حجت الاسلام معاونیان: رها کردن قرآن و عترت منتج به گمراهی می شود

وارث: مراسم سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام با سخنرانی حجت الاسلام معاونیان و مداحی مداحان حاج حسین غفاری و حاج امیر احمدی در محفل یاس کبود برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام معاونیان را می خوانید:

هدایتگری شأن اصلی پیامبر صلی الله علیه و آله

پیامبر صلی الله علیه و آله دارای مناسب و شئونی هستند که در قرآن ذکر شده است شاید بشود گفت در قبال حضرت حق وظایفی دارند. پیامبر صلی الله علیه و آله شاهد، حاکم، شافع، مبشر و نذیر است و شئونات مختلف دارند. سرآمد تمام شئون پیامبر صلی الله علیه و آله هدایتگری و هادی بودن اوست. شئونات دیگر لازمه ی این هدایتگری است.

کار اصلی و شغل اصلی نه به معنای حرفه او هدایت مردمان است. یکی از القاب و اسامی پیامبر صلی الله علیه و آله در قرآن نور است، نور الانوار است، ظاهر به ذات و مظهر به غیر است. نور در عالم فیزیکی پدیده ی فیزیکی و مادی است گاهی اینها ذرات کوانتومی یا ذرات موجی است و خود نور ماده است. الله النور نه به معنای چنین روشنایی است بلکه به معنای هدایتگری خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله است.

سخن در این است که خدا به بشر چه نعمتی داد خدا در قرآن منت می گذارد و به رخ می کشد: لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ إِذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ ¹ ؛

منت به این عظیمی است و ما باید ممنون حضرت حق باشیم. آن کسی که مردم را هدایت می کند باید تراز باشد، عصمت مطلقه داشته باشد چون اگر خودش لغزش داشته باشد می شود کوری عصاکش کور دیگر باشد. پیامبر صلی الله علیه و آله باید همه چیز را بداند و نباید چیزی باشد که او نداند تا هادی مطلق باشد به همین جهت هر گفته ی پیامبر صلی الله علیه و آله حجت اسن حتی تقریر ایشان.

از روی هوی سخن نگوید وحی است هر آنچه گوید. مردم به حکم قرآن مامور بودند که سخنان را بگیرند مغتنم بدانند و عمل کنند. اما افسوس چنین نشده. هر جمله ی پیامبر صلی الله علیه و آله هدایتگر است و به قدر ارزشمند است که امام صادق علیه السلام می فرماید: یک حدیث از انسان راستگو بیاموزی برای تو بهتر است از آنچه که خورشید بر آن می تابد. که همه اش را طلا و نقره فرض بگیر. دریای این احادیث بحار الانوار است.

در بین تمام احادیث نبوی به نظر می رسد یک حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله است که سرآمد، بی نظیرترین، پرارزشترین و به ظاهر "ام الاحادیث" است. افسوس که این امت به این حدیث کم توجهی کردند و آن را پایمال کردند.

یک شاعر عرب در یک بیت درباره ی غدیر شعری سروده اند که بسیار زیبا و حسرت برانگیز است. حسرت ما در غربت غدیر و عظمت آن را بیان کرده است. و لم ار مثل ذاک الیوم یوماو لم ار مثله حقا اضیعا ² ؛ "هیچ روزی در عظمت در تاریخ اسلام به عظمت روز غدیر ندیدم، هیچ روزی هم به حق غدیر ندیدم که این قدر ضایعش کنند، هیچ عیدی هم به عظمت غدیر ندیدم که این قدر مردم بی اهمیتش کنند". هیچ حدیثی نیست که اینچنین مردم مقید باشند تا آن را پایمال کنند و عمل نکنند و نتیجه اش این همه سرنوشت خونبار و وحشتناک مسلمانان امروز و تمام تاریخ ننگین است. تاریخ اسلام افتخاری ندارد یک تکه اش بنی عباس و بنی امیه با آن همه جنایت است.

حدیث غدیر موثق ترین و متواترترین حدیث است و هیچ کدام از 72 ملت مسلمانان در قطعی الصدور بودن این حدیث هیچ شکی ندارند.

عترت و قرآن جداشدنی نیست، هر کس جدایش کرد گمراه شد!

پیامبر صلی الله علیه و آله کلید اصلی هدایت را به ما داده است و فرمود: «مادامی که به این دو قرآن و عترت چنگ بزنید گمراه نمی شوید.» یعنی هر کدام از آنها را رها کنید گمراه خواهید شد. این دو از هم جداشدنی هم نیستند. اما عملا امت یکی از اینها را وا نهادند. نتیجه ی رها کردن عملی رها کردن اهل بیت علیهم السلام این بوده که خوارج پیدا شدند، حنابله، حشویه، ابن تیمیه، وهابیت، طالبان و امروز داعش آمده!

شما یک آدم دیدید 450 کیلو را یک ضرب بلند کند، اگر آدمی را ببینید که 100 کیلو را بلند می کند برای شما چندان جذابیتی نخواهد داشت. وقتی دست بالاتر را دیدید، دست پایین تر برای شما رنگی ندارد. اصحاب امیرالمومنین علیه السلام نماز شب ایشان را دیده بودند، در مسجد کوفه و در جنگ صفین مناجات و تلاوت های ایشان را شنیده بودند.

شب جنگ نهروان از اصحاب امیرالمومنین علیه السلام نزد حضرت آمد و گفت: آقا اینها چه قرآنی می خوانند از شب تا صبح به تلاوت مشغول بودند، آیا ما باید با اینها بجنگیم؟ این حافظان و تالیان قرآن را می خواهیم بکشیم؟ اصحاب حضرت با اینکه نماز و قرآن خواندن امیرالمومنین علیه السلام ، امام حسن و امام حسین علیهم السلام، مالک اشتر و ... را دیده بودند اما باز هم قرآن خواندن خوارج آنها را تحت تاثیر قرار داده بود! و آنها را به تردید می انداخت! اما باز از عترت جدا شدند.

در نتیجه وقتی قرآن و اهل بیت علیهم السلام را رها کردند به این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله توج نکردند که فرمود: اهل بیت علیهم السلام از قرآن جدا نمی شوند. پس آن چیزی که بر سر نیزه کردند قرآن نیست والا که امیرالمومنین علیه السلام از قرآن جدا نمی شود، این دلیل بر عصمت است.

انسان در حال گناه ایمان ندارد و از قرآن جدا شده!

اگر الان بنده از این جلسه خارج شوم و به نامحرمم نگاه کنم در آن لحظه از قرآن جدا شدم چون قران فرمود: به مردان مومن بگو چشم ها را فروهشته دارند. کسی که زنا می کند در آن حال ایمان ندارد و اگر در آن حال بمیرد به حالت کفر مرده است. در لحظه ی معصیت شخص از قرآن جدا شده و جدایی معنوی است. اگر کسی را مطلقا گفتید به هیچ وجه از قرآن جداشدنی نیست معصوم است. بنابراین نباید گول قران به نیزه کردن را می خوردند. منتهی به حدیث ثقلین توجه نکردند.

یک عده هم در عرفان به قران چسبیدند و اهل بیت علیهم السلام را رها کردند و نتیجه اش شد امام محمد غزالی و احمد غزالی برادرش که می گفت شیطان رئیس موحدین است! اساس تقدیس شیطان را او گذاشته. شیطان پرستهایی که در کردستان هستند جزو شیطان پرستهای غربی مدرن نیستند بلکه پیروان احمد غزالی هستند.

ضلالت و گمراهی آنها به حدی می رسد که می گویند: «گریه بر امام حسین (علیه السلام) از جهالت است، روز عاشورا روز شادی است!» اگر چنین بود چرا پیامبر صلی الله علیه و آله برای شهادت حمزه، گریه کردند و فرمودند: کسی نیست در عزای عمویمان گریه کند! و زنان مدینه به در خانه حضرت آمدند و گریه کردند حضرت هم آنها را دعا فرمود.

اگر گریه کردن بر امام حسین علیه السلام عوامانه است پس امام رضا علیه السلام و امام سجاد علیه السلام عوام بودند؟

عرفانهای صوفی گرایانه نتیجه ی جدایی از اهل بیت است

سنی ها نقل کرده اند پیامبر صلی الله علیه و آله به زیارت بقیع می آمد و می فرمود: سلام بر بقیع و اهل بقیع. اما چون عترت را رها کردند زیارت قبور را شرک می دانند و می گویند قبرها را ویران کنید و با خاک یکسان کنید. قبر امامین عسگرین علیهم السلام را ویران کنید، قبر امام حسین علیه السلام را 7 بار ویران کنید و شخم بزنید. اینها عترت را رها کرده اند و قرآن را چسبیده اند.

کسانی که قرآن را چسبیده و عترت را رها کرده به نام عرفان تصوف از راه فکری وارد می شود و می خواهد شما از قبر امام جدا بشوید کلیپ آقای الهه قمشه ای در شبکه های اجتماعی هست که گفته: آن کسی که مرده بدنش جسم است و متعفن است! سر قبر او می روی چکار کنی؟ والدین من حدود 50 سال مرده اند اما من هنوز سر قبرش نرفته ام! آنها که در قبر نیستند!

این سخنان دقیقا مخالف سخن امام صادق علیه السلام است، چون قرآن را برداشته اند و می گویند به احادیث کاری نداریم. این حرفها درست مخالف و مقابل فرهنگ اهل بیت علیهم السلام است که فرموده اند: اگر مشکلی داری سر قبر والدینت برو و 7 بار سوره قدر را بخوان از آنها بخواه برایت دعا کنند، مشکلت حل می شود، این دستور مجرب هم هست. اگر مشکلی داری سر قبر استادت، اولیای خدا و امامزادگان و ... برو و دعا کن.

پیامبر صلی الله علیه و آله سر قبر پدر و مادرشان می رفتند، مگر پدرشان را در قبر جست و جو می کردند؟ حضرت زهرا سلام الله علیها هر دوشنبه سر قبر حمزه سیدالشهدا می آمدند. این حرفهای آنها و عرفا وقتی است که مربوط به اهل بیت علیهم السلام است.

اما خواهر خودشان، الهه قمشه ای وقتی از دنیا رفت تشییع جنازه راه انداختند و همه گریه می کردند. پس به چی گریه می کردید؟ چرا مشکی پوشیدید؟ چرا سر قبر او رفتید؟ شما که می گفتید آنها در قبر نیستند! شما که می گفتید مرده زباله است، می گفتی ای خواهر تو همه اندیشه ای مابقی استخوان و ریشه ای!

رها کردن عترت به دنبال سلیقه ی شخصی رفتن و استدلال به قران با سلیقه ی شخصی می شود مسعود رجوی! نتیجه ی اینها عرفانهای دروغین، عرفان متصوفه و زهدی است که تهوع آور است!

خطر غالی بدتر از ناصبی است!

خطری که امروز ما داریم مفهوم سخن پیامبر صلی الله علیه و آله این است که در بین امت افرادی خواهند بود که عترت را رها کنند و یا قرآن را رها کنند و به عترت چنگ بزنند. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: درباره ی من دو گروه هلاک شدند، دشمنان کینه توز و دوستان غلوّ کننده.

در زمان خود امیرالمومنین علیه السلام یک عده معتقد شدند که تو خدا هستی! حضرت فرمود: وای بر شما! به سجده افتادند و زار زار گریستند و صورتشان را به خاک می مالیدند و می فرمود: خدایا من به گفته ی اینها راضی نیستم. اگر از این کفر دست بر ندارید شما را خواهم سوزاند.

گفتند تا حالا شک داشتیم خدا هستی اما الان یقین پیدا کردیم چون خدا در آتش می سوزاند.

جوانان! از آل سعود و وهابی چه کسی بدتر است؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: غالی از ناصبی بدتر است، چون ناصبی مقصر هستند اما به غالی نمی شود چیزی ثابت کرد. ناصبی ممکن است با صحبت کردن بفهمند از امام عقب افتاده و اشتباه فهمیده و شیعه بشود، وهابی شیعه شده فراوان داریم. اما به غالی هرچه بگویی می گوید تو اشتباه می کنی.

یکی از دانشجویان بنده با چند صوفی غالی نشست و غالی شد. روزی آمد و به من گفت اعتقادم واقعا این است که امیرالمومنین علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها خداست. گفتم بترس، ان شاء الله که متوجه نباشی چه چیزی می گویی. از او دلیلش را پرسیدم. گفت: مگر "علی" اسم خدا نیست، اسم خدا هم الله است پس علی الله است. حرف بسیار مسخره ای است.

امیرالمومنین علیه السلام اسم تکوینیه ی خداست یعنی اسم وجودی است. برگ درختان هم آیات و اسم خدا هستند اما اهل بیت علیهم السلام اسماء الله تکوینیه و ایات الله کبری هستند که هیچ کسی در آیتیت و اسمیت قابل مقایسه با آنها نیست. امیرالمومنین علیه السلام اسم وجودی خداست الله اسم لفظی خداست را با اسم وجودی خلط و اشتباه کرده.

اصول کافی، فروع کافی، بحار الانوار را برایش آوردم. اسم الله غیرالله، اسماء الله مخلوقه، کلمه ی "الرحمن" را در نظر بگیر! آیا این خود خداست؟ نه این لفظ است، غیر از خداست و خدا آن را خلق کرده تا نشانه ی او باشد و چون امیرالمومنین علیه السلام اسم خداست پس غیر خداست. اسم غیر از مسماست و با اسم فرق دارد نه اینکه همان باشد! این لفظ و اسم دلالت بر اسم این شخص می کند.

روایات را به او نشان دادیم که عزیز من اسم غیر از مسماست، صفت غیر از موصوف است. اینکه امام صادق علیه السلام فرمودند: غالی را نمی توانی بکشی پایین چون فکر می کند تو جاهل هستی، واقعا حرف درستی است در آخر به من گفت تو به گردن من خیلی حق داری دعا می کنم سطح معرفتتان بالا برود. گفتم اینها روایات است گور پدر من! گفت ائمه این روایات را برای عوام گفتند به خواص گفتند ما خود او هستیم!

اشعار کفرآمیز و شرک آمیز در جلسات مذهبی هم رخنه کرده!

این معضل را در هیئات هم داریم سخنان کفرآمیز می زنند اگر واقعا اعتقادشان این باشد نجس هستند. به آنها می گویم حداقل نزد مراجع بروید و سوال کنید. می گویند مراجع فقه می فهمند و اصول را نمی فهمند. کدام از کارهای اینها فرهنگ و اعتقادات اهل بیت علیهم السلام است. خیلی بد است در جلسه ی مذهبی به عنوان مناقب اهل بیت علیهم السلام بگویند خدا عاجز است از خلقت کردن عالم بدون علی ابن ابی طالب علیه السلام! اینها بلاشک از وهابی بدتر هستند.

امام صادق علیه السلام روی شتر بودند و شخصی جمله ای ایهام دار گفت که شما خدا هستی. حضرت از روی شتر که خیلی مرتفع است خودشان را روی زمین پرت کردند و با صورت به زمین افتادند و فرمود: خدایا تو شاهد باش من به کلمه ی کفر او راضی نیستم. خدایا به غالیان مزه ی حرارت آهن و آتش را بچشان.

در بعضی جلسات می روم میبینم شعرشان از بیخ و بن غلط است ولی کفرآمیز و شرک آمیز است به شدت هم زیباست! اینها واقعا گریه دارد. از یک طرف به داعش مبتلا شده ایم و... ظرف سه روز شیعه کشته شد! عکس بچه های شهدای مدافع حرم را ببینید! این همه غم به دل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هست! از یک طرف اینها و داغ دیگری داریم که در جلسه ی اهل بیت علیهم السلام اینطور سخنان گفته می شود.

ما هنوز در مشهد خانواده های غیوری داریم که روز به توپ بستن حرم امام رضا علیه السلام، که چند سال می گذرد در خانه هایشان روضه می گیرند و گریه می کنند. به جهت اینکه هتک حرمت به امام شده! بعضی چیزها را با فیزیک که نمی سنجیم! بحث اثری است که می گذارد.

پی نوشت:

1- سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۴

2- رازی، روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن، ج‏7، ص: 69.