حجت الاسلام حسینی قمی: آیا امام نباید اعلم زمانۀ خودش باشد؟

کد خبر: 41365
جشن عید غدیر با سخنرانی حجت الاسلام حسینی قمی و شعر خوانی هادی جان فدا و مداحی حاج حسن خلج در امام زاده طاهر علیه السلام شهر کرج برگزار شد

وارثجشن عید غدیر با سخنرانی حجت الاسلام حسینی قمی و شعر خوانی هادی جان فدا و مداحی حاج حسن خلج در امام زاده طاهر علیه السلام شهر کرج برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام قمی را می خوانید:

حجتالاسلام حسینی قمی: آیا امام نباید اعلم زمانه ی خودش باشد؟


تفاوت امام عصر (عج) در نگاه اهل بیت (ع) و آثارآن

امامتی که ما بر اساس نگاه قرآن و آموخته ای که از اهل بیت علیهم السلام داریم با امامتی که دیگران تعریف میکنند بسیار بسیار متفاوت است. دیگران امامت را اینگونه تعریف میکنند که امامت یک ریاست عمومی است در امور دینی و دنیایی. میگویند این امام را مردم باید انتخاب کنند. سوال ما این است که آیا این امام یا خلیفۀ مسلمین که میگویید برایش شرطی است؟ میگویند نه هیچ شرایطی ندارد! الان هم در دنیا چنین است. هرچه مردم انتخاب کردند میشود رییس جمهور. بدون اینکه عالم تر باشد یا ... عده ای دیگر امامت را این گونه تفسیر میکنند و میگویند نیازی نیست خداوند چیزی بگوید پیامبر صل الله علیه و آله هم چیزی نگفته است. غدیر هم معنایش این نبوده و خدا و پیامبر صل الله علیه و آله چیزی نگفته اند و حضرت به مردم واگذار کرده بودند. یک تعریف هم در مسالۀ امامت این است که امامت باید از جانب پروردگار باشد طبق این آیه معروف قرآن : « وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» و همین طور آیۀ 67 سورۀ مائده :« يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» ای پيامبر ، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان ، اگر چنين نکنی امر رسالت او را ادا نکرده ای خدا تو را از مردم حفظ می کند، که خدا مردم کافر را هدايت نمی کند. ما میگوییم قرآن میفرماید: آن کسی که هدایت شده است بهتر میتواتد هدایت کند یا کسی که قابل هدایت نیست؟ در داستان تالوت خداوند چرا تالوت را انتخاب کرد؟ به خاطر علم و دانش و قدرت وی او را انتخاب نمود. امام و حاکم باید اینگونه باشد. اعلم و اشجع مردم باشد.

حال تفاوت این دو دیدگاه چیست؟ در دیدگاه دوم می بینیم که امام باید عالم ترین مردم و آگاه ترین مردم باشد ما میگوییم امام باید مانند خطبۀ 175 نهج البلاغه که قسم میخورد که به خدا قسم اگر بخواهم تک تک شما را خبر بدهم بگویم آغاز و پایانت چیست؟ من میتوانم این کار را انجام دهم. ما میگوییم امام باید چنین باشد. حضرت میفرماید پیامبر صل الله علیه و آله هزار باب علم به من آموخت که از هر بابی هزار باب گشوده میشد.  حال ما به کدام امام معتقدیم؟ یک معنی امام  که میگوید غدیری در کار نبود؟ یامعنی که میگوید امام باید اعلم باشد؟ اصلا کار نداریم به اینکه غدیر بود یا نه. یک وقت با آیات و روایات پیش میرویم. یک وقت ما عقل را پیش میگیریم. اگر طبق آیات بگوییم. میگوییم آیۀ سوم سورۀ مائده. این آیه چهار ویزگی را در امروز مشخص میکند میگوید: «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطيحَةُ وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَكَّيْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِكُمْ فِسْقٌ قلی الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً ج فَمَنِ اضْطُرَّ في مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ»  «گوشت مردار، و خون، و گوشت خوك، و حيواناتى كه به غير نام خدا ذبح شوند، و حيوانات خفه شده، و به زجر كشته شده، و آنها كه بر اثر پرت‌شدن از بلندى بميرند، و آنها كه به ضرب شاخ حيوان ديگرى مرده باشند، و باقيمانده صيد حيوان درنده- مگر آنكه (بموقع به آن حيوان برسيد، و) آن را سرببريد- و حيواناتى كه روى بتها (يا در برابر آنها) ذبح مىشوند، (همه) بر شما حرام شده است و (همچنين) قسمت كردن گوشت حيوان به وسيله چوبه‌هاى تير مخصوص بخت آزمايى تمام اين اعمال، فسق و گناه است - امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم- امّا آنها كه در حال گرسنگى، دستشان به غذاى ديگرى نرسد، و متمايل به گناه نباشند، (مانعى ندارد كه از گوشتهاى ممنوع بخورند) خداوند، آمرزنده و مهربان است.»

نکتۀ اول این است که میگوید امروز کفار ناامید شدند. دوم: میگوید امروز دین را کامل کردم. سوم: نعمت را تمام کردم. چهارم: اسلام را پذیرفتم. از خودمان بپرسیم این چه روزیست که این چهار اتفاق در آن می افتد؟ آیا میتواند روز ولادت پیامبر باشد؟ ابدا! روز هجرت پیامبر چطور؟ ابدا. روز بعثت پیامبر باشد؟ اصلا. در هیچ کدام از این روز ها دشمن نا امید نشد. چطور میتواند این روز غیر از روز غدیر باشد؟ یا همین آیۀ 67 که خواندم؟ یا این آیه که به پیامبر صلوات الله علیه میگوید نگویی اصل رسالتت از بین رفته.  نگران نباش خدا از ناحیه دشمنان تو را حفظ میکند.

اثبات امامت از طریق استدلال

1.    

ما معتقدیم پیامبر خدا در بیست و سه سال دوران پیامبریشان بسیاری از احکام را گفتند. حتی بسیاری از چیز های جزیی را هم مطرح کردند. هزار و چهارصد سال پیش پیامبر صل الله علیه و آله میفرمایند مسواک بزنید به عرض دندان هایتان، که جرم لای دندان نماند. آیا عقل من میتواند بپذیرد پیامبر من مدل مسواک زدن را بیان کند ولی مدل ادارۀ حکومت را بیان نکند؟ این آیه نمیخواهد! اصلا کاری با انواع آیات و غدیر و مباهله هم نداریم. کافیست کمی فکر کنیم.

2.    

اصلا فرض میگیریم پیامبر صل الله علیه و آله در مورد جانشین هیچ نفرمودند و گفتند هرچه مردم انتخاب کردند و ابوبکر را مردم انتخاب کردند. حال ببنیم خلیفۀ دوم چطور انتخاب شد؟ خلیفه اول قبل از مرگش خلیفۀ دوم را به جانشینی انتخاب کرد. پس مگر قرار نشد به رای مردم بگذاریم؟ سوال: شما سه خلیفه انتخاب کردید که هر کدام یک مدل بودند. کدام را پیامبر انتخاب کرده بودند؟ خلیفۀ اول را میگوییم همۀ مردم  جمع شدند. هرچند همه مردم جمع نشدند! خلیفۀ دوم چطور انتخاب شد؟ خلیفۀ سوم چطور انتخاب شد؟ شورایی. آن هم شورای شش نفره که کاملا نقشه بود و حضرت علی علیه‌السلام در خطبۀ سوم نهج البلاغه فریاد میزنند از اینکه آن نقشه بوده است. 

دکتر تیجانی: چه شد که به فکر شیعه شدن افتادم؟

آقای دکتر تیجانی در حد چهل سال پیش شیعه میشود و البته سوالات مهمی داشته و برای پاسخ سوالاتش به نجف میرود و به قم میرود با علمای بزرگ ملاقات میکند ، مشهد میرود و با علمای مشهد ملاقات میکند و شیعه میشود و بیش از ده کتاب مینویسد. به زبان های مختلف ترجمه شده است و این ترجمه ها در دنیا اثرگذار بوده است. در مقدمۀ کتاب اول خود به نام ثم اهتدی خود نوشته است :

میگوید به ذهنم رسید یا من با همین مسیری که تا به حال رفتم ادامه میدهم یا بروم شیعه شوم. با خود گفتم اگر بخواهم همین مسیری که تا به حال رفتم بروم  دینم را از چه کسی باید بگیرم؟ حلال و حرام خدا را از چه کسی باید بگیرم؟ دینم را از پیشوایان اربعه بگیرم؟ بروم ببینم این ها در زمان پیامبر بوده اند؟ رفتم تاریخ ولادت آنها را در آوردم. ابو حنیفه که تمام حنفی مذهب ها پیرو او هستند سال هشتاد هجری به دنیا آمده است. یعنی هفتاد سال بعد از وفات پیامبر صل الله علیه و آله به دنیا آمده. لذا مذهب حنفی را کنار گذاشتم. مالک بن انس را بررسی کردم دیدم مالک ابن انس هم سال نود و یک هجری به دنیا آمده اند. این مذهب هم کنار گذاشتم. ولادت محمد بن ادریس شافعی را بررسی کردم  ایشان سال 150 هجری به دنیا آمدند. این مذهب هم کنار گذاشتم. تاریخ ولادت احمد حمبل را بررسی کردم. ایشان دیگر سال 163 هجری به دنیا آمدند. با خود گفتم من با این ها باشم؟ یا نه. نهج البلاغه حضرت علی علیه‌السلام رادیدم  و آنجاست که علی بن ابی طالب علیه‌السلام میگوید من همانند بچه ای که به دنبال مادر پدرش بدود به دنبال پیغمبر بودم. من بروم از کسی دینم و حرف پیامبرم را بگیرم که اینطور به دنبال پیامبر بوده است. اصلا کاری به زمان بعثت پیامبر که اولین مرد مسلمان حضرت علی علیه‌السلام بود ندارم. امیرمومنان میفرماید پیامبر لقمه را میجوید سپس در دهان من میگذاشت. یعنی از چند سالگی حضرت علی با پیامبر بزرگ شده است؟ امرمومنان هنوز دندان نداشته است. من دینم را از کسی بگیرم که اینگونه با پیامبر بوده یا کسانی که نزدیک ترینشان هفتاد سال بعد از رحلت پیامبر به دنیا آمده است؟

حدیث امام رضا(ع) دربارۀ ویزگی امام و امامان امروز

به تعبیر امام رضا علیه‌السلام امام باید یکۀ دوران خود باشد. یک نفر نباید از امام بالاتر باشد. امروز در نماز جمعۀ مسجدالحرام  امام جمعه عربستان میگوید اللهم احفظ اماماٌ. به چه کسی مبگوید امام؟ به ملک سلمان خائن میگوید اماماً. آنها که امام ندارند. امروز در عربستان کتاب چاپ میشود حقایق الامیرالمومنین یزید. کتاب در مورد شخصیت یزید به عنوان امیر المومنین!

 

 

 حجتالاسلام حسینی قمی: آیا امام نباید اعلم زمانه ی خودش باشد؟

پی نوشت :

1.    

آیۀ 124 سورۀ بقره