آيا عمل نكردن به استخاره، متهم كردن خداست؟
در منابع حدیثی چنین آمده است:از امام صادق(ع) پرسیدند: گرامیترین فرد نزد خدا کیست؟ فرمود: «آنکس که بیش از همه ذکر خدا گوید و از او اطاعت کند». پرسیدند: منفورترین فرد نزد خداوند چه کسی است؟ فرمود: «شخصی که خدا را متهم میدارد». پرسیده شد: مگر کسى خدا را متهم میدارد؟! فرمود: «آرى؛ آنکسی که از خداوند، طلب خیر کند و هنگامی که خیر و مصلحت او در دشواریها و سختىها دانسته شد، عصبانی و خشمگین شود! او همان کسى است که خدا را متهم میدارد!».[1]
این حدیث، ناظر به فردی است که گویا بین دو امر، به یکی تمایل داشته و گزینه دیگر را نمیپسندد، در عین حال؛ در دعاهای خود از پروردگار طلب خیر میکند که گزینه مناسب را برای او درنظر بگیرد و اتفاقاً خداوند در مقام اجابت، خیر او را در گزینهای قرار میدهد که نه تنها دلخواه او نبوده، بلکه با دشواریهایی همراه است. اگر او در این هنگام، خشمگین شود، گویا خدا را متهم به این ساخته که انتخاب مناسبی برای او انجام نداده است!
این روایت به صورت عام بوده و شامل هر نوع طلب خیری میشود، حتی اگر در قالب استخاره مرسوم[2] نباشد، اما اینکه محتوای آن تا چه اندازه بر لزوم عمل کردن به استخاره مرسوم تأثیر دارد، بحث مجزایی دارد که اجمالاً برخی از فقها با استفاده از این روایت؛ استحباب عمل به استخاره را استنباط کردهاند.[3]
پي نوشتها:
[1]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، ص 364، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق؛ برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج 2، ص 598، قم، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[2]. ر. ک: 2069؛ جایگاه استخاره در اسلام؛ 1733؛ شرایط ازدواج و مشورت.
[3]. حسینی عاملی، سید جواد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلاّمة، ج 9، ص 248، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق.
/1102101305