خاطره حاج محمد رضا طاهری از آرزوی کربلا در جبهه ها
بعضى وقتا آدم خيلى دلتنگ رفيقاى قديمى ميشه ، شهيد عباس اصغرزاده هم رفيق خوبى بود هم بچه محلمون بود ، اين عكس رو تو پدافندى مهران گرفتن ، يكى از شباى ماه مبارك رمضان آقاى #سليم_توانا شاعر اهل بيت اين عكس رو بهم رسوند ، سمت راست تصوير شهيد اصغرزاده و نفر وسط جانباز و مداح دلسوخته ى اهل بيت عليهم صلوات الله #حاج_رضا_پوراحمد كه سالها از نفس گرمش رزمنده ها استفاده كردند ، دلم هوايى مهران شده ، اون موقع به بچه ها ميگفتن نزديك ترين راه به كربلا راه مهرانه ، يادمه موقع پست شبانه بچه ها اول تو سنگر رو به حرم امام حسين عليه السلام دست رو سينه ميذاشتن و با اشک يه سلام به حضرت ميدادن #السلام_عليك_يا_اباعبدالله ، يادتون باشه هر وقت مشرف شدين كربلا به ياد بچه هايى كه در حسرت ديدن كربلا بودن و در مسير حرم آن حضرت شهيد شدند باشيد و جاى اونا زيارت كنين .
عباس هم يكى از همون كربلا نرفته ها بود ولى مطمئنم لحظه ى آخر ارباب بي كفن خودش به ديدنشون رفته و سر تك تك شهدا رو به بالين گرفته ، يا اباعبدالله ....
در آن نفس كه بميرم در آرزوى تو باشم به آن اميد دهم جان كه خاك كوى تو باشم
الصباح قيامت كه سر ز خاك بر ارم به جستجوى تو خيزم به گفتگوى تو باشم
انشاالله ماهم توفيق داشته باشيم با سر و روى خونين اربابمون رو زيارت كنيم ...
/ف.م214