حجت الاسلام ملکی : گاهی خدا فرمان می دهد و دلش می خواهد بنده او باشیم

کد خبر: 43314
مراسم هفتگی حسینیه غریب مدینه با سخنرانی حجت الاسلام ملکی و مداحی برادر نیکنام برگزار شد

وارث: مراسم هفتگی حسینیه غریب مدینه با سخنرانی حجت الاسلام ملکی و مداحی برادر نیکنام برگزار شد.

در ادامۀ خبر متن سخنرانی حجت الاسلام ملکی را می خوانید:


حجت الاسلام ملکی :

بعضی ها حق را که می بینند قبول ندارند. انسان ها دو جور هستند بعضی ها حق را که شنیدند به طرفش می آیند و عده ای به بهانه های مختلف می خواهند از آن فرار کنند.

بهانه جویی بنی اسرائیل

خداوند در سوره بقره آیه 67 به بعد می فرماید: «وَ إِذْ قالَ مُوسي‏ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلينَ» حضرت موسی علیه السلام به قومش گفت: خدا به شما فرمان داده است گاوی را بکشید. گاهی خدا فرمان می دهد و دلش می خواهد بنده او باشیم. عبد یعنی فرمان بردار. خدا فرمان داده است که این گاو را بکشید. گفتند: ما را مسخره کرده ای؟ گفت: پناه بر خدا، من پیغمبر خدا هستم. «قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ يُبَيِّنْ لَنا ما هِيَ قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ وَ لا بِکْرٌ عَوانٌ بَيْنَ ذلِکَ فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ» گفتند: به خدایت بگو گاوی که می خواهیم بکشیم چگونه است؟

خدا فرمان داد اولا گاو ماده است، نه پیر و نه جوان است. هر چه خدا امر کرده است را انجام دهید. «قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ يُبَيِّنْ لَنا ما لَوْنُها قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرينَ» گفتند: برو پیش خدا بپرس رنگش چه رنگی باشد؟ گفت: گاوی است که زرد است و روشن است و در ذوق نمی زند. گفتند: گاو این شکلی ما زیاد داریم. مشخصات دیگرش را هم به ما بگوید. «قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثيرُ الْأَرْضَ وَ لا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لا شِيَةَ فيها قالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوها وَ ما کادُوا يَفْعَلُونَ» ماده گاوى است که نه رام است تا زمین را شخم زند و نه کشت زار را آبیارى کند، بی نقص است و هیچ لکه ‏اى در آن نیست گفتند اینک سخن درست آوردى پس آن را سر بریدند و چیزى نمانده بود که نکنند.

گاو را در خانه ای پیدا کردند و پسری صاحب آن بود. هر چه به او گفتند او راضی نشد گاوش را بدهد و گفت این گاو از پدرم برایم باقی مانده است.

در سوره اسراء فرمود: ما این قرآن را فرستادیم و هر نوع عبرت ها را جمع آوری کردیم و فقط کسانی که بیماری دارند بهانه می آورند.

گفتند: ما هرگز به تو ایمان نمی آوریم. به یک شرط ایمان می آوریم که دستور بدهی و اشاره کنی و یک رودخانه عظیم در اینجا جاری شود و ما به تو ایمان می آوریم.

در نهج البلاغه امیرالمومنین علیه السلام تعریف می کنند که 13 ساله بودند، پیامبر صلی الله علیه و آله دستور دادند سران قریش را جمع کنند و در کنار درختی غذا پهن کردند و پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از غذا خوردن آنها را به اسلام دعوت کردند.

آنها گفتند به ما غذا دادی که ما را به اسلام دعوت کنی؟ شروع کردند به بهانه گیری و گفتند ما به تو ایمان نمی آوریم. اگر می خواهی ایمان بیاوریم دستور بده این درخت جلو بیاید. نگاه کردند و دیدند درخت جلو آمد. دوباره گفتند اگر واقعا پیغمبر هستی دستور بده این درخت نصف شود و نصفش اینجا باشد و نصف دیگر به جای قبلی اش برود. درخت از وسط نصف شد و همان طور شد که آنها گفته بودند. امام علی علیه السلام بعد از این اتفاق شروع کردند و فرمودند: الله اکبر. آنها خندیدند و گفتند: همین بچه ها باید به تو ایمان بیاورند. دوباره گفتند دستور بده در اینجا باغ بزرگی از خرما و انگور ایجاد شود و بعد فرمان بده وسط این درخت رودخانه ها جاری شود یا کاری کن که الان قسمتی از آسمان پایین بیاید. گفتند باز هم ایمان نمی آوریم یا بگو خداوند متعال و فرشته ها و ملائکه پیش ما بیایند تا ایمان بیاوریم. یا یک خانه داشته باشیم که انواع و اقسام جواهرات را داشته باشد یا ببینیم تو به آسمان می روی. دوباره گفتند اگر این کارها را هم بکنی باز هم ایمان نمی آوریم تا اینکه به آسمان که رفتی کتابی را بیاوری و برای ما بخوانی تا ایمان بیاوریم.

امام حسین علیه السلام در روز عاشورا فرمودند: من حسین هستم پدرم علی علیه السلام و مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها و جدم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. گفتند: ما تو را می شناسیم.

/1102101304

تمام حقوق مادی و معنوی این خبر متعلق به سایت وارث می باشد و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع شرعاً اشکال دارد.

 

حجت الاسلام ملکی :