حجت الاسلام ماندگاری: کلید ورود به بهشت پذیرش ولایت الهیه است

مفهومش این است که کلید ورود به بهشت پذیرش ولایت الهیه است. "الله ولی الذین آمنوا" پذیرش ولایت پیغمبر صلی‌الله‌وعلیه‌و‌آله  "انما ولیکم الله ورسوله" پذیرش ولایت امیرالمومنین علیه‌السلام و اولاد معصومش علیهم‌السلام "إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ."

ان شاالله باور داشته باشیم پذیرش ولایت الهیه در عصر غیبت پذیرش ولایت فقیه است که استمرار حرکت انبیا و امامان علیهم السلام است. این کلید ورود به بهشت است. هزاران روایت داریم: "کسی که ولایت را نمی پذیرد بوی بهشت به مشامش نمی رسد."

ولایت

ولایت به معنای محبت و رفتن به حرم معصومین نیست. ولایت یعنی اجازه. برای حرفی که داریم می زنیم از خدا و پیغمبر صلی‌الله‌وعلیه‌و‌آله اجازه داشته باشیم. اگر مقید به اجازه هستیم ولایت داریم. خدا و پیغمبر صلی‌الله‌وعلیه‌و‌آله  به ما اجازه داده است پشت کسی حرفی بزنیم؟ به کسی فحش دهیم؟ به دیگران بدبین باشیم؟ هر صدایی را بشنویم؟ هر صحنه ای را ببینیم؟ هرجایی قدم بگذاریم؟

بعد از این سه جمله که در بالای در ورودی بهشت نوشته شده است "لكلّ شی ء حلیة و حلیة طیب العیش فی الدّنیا أربع خصال: القناعة، و نبذ الحقد، و ترك الحقد، و مجالسة أهل الخیر." برای هرکاری فرمولی است و فرمول زندگی خوب و عاقلانه این است4نکته را رعایت کنید: 1.قناعت. 2.حق اطرافیان را ادا کنیم. 3.ترک کینه. 4. همنشینی با اهل خیر. این 4خصلت 4پایه زندگی عاقلانه است نه زندگی بی مشکل چرا که 2جا ما مشکلی نداریم یکی هنگام مرگ و دیگری در تیمارستان.

1.قناعت

 قناعت یعنی توقعت رابیاوری پایین وکم بخواهی. از مردم توقع سلام کردن هم نداشته باش. اولین رکن زندگی معقول کم توقعی از مردم و جامعه است. اکثر ما می گوییم: جمهوری اسلامی برای ما چه کرده است؟ امام (ره) می گوید: تو برای جمهوری اسلامی چه کردی؟ می گوید من رای دادم. خب کسی که سه فرزندش را داده است از تو طلبکارتر نیست!

 قناعت در مسائل فردی و اجتماعی و مادی است. حتی توقعاتمان را نسبت به خدا و خلق خدا کم کنیم. اما در دعا قناعت نکنیم. بگویم فلانی در تمام نمازهایت مرا دعا کن. نقطه مقابل قناعت حرص است و این حرص تمامی ندارد. هارون پرسید کسی هست از پیامبر صلی‌الله‌وعلیه‌و‌آله حدیثی به یاد بیاورد؟ گفتند: آری پیرمردی هست که در سبد او را جابه جا می کنند و بسیار کهنسال است و زمان پیغمبر 10 ساله بوده است. او را آوردند و این حدیث را خواند:

 "فرزند آدم پیر می شود ولی دو خصلت روز به روز در او جوان می شود یکی حرص و دیگری آرزوهای طولانی."

هارون کیسه ای سکه به او داد. داشت می رفت که گفت مرا برگردانید سوالی از هارون بپرسم. پرسید جناب خلیفه این کیسه همین یک بار است یا باز هم می دهی؟ هارون گفت: صدق رسول الله صلی‌الله‌وعلیه‌و‌آله . می گویند: زنبیل را از کاخ بیرون می بردند پیرمرد، از دنیا رفت و به همان یک کیسه هم نرسید. اگر قناعت داشته باشیم به کم هم می سازیم.

2.حق دیگران را دادن

احتمال این است که فردی اگر برای خود کم می گذارد برای مهمان و دیگران هم کم بگذارد. خود نان و پنیر می خورد برای مهمان هم همین را می آورد. حق مهمان پذیرایی به بهترین نحو است. خود را به ذلت نندازید  قرض نگیرید ولی هرچه دارید  برای پذیرایی مهمان ببرید.  حق دیگران را ادا کردن یعنی من نسبت به زنم کم خواستم ولی نسبت به زنم کم نگذارم. بذل الحق یعنی کم نگذاشتن. از کودکم کم بخواهم ولی برای او کم نگذارم. در ادای حق خدا و بندگانش من کم نگذارم.

3.کینه نداشتن

معمولا وقتی ما کم نمی گذاریم و دیگران کم می گذارند کینه به دل می گیریم. اگر کینه به دل نگرفتید به خود لطف کرده اید. چه قدر صله رحم تعطیل شده است چون کینه گرفته ایم. اگر کسی بچه دار شد برایش پولی ببریم. ما اگر توقعمان کم باشد کینه نمی گیریم به دل.

4. مجالست با اهل خیر

در تشیع شهدا، در مساجد برای اعتکاف، در نماز عید فطر و امثال آن شرکت کنید تا باور کنید آنهایی که اهل قناعت هستند آنهایی که اهل بذل الحق هستند و کینه ندارند کم نیستند. حس خوبی هم به انسان دست می دهد. در جمع خوبان مشارکت کنید تا کم نیاورید.