد ارک تهران
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها
در مناجات اگر شور داشته باشی، از صحبت با خدا خسته نمیشوی.
"فَارْحَمُوا نُفُوسَکُمْ فَإِنَّکُمْ قَدْ جَرَّبْتُمُوهَا فِی مَصَائِبِ اَلدُّنْیَا" در باب طاقت قیامت که حضرت فرمودند پوست نازک بدن انسان طاقت آتش را ندارد، حضرت میفرمایند به خودتان رحم کنید، این را باید انسان بفهمد، اگر کسی فهمید "فَارْحَمُوا نُفُوسَکُمْ" یعنی به خودتان رحم کنید، نتیجه میگیرد و دنبال این میرود که رحم خدا در چیست، رحم خدا در آن تقواست که حضرت فرمودند، همه برمی گردد به آن جمله ای که در برابر گناه و حرام خدا، انسان صبر داشته باشد و از گناه دوری کند و تقوا پیشه کند. یک وقتی دعوت میکنند به "بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ" یک وقتی دعوت میکنند به ترک معصیت، درجات فرق میکند، اینجا هر شب من برای شما دعا میکنم ولی دعای من تا یک اندازه ای اثر دارد، دعا باید نفوذ کند اما این گل سفت شده است. لذا نفس را باید بشکنی. بعضیها که در عبادت و مناجات هم نفس پروری میکنند، تا یک مقداری پایش درد میگیرد میز و صندلی را میآورد و الله اکبر، اما بزرگان حتی تا اواخر عمرشان حداقل نمازهای واجبشان را ایستاده میخواندند. در مناجات اگر شور داشته باشی، از صحبت با خدا خسته نمیشوی.
برای دنیایت برنامه ریزی میکنی، اما برای آخرتت باری به هر جهت عمل میکنی.
حضرت مانند طبیبی که برای ما دلسوزی میکند میفرمایند اگر به حرف خدا گوش نمیکنی، حداقل خودت به خودت رحم کن، این جملهی آقا امیرالمومنین علیه السلام را در افتتاح و کمیل هم میگویی، "یَا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِی" را به واقعیت میگوییم یا دروغ میگوییم؟ وقتی شبها با خدا مناجات میکنی واقعا میگویی به من رحم کن؟ اصلا خودت به خودت رحم میکنی؟ رحم به خودت یعنی انسان دیگر غیبت نمیکند، دروغ نمیگوید، تهمت نمیزند، شوخی بیجا نمیکند. برای دنیایت برنامه ریزی میکنی، اما برای آخرتت باری به هر جهت عمل میکنی. میخواهی به یک مجلسی بروی ببین این مجلس گناه است یا نه، آیا این افطاری که میروی، این سفره محرم و نامحرمش مشخص است؟ کاسبی میکنی، آیا حلال و حرامش مشخص است؟ حضرت "فَارْحَمُوا نُفُوسَکُمْ" را برای همهی موارد میفرمایند.
محبت اباعبدالله علیه السلام، بهترین هدیه خدا.
"فَإِنَّکُمْ قَدْ جَرَّبْتُمُوهَا فِی مَصَائِبِ اَلدُّنْیَا" شما این حقیقت را دربارهی در مصائب دنیا آزموده اید، تلخیه سختیها و مصیبتها را میدانید، قیامت خیلی سختتر است، "مَوْهِبَةٍ هَنیئَةٍ قَدْ اَعْطانی" این همه به من موهبت کردی، موهبتی که شیرین بوده است، مگر کسی میتواند گناهانش را بشمارد؟ چی شد که من را بخشیدی و در این مسیر آوردی؟ هیچ کدام از این گناهان حجاب نشد "أَنْ لاَ یَحْجُبَ عَنْکَ دُعَائِی" یعنی هر چه تو گناه کردی حجابی بین من و تو نشد و دوباره به تو روی آوردم، لذا وقتی مناجات امام علیه السلام در ابوحمزه را نگاه میکنی شفاعتی است، میخواهد من و تو را به جایی برساند، ما نمیآییم بلکه او میآید و دست ما را میگیرد. حضرت دارد همه چیز را به ما نشان میدهد هم در دنیا و هم در آخرت و میفرماید دستت در دست من است نترس. یک چیزی هم خدا در قلبت قرار داده و آن محبت اباعبدالله علیه السلام است که تا مصیبت را میشنوی ناراحت میشوی و و گریه میکنی و این بهترین هدیه است، زیرا هرگاه در بن بست گیر میکنی نام حسین علیه السلام که گره گشاست را میبری و راه باز میشود.
وقتی برای اباعبدالله علیه السلام گریه میکنی، قیامت هم گریانی اما برای حسین علیه السلام.
به راستی ما دردهای دنیا را کشیده ایم، گاهی بی طاقت هم شده ایم، در کمیل اشاره میکند با اینکه قلیل و ضعیف بوده صدایمان بلند شده و اعتراض هم کردیم، در افتتاح بیان میکنی "عَتَبْتُ بِجَهْلی" یعنی سر خدا داد زدیم، ما این دردها را کشیده ایم، اما قیامت این طوری نیست، دستمان به کسی نمیرسد، قیامت اهل بیت علیهم السلام باید دنبال ما بیایند. "فَرَأَیْتُمْ جَزَعَ أَحَدِکُمْ مِنَ اَلشَّوْکَةِ تُصِیبُهُ" آیا ناراحتی یکی از شما خاری به بدنش فرو رود؟ در دنیا اتفاقی میافتد به هم کمک میکنید، اما قیامت اینگونه نیست، و یا زمین خوردنی که او را کمی مجروح میکند"وَ اَلْعَثْرَةِ تُدْمِیهِ وَ اَلرَّمْضَاءِ تُحْرِقُهُ" و یا ریگهای داغ بیابان که در فصل گرما او را میسوزاند مشاهده میکنی، قیامت از این شدیدتر است، خورشید نور ندارد اما حرارت دارد، همه از این طرف به آن طرف میدوند، درست است در مناجات مسجد کوفه حضرت میفرمایند کسی را به جای دیگری نمیسوزانند، اما قیامت از حرارت زمین، پای همه میسوزد. روزه که میگیری وقتی برای اباعبدالله علیه السلام گریه میکنی، قیامت هم گریانی اما برای حسین علیه السلام، در قیامت همه گرسنه و تشنه اند. ما اگر اینها را بدانیم رعایت حدود الهی را در دنیا میکنیم. تا از دست نرفتید خمستان را حساب کنید، به هر مستمسک زیبایی خودت را متصل کن.
مداحان وظیفه دارند امر به معروف و نهی از منکر کنند.
"فَکَیْفَ إِذَا کَانَ بَیْنَ طَابَقَیْنِ مِنْ نَارٍ" چگونه خواهی بود هنگامی که در میان دو طبق از آتش در قیامت قرار گرفته ای؟ ما مداحان وظیفه داریم امر به معروف و نهی از منکر کنیم اول برای خودمان و بعد برای دیگران. خدایا شب دوازدهم است، تا لیله القدر نرسیده ما را ببخش تا گره از کار ما باز شود. این جوانها دوازده شب است با امید آمده اند میگویند این خدا هنوز گره من را باز نکرده، ما که برای حسین علیه السلام گریه کردیم، گفتیم ما را هم ببخش، کار دیگری از ما برنمی آید، کار ما گناه کردن بود که حالا رها کردیم و الان در خانه ات آمده ایم، اگر میخواهی ما را بسوزانی در همین دنیا بسوزان، آن طرف آنقدر شلوغ است که دیگر کسی به داد ما نمیرسد، اگر به داد ما نرسی میخواهی به داد آنهایی که با تو میجنگند برسی؟ گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را. اگر به ما عنایتی کنی از تو چیزی کم میشود؟
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب دوازدهم ماه مبارک رمضان
اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی در ابتدای جلسه
معصیت بود،که سوزاند، عبادات مرا..
برنگرداند به من، حس مناجات مرا...
ناگزیر است گدا دم زعطایت بزند...
نیمه شب، عبد گنهکار صدایت بزند
خسته و بی کس ام و غربت یک شهر بس است
بی پناه آمده ام، طرد نکن، قهر بس است
با امید آمده ام شاه، فقیرم چه کنم؟
ترسم این است گنهکار بمیرم چه کنم؟
من شب اول قبرم چه حسابی دارم
گر بپرسند چه داری؟ چه جوابی دارم؟
منم و وحشت قبری که ز هرسو برسد
کاش آن لحظه فقط ضامن آهو برسد...
یاد دادند به ما، وقت دعا سجده کنیم
غافرالذنب بخوانیم تو را، سجده کنیم
مهر تو در دل ما هست، نمیسوزانی
تو سری را که به سجده ست، نمیسوزانی
پوستی را که لطیف است نمیسوزانی
بدنی را که ضعیف است نمیسوزانی
تو پشیمان شدهها را که نمیسوزانی
جلوی حرمله ما را که نمیسوزانی....
هر سحر ورد زبانی تو، الهی العفو
رب شهر الرمضانی تو، الهی العفو
قدیم الاحسان
/م.ی216
/م.ی216