طولانی ترین رجز کربلا را که خواند؟/ رجزهای عام و خاص حضرت عباس (ع)
طبق مطالعاتی که در مجموعه زیارات و روایات درباره حضرت ابوالفضل (ع) است، 34 ویژگی درباره ایشان مطرح شده که این ویژگیها به ندرت هم در حوزه مداحی و هم در شعر ما آمده است. تقریبا میتوانم بگویم اشعار ما تهی و خالی از این ویژگیها هستند. ما از مجموع زندگی حضرت عباس (ع) کم میدانیم و خیلی هم کم به آن اشاره میکنیم. از حدود بیش از 12340 روز که عمر شریف ایشان است، شاید فقط همین یکی دو روز یا چند روزی که همسفر کاروان امام حسین (ع) است را میدانیم و مطرح شده است.
امشب میخواهم از رجزهای حضرت ابوالفضل العباس (ع) صحبت کنم و اینکه رجزهای ایشان چه ابعادی از شخصیت ایشان را برای ما مشخص میکند؟ اما قبل از اینکه درباره حضرت عباس (ع) صحبت کنم، میخواهم مطالبی کلی را در ارتباط با رجز و بهویژه رجزهای کربلا مطرح کنم. رجزهای کربلا هم واقعا آن طور که باید طرح نشدهاند.
رجز چیست؟
رجز یا ارجوزه شعری است که در میدان جنگ خوانده میشود و خاص عرب نیست و در ادبیاتهای ملل مختلف وجود دارد. کسانی که شاهنامه فردوسی را مطالعه میکنند، در آن جای جای رجزخوانی را میبینند؛ وقتی قهرمانان و پهلوانان قصد مبارزه دارند، ابتدا پیوند خویشاوندی با رزمندگان معروف را مطرح میکنند و از گذشته افتخارآمیز خود سخن میگویند.
معمولا رجز باید کوتاه باشد و بیشتر از دو سه بیت نیست زیرا وقتی دو مبارز وارد میدان جنگ میشدند و در مقابل هم قرار میگرفتند، فاصله اینکه به یکدیگر برسند بیشتر از خواندن دو یا سه بیت نبود. رجز وزن خاصی دارد که در اصطلاح به آن وزن «مستفعل مستفعل» میگویند که یکی از وزنهای روان و هیجانی است.
این رجزها ارتجالی هستند. ارتجالی به این معنی است که باید در همان میدان جنگ میسرودند و فرصت تفکر و اندیشه نداشتند. البته در بعضی مواقع نیز مشاهده شده است که از شعر شعرای معروف در رجز نیز استفاده کردهاند. الان فرض کنید که به شما بگویند که برخیزید و بلافاصله همین الان درباره شخص خودتان شعر بخوانید؛ آن هم نه در فضای ناآرام جنگ بلکه در محیطی آرام.
معمولا رجزها دو بعد دارند که نخستین آن ستایش خود و بعد دوم نکوهش دشمنان است. در رجز هم مفاخره و هم تحقیر دشمن وجود دارد. معمولا رجزها نوعی جنگ روانی هستند. در عرب رسم بود که اگر کسی در رجزخوانی پیروز میشد و در جنگ نظامی شکست میخورد، در واقع پیروز و برنده جنگ بود. رجز معمولا در شرایط عادی نبوده است. یعنی رجزی که میخواندند در میدانی بوده که پر از خونهای ریخته شده بوده است و شرایط عادی نبوده است.
رجزهای کربلا
از میان یاران، همه اصحاب امام حسین (ع) در کربلا فرصت رجزخوانی نداشتهاند و خیلیها فرصت خواندن رجز نداشتهاند. حداقل 51 شهیدی که صبح روز عاشورا در تیرباران سپاه دشمن به شهادت رسیدند فرصت رجزخوانی نداشتهاند. عمرسعد آمد و خودش تیر در کمان گذاشت و کمانداران را جلو آورد و تیراندازی را شروع کرد و بعد از این تیراندازی، 51 نفر از یاران امام حسین (ع) بدون خواندن رجز به شهادت رسیدهاند.
طبق مطالعات، منابع و مستندات موجود، 47 نفر از اصحاب سیدالشهدا (ع) در روز عاشورا نبرد تن به تن داشتهاند و این 47 نفر شامل شهدای بنیهاشم نمیشوند و شهدای پیش از نماز ظهر هستند. برخی از آنها رجزی تک بیتی، برخی دو بیتی و تعداد کمی هم رجزهای سه بیتی خواندهاند.
رجزخوانی نوجوان یازده ساله در کربلا
معدل و میانگین سنی رجزخوانهای کربلا بین 11 تا 80 سال است. سن عمده رجزخوانهای یاران امام حسین (ع) 50 سال بوده است ولی ما سنین نوجوان و جوان هم در مجموعه یاران سیدالشهدا (ع) داریم. همه رجزها در کربلا بر وزن «مستفعل» نبودند و این یکی از عجایب واقعه کربلا است. وزن رجزخوانی یکی از اصحاب بر وزن شاهنامه فردوسی بوده است و اتفاقا خواننده این رجز 11 سال سن داشته و نام وی عمرو بن جناده انصاری بوده است. رجز او «امیری حسین و نعم الامیر/ سرور فواد البشیر النذیر/ علی و فاطمه والده/ فهل تعلمون له من نظیر/ له طلعة مثل شمس الضحی/ له عزة مثل بدر منیر» بوده است.
استاد شهید مرتضی مطهری در توصیف این نوجوان میگوید: همه شهدا خودشان را معرفی کردند اما این نوجوان امامش را معرفی کرده است. در رجزهای کربلا خودستایی بسیار اندک است. خیلی کم بودند کسانی که خودشان را ستودهاند. محورهای ستایشهای اصحاب اباعبدالله (ع)، ستایش خود امام حسین (ع)، حضرت علی (ع)، حضرت حمزه (ع) و ... بوده است که بیشتر این رجزها به ستایش امیرالمومنین حضرت علی (ع) مربوط میشود. حتی رجز خود امام حسین (ع) نیز شامل این موضوع میشود.
رجزهای خوش خطابی
بعضی از رجزها در کربلا خویش خطابی است. خویش خطابی یعنی اینکه شخص با خودش سخن میگوید و از خطاب «یا نفس» استفاده میکند که حضرت قاسم بن الحسن (ع) نیز این گونه رجز خواندهاند و رجز ایشان «یا نفس لاتخشی من الکفاری/و ابشری برحمت الجبّاری» به معنی «ای نفس من از کفار نترسی! و مژده باد بر تو رحمت خدای جبّار» بوده است.
تنها زنی که در کربلا رجز خواند که بود؟
نکته عجیب دیگری که در بحث رجزخوانهای کربلا وجود دارد، رجزخوانی یک پیرزن است. این پیرزن، مادر جوان 11 ساله به نام عمرو بن جناده انصاری است. رجزخوانی او را به دو شکل عنوان کردهاند؛ نخست اینکه عمود خیمه را برداشت و با عمود به میدان رفت و دیگر اینکه سر بچه خودش را در دست گرفت و با سر به سمت دشمنان رفت. این پیرزن در رجزهای خود گفته است «انی عجوز فی النساء ضعیفه / خاویة بالیة نحیفه/ اضربکم بضربة عنیفه/ دون بنی فاطمه الشریفه» یعنی «من در بین زنها، زنی ضعیف، بیمار و لاغر هستم که بر شما ضربه محکمی وارد خواهم کرد، در دفاع و حمایت از فرزندان فاطمه عزیز و گرامی». که امام حسین (ع) دستور بازگرداندن ایشان از میدان را صادر کردند.
رجزخوانی در کربلا در اوج تشنگی، گرسنگی و در حالت زخم خورده بوده است. در تیرباران اول صبح، هیچ بدنی نبود که تیر نخورده باشد. گزارشگر سپاه دشمن هم میگوید که بسیاری از یاران حسین (ع) را میدیدم که هنگام نفس نفس زدن هایشان، خون از زرههای آنها میجوشید.
طولانی ترین رجز کربلا
طولانی ترین رجز کربلا، رجز شخص اباعبدالله الحسین (ع) است. رجز ایشان 32 بیت است. در کتاب «ذریعه النجاه» 8 بیت دیگر هم طرح کرده است که در نهایت 40 بیت عنوان کرده است. توصیفی هم کردند این است که از میمنه به میسره و سپس از آن جا به قلب دشمن میزد. شاید سوال پیش بیاید که چه کسانی این رجزها و در کل وقایع روز عاشورا را ثبت و نقل کردهاند؟ در سپاه دشمن دو گزارشگر به نامهای حمید بن مسلم و هلال بن نافع و در سپاه امام حسین (ع) نیز شخصی به نام عقبه بن سمعان این وقایع و ماجراها را ثبت کردهاند. عقبه بن سمعان تا حدود نزدیک به رزم اباعبدالله (ع) در میدان حضور داشت.
بعد از سیدالشهدا (ع)، بلندترین رجز مربوط به حضرت عباس (ع) میشود. حضرت اباعبدالله (ع) یک رجز پیوسته دارد اما حضرت عباس (ع) چند رجز دارد که در چند موقعیت اتفاق میافتد. مجموع رجز حضرت عباس (ع) 16 یا 17 بیت است. حضرت عباس رجزی دارد و هر بار که به میدان میرفت آن را میخواند. ایشان 16 بار به میدان رفته است. به میدان رفتن ایشان هم مختلف بود، گاهی پیک مستقیم بود که برای مذاکره میرفت، گاهی برای بیرون آوردن مجروحان و شهیدان به عنوان مثال بدن حضرت قاسم (ع) میرفت، گاهی برای شکستن حصر و محاصره میرفت و گاهی هم رفتن به میدان برای آوردن آب بوده است.
رجزهای عام و خاص حضرت عباس (ع)
ایشان دو نوع رجز عام و رجز خاص داشتهاند. در رجز عام، حضرت ابوالفضل (ع) این گونه میفرمایند «أنا الذي أعرف عند الزمجره/ يابن علي المسمي حيدره ...»يعني «من كسي هستم كه به هنگام غريدن و فرياد به پسر علي كه حيدر نام داشته، شناخته ميشوم ...».نکتهای که در رجزهای ایشان مشهود است، این است که شرط دفاع از قرآن، ثابت قدم بودن است، عترت و قرآن باید کنار هم باشند و اگر قرار باشد رزم جانانه کنید باید عقب نشینی نشناسید.
رجزهای عام را شرح دادیم اما ایشان رجزهای خاصی را هم خواندهاند که مربوط به آخرین باری است که ایشان به میدان رفتند. حضرت با اسب رفته بودند، نیزهای در دست و علمی بر دوش داشتهاند، ظاهرا دو مشک هم با خود برده بودند. وقتی وارد میدان میشوند این رجز را میخوانند «اقاتل القوم بقلب مهتد/ اذب عن سبط النبي احمد ...» یعنی «من با قلبی هدایت شده به میدان میروم و از فرزند پیامبر دفاع میکنم ...».
منبع: بسیج مداحان
/1102101305