حجت الاسلام ازگلی: دعای پدر و مادر کلید قفل های بسته زندگی
وارث: جلسه هفتگی هیئت ربابیه بیت الحسین (ع) با سخنرانی حجت الاسلام امیر رضا ازگلی و مداحی کربلایی محمد حسین پویانفر و کربلایی علی شفیعی برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنرانی حجت الاسلام ازگلی را می خوانید:
اهمیت کسب معرفت نسبت به ائمه (ع)
امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: ابتدا باید حق را بشناسید و بقیه را با حق تطبیق کنید اگر حق نبودند آنها را رها کنید. در دنیای امروز هم هر کسی ادعای حق بودن دارد از جمله داعشی ها، تکفیری ها و... اما باید ائمه علیهم السلام را خوب بشناسیم. بحث امامت باید برای ما دغدغه باشد.
مهم است که امام را عارفاً بحقه بشناسیم و به زیارت برویم. یک سری روایات عجیبی درباره زیارت امام رضا علیه السلام وجود دارد که به ما می گوید از این زیارت نباید غافل شویم. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنِّی بِخُرَاسَانَ مَا زَارَهَا مَكْرُوبٌ إِلَّا نَفَّسَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ كَرْبَهُ وَ لَا مُذْنِبٌ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ 1 ؛ پاره تن من در خراسان دفن خواهد شد. هر انسان اندوهناکی او را زیارت کند، خدای عزوجل اندوه او را از بین خواهد برد و هر گناهکاری که به زیارت او بشتابد، خدا گناهانش را می آمرزد. می توانید امتحان کنید با کوله باری از حاجات و غم و اندوه بروید هنگام برگشت شاید تمام حاجات برآورده نشده باشد اما اندوه از دل بیرون می رود.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: به‌زودی یکی از فرزندان من در سرزمین خراسان مظلومانه مسموم می‌شود. نام او نام من و نام پدرش نام موسی بن عمران علیه السلام است. آگاه باشید که هر کس او را در غربتش زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می‌بخشد، هرچند به تعداد ستارگان، قطره‌های باران و برگ درختان باشد.
شخصی حج واجبش را انجام داده بود و به خدمت امام جواد علیه السلام رسیده بود. از حضرت سوال کردم: می خواهم به زیارت جد شما در کربلا و نجف و... بروم کدام از آنها افضل تر است؟ امام جواد علیه السلام سوگند خورد و فرمود: والله زیارت پدرم امام رضا علیه السلام از همه ی ائمه علیهم السلام که گفتی افضل تر است چون کسی که عارف به حق حجت بودن پدرم امام رضا علیه السلام شود از شیعیان خاص ماست.
بصیرت از ملزومات عرفان
امام شناسی یعنی هر چه فرمودند اطاعت کنیم مثل سلمان فارسی که در هر شرایطی دنباله رو امیرالمومنین علیه السلام بود هر گاه با حضرت در مسیری بودند فقط جا پای حضرت روی زمین باقی می ماند چون سلمان در راه رفتن هم پا جای پای حضرت می گذاشت این بود که باعث شد پیامبر صلی الله علیه و آله بگویند: سلمان از ما اهل بیت است. در ظاهر امر و باطن امر سلمان، مطیع اهل بیت علیهم السلام بود. ما هم باید جا پای امام زمان عحل الله تعالی فرجه الشریف بگذاریم اگر نمی توانیم حداقل باید یک سری مشترکات با حضرت داشته باشیم. امام رضا علیه السلام فرمودند: هر کس با دوری راه به زیارت من بیاید من در سه جا نزد او می آیم تا او را از سختی های آنجا نجات دهم: یکی آنجایی که نامه عمل به دست راست و چپ انسان ها داده می شود؛ دوم نزد پل صراط و سوم کنار میزان.
اسلام یک سری معارف دارد که از هم جداشدنی نیست نمی شود یک سری از آنها را بگیرید و بقیه را رها کنید مثل دوچرخه ای که باید حتما با دو چرخ حرکت کند و با یک چرخ حرکت نمی کند. خدا به حضرت موسی علیه السلام فرمود: من سه چیز را در سه چیز قرار دادم اما مردم نمی دانند و در جای دیگر به دنبالش می گردند. عزت در میان مردم را در نماز شب قرار دادم اما مردم در نزد سلاطین به دنبالش می گردند. علم را در گرسنگی نهادم اما مردم در سیری به دنبالش هستند.
باید بدانیم عرفان باید همراه با بصیرت، شجاعت باشد عرفان به تنهایی به جایی نمی رسد. خواجه ربیع2 از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله بود که مردم او را به عنوان عارف می شناسند اما شناختی از او ندارند. حضرت امیرالمومنین علیه السلام هنگام جنگ با معاویه فرمود: بیا به ما کمک کن. اما او پاسخ داد: من نمی دانم کدام یک از شما (معاویه یا حضرت امیرالمومنین علیه السلام) بر حق هستید بگذارید بندگی خدا را بکنم. کسی که اینگونه است و نداند حضرت امیرالمومنین علیه السلام بر حق است معلوم است هیچ چیز را نشناخته و بندگی شیطان را می کند. حضرت سیدالشهدا علیه السلام هم به او نامه نوشتند اما باز همان پاسخ را گفت. خواجه ربیع شاید عارف بود اما شجاعت و بصیرت نداشت.
از طرف دیگر فردی مثل خالد ابن ولید3 مرد شجاعی بود اما دین، محبت، ولایت، بصیرت نداشت. اویس قرن کسی بود که هم شجاعت و هم ولایت داشت خواجه ربیع به او حسرت می خورد و می گفت من در عبادت و بندگی خدا در مقابل اویس قرن مثل یک طفل می مانم.
اسلام عرفانی می خواهد که در کنارش شجاعت و بصیرت هم داشته باشند. عرفان این نیست که مثلا فقط سر را کج بگیریم یا هنگام قنوت دستها را به شکل خاصی بالا بیاوریم. عرفان یعنی زندگی نامه و وصیت نامه شهدا که وقتی آنها را می خوانید متحول می شوید.
خود را برای محرم آماده کنیم؛ با ترک کردن گناه
امام رضا علیه السلام فرمود: خدا در قرآن سه چیز را در همراه سه چیز قرار داده است و به طور جداگانه نمى‌پذیرد. نماز را با زکات ذکر کرده است، هر کس نماز بخواند و زکات ندهد، نمازش پذیرفته نیست. نیز شکر خود و شکر از والدین را با هم ذکر کرده است. از این رو هر کس از والدین خود قدردانى نکند از خدا قدردانى نکرده است. نیز در قرآن سفارش به تقوا و سفارش به ارحام در کنار هم آمده است. بنابراین اگر کسى به خویشاوندانش رسیدگى و احسان ننماید، با تقوا محسوب نمى‌شود.
چهل روز تا محرم مانده اگر توانستیم چهل روز گناه را ترک کنیم، مستحبات را انجام دهیم، مکروهات را ترک کنیم. یقین بدانید گریه و عزاداری خوبی روزیمان می شود به شرطی که متحول شده باشیم. حضرت سیدالشهدا علیه السلام وقتی وارد کربلا شدند زمین آنجا را خریدند تا خونشان در زمین غصبی و مال مردم نریزد در شب عاشورا هم فرمودند هر کس بدهی و حق الناسی به گردن دارد پرداخت کند. حق الناس خیلی مهم است مسائل مالیتان را صاف کنید که اگر این کار را نکنید دعایتان به اجابت نمی رسد.
اگر به شخصی بدهکار هستید و با وجودی که پول دارید اما پرداخت نمی کنید در همان مدت حکم سارق را برای شما می نویسند. همه ی ما یک اجل حتمی داریم امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: اگر می خواهید عمرتان زیاد شود صله رحم به جا بیاورید.
آثار شگفت انگیز رضایت پدر و مادر در زندگی
اگر می خواهید محرم خوبی داشته باشید باید از رضایت پدر و مادر شروع کنید. تمام قفلهای زندگی یک کلید به نام رضایت پدر و مادر دارد. هر کسی به هر جا رسید از دعای پدر و مادر رسید.
از امام صادق علیه السلام پرسیدند: و بالوالدین احساناً 5 ؛ یعنی چه؟ حضرت فرمود: پیش از آنکه نیازش را از شما بخواهد نیاز او را برآورده کنی.
حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند : وقتی که در نجف بودیم، یک روز مادرم فرمودند: پدرت را صدا بزن تا تشریف بیاورد برای صرف ناهار ، حقیر رفتم طبقه فوقانی ، دیدم پدرم در حال مطالعه خوابش برده است ، ماندم چه کنم ؟
خدایا امر مادرم را اطاعت کنم ، و از طرفی می ترسیدم با بیدار کردن پدرم از خواب ، باعث رنجش خاطر مبارکشان باشد ، لذا خم شدم و لبهایم را کف پای پدرم گذاشتم و چندین بوسه برداشتم تا اینکه در اثر قلقک پا از خواب بیدار شد و دید من هستم ، پدرم سیّد محمود مرعشی ، وقتی که این علاقه و ادب و کمال احترام را از من دید ، فرمود: دو دستش را به سوی آسمان بلند کرد و فرمودند :
پسرم ، خداوند عزّتت را بالا ببرد و تو را از خادمین اهل بیت علیهم السّلام قرار دهد . و من الان هر چه دارم از برکت دعای پدرم است.
پی نوشت:
1- ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، 4جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم - قم، چاپ: دوم، 1413 ق. ج2 ؛ ص583
2- ربیع ابن خُثَیم، مشهور به خواجه ربیع، از طایفه بنىاسد و ساکن کوفه، از زمره زهّاد هشتگانه صدر اسلام و تابعین ( کسانى که صحابه پیامبر را درک کرده اند ) همچنین از یاران و سرداران حضرت على علیه السلام بوده است.
3- خالد بن ولید بن مُغیرةبن عبداللّه بن عمر(عُمَیر) بن مَخزوم قرشی مخزومی، لقب سیف الله المسلول، محل زندگی مکه، مدینه، درگذشت/شهادت ۲۱ یا ۲۲ق شام، مدفن حمص
4- ابو عمرو اویس بن عامر بن جزء القرنی المرادی الیمنی، ولادت سی سال قبل از هجرت – یمن، محل زندگی یمن، کوفه، وفات/شهادت ۳۷ق - منطقه صفین، نحوه وفات/شهادت در جنگ صفین، مدفن ناحیه رقه در سوریه، از یاران امام علی علیه السلام، فعالیت‌های اجتماعی: عابد و زاهد، همراهی و بیعت با امام علی علیه السلام، حضور در جنگ صفین
5- سوره اسراء آیه 23-25.