علت بالاتر بودن درجه انسان از ملائکه

کد خبر: 59993
خلیفه الهى و حاكم اسلامى، بیش از عبادت و تسبیح، به علم و دانش نیازمند است، و لذا خداوند براى اثباتِ برترى انسان، علم او را مطرح نمود.
وارث: استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیات سی و یک و سی و دوم سوره بقره پرداخته است.

«وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقالَ أَنْبِئُوني‏ بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ * قالُوا سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَليمُ الْحَكيمُ» (بقره، 32-31)

ترجمه: خداوند نام‏ های (موجودات هستى)، همه را به آدم آموخت، سپس آنها را بر فرشتگان عرضه كرد و فرمود: اگر راست مى ‏گویید از اسامى اینها مرا خبر دهید.

فرشتگان در پاسخ گفتند: خداوندا تو از هر خطا و نقص، پاك و منزهى، ما جز آنچه به ما آموخته ‏اى چیزى نمى‏ دانیم، همانا تو دانا و حكیمى.

خداوند براى اثبات لیاقت انسان به فرشتگان، هر دو گروه را مورد آزمایش و امتحان قرار داد. ابتدا علومى را به آنان عرضه داشت و سپس از آنان باز خواست.

قرآن درباره اینكه آن علوم چه بوده، سخنى نفرموده است، امّا نظر اكثر مفسّران بر آن است كه خداوند، جهان هستى و طبیعت را، در همان آغاز خلقت به انسان شناساند و نام ‏هاى آنها را به او آموخت، و این همان استعداد و توان شناختِ اشیا است، كه در نهاد و فطرت ما انسان ‏ها نهاده شده است.

از آنجا كه فرشتگان تصور مى ‏كردند به خاطر عبادات خود، بر انسان برترى دارند، لذا خداوند ابتدا آنان را مورد آزمایش قرار داد و فرمود: اگر در این ادعاى خود راستگویید، پس نام آن حقایقى را كه به انسان آموختم به من خبر دهید.

اما فرشتگان كه به خطاى خود در چنین ادعایى پى برده و فهمیدند كه عبادت و تسبیح، تنها معیار گزینش الهى نیست و خلیفه خداوند، باید از جایگاه و موقعیتِ علمى و معرفتىِ بالایى برخوردار باشد در پاسخ سؤال خداوند گفتند: خداوندا! تو از هر كارِ بى دلیل و حكمت، منزّه و مبرّایى. یقیناً در خلقت و خلافتِ نژادِ انسان در زمین، مصلحتى بزرگ بوده كه تو بر اساس آن، آدم را آفریده و او را جانشین خود قرار داده ‏اى.

خداوندا، جز آن چه را تو به ما آموخته‏ اى، ما چیزى نمى ‏دانیم، و سؤال ما از ناآگاهى ما به این مطلب بود كه بشر چنین امتیازى دارد و از چنین استعداد و قدرتى برخوردار است. خداوندا! این تو هستى كه بر همه چیز آگاهى و بر اساس حكمت و مصلحت عمل مى ‏كنى.

از این دو آیه مى ‏آموزیم كه:

* اولین معلّم بشر، خداوند است كه حقایق هستى را به او شناساند. شناختى كه علوم بشرى مدیون آن است.

* انسان، استعداد و لیاقتِ درك همه علوم، و كشف همه حقایق هستى را داراست. گرچه هنوز در ابتداى راه بوده و مجهولات بسیار دارد.

* امتیاز و برترى انسان بر همه موجودات هستى از جمله فرشتگان، به علم و دانش و تعقل و تفكر اوست كه تحصیلِ آن از بزرگ ‏ترین عبادت ‏هاست.

* خلیفه الهى و حاكم اسلامى، بیش از عبادت و تسبیح، به علم و دانش نیازمند است، و لذا خداوند براى اثباتِ برترى انسان، علم او را مطرح نمود.

* معلّم واقعى ما، خداوند است. استاد و كتاب، زمینه‏ هاىِ تعلیم و یادگیرى ما هستند.

* عذرخواهىِ سریع از گفته نابجا، ادبى آسمانى است. فرشتگان همین كه دریافتند سخنى نادرست گفته ‏اند با گفتنِ «سُبْحَانَكَ» از كلام خود پوزش خواستند.

* از گفتنِ «نمى ‏دانم» خجالت نكشیم كه فرشتگان الهى به صراحت به جهل خود اقرار كرده و گفتند: «لاَعِلْمَ لَنا».

* عذرخواهى و توبه مایه نجات است. فرشتگان كه عبادت و تسبیح خود را مایه برترى بر انسان مى ‏پنداشتند، همین كه حقیقت بر آنان روشن شد، از كلام خود پوزش خواستند و خداوند پذیرفت. اما شیطان كه خلقت خود را از آتش، مایه برترى بر آدمِ خاكى مى‏ شمرد، چون بر ادعاى باطل خود سرسختى و لجاجت نمود، از درگاه الهى رانده شد.

/1102101305