حاج علی قربانی: از خدا بخواهیم در دین ثابت قدم باشیم

کد خبر: 60301
گاهی که به جلسات روضه می آییم حال خوشی به ما دست می دهد اما وقتی از روضه بیرون می رویم ممکن است گناهی انجام دهیم لذا باید از خدا بخواهیم قلب ما را در دین ثابت نگه دارد.

وارث: جشن عید غدیر با سخنرانی حاج علی قربانی و مداحی کربلایی محمد حسین پویانفر و حاج محمد فصولی در هیئت اصحاب الصاحب (عج) برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی حاج علی قربانی را می خوانید:

حاج علی قربانی

زحمات 40 ساله مرحوم علامه امینی

یکی از بزرگان تشیع که برای مساله غدیر خیلی زحمت کشیده است مرحوم علامه امینی می باشد که چهل سال با روزی 16 ساعت کار صرف وقت نوشتن کرده بود. صد هزار از منابع اهل تسنن را مطالعه کرده بودند و تمام روایات و منابع از کتب اهل سنت است و این کتاب غوغا کرده است.

مرحوم علاّمه بحرالعلوم می فرمود: در عالم خواب دیدم حوضى است آقا امیرالمؤمنان علیه السلام بر لب آن ایستاده اند. افراد مى آیند و مولا از آن حوض آب به آنها مى دهند. گفتند که این حوض کوثر است . در این حال آقاى امینى به نزدیک حوض رسیدند ظرف را گذاشتند، آستین‌ها را بالا زده و دستان مبارکشان را پر از آب کردند و به علامه آب خورانیدند و خطاب به او فرمودند: بَیّضَ اللّه وَجهک کما بَیَّضت وجهى؛ پروردگار رو سفید کند تو را کما اینکه مرا رو سفید کرد.

مرحوم علامه امینی جزو بکّائین بودند و تا اسم حضرت سیدالشهدا علیه السلام می آمد به شدت می گریستند. آقای چایچیان شاعر اهل بیت علیهم السلام تعریف می کرد روزی از روضه بر می گشتند شخصی در خیابان از ایشان درباره حضرت علی اکبر سوال کرد ایشان در همان خیابان نشستند و به شدت می گریستند.

آرزوی مرحوم علامه امینی

از علامه امینی پرسیدند آیا آرزویی هم دارید؟ ایشان فرمودند: من فقط یک آرزو دارم و آن این که خداوند به من یک عمر طولانی بدهد و من در این عمر از همه کناره گرفته و در گوشه بیابانی چادری بزنم و آنجا ساکن شوم و تا آخر عمرم بر مظلومیت علی علیه السلام گریه کنم.

علامه امینی در اواخر عمرشان فرموده بود: من حسرت می خورم و ناراحت هستم از اینکه نتوانستم سیر برای امام حسین علیه السلام گریه کنم! با وجود اینکه جزو بکّائین بودند. ایشان معرفت به امام داشته اند و غربت آنها را فهمیده است و می داند بر سر بشریت و تشیع چه آمده است.

ایشان 40 سال زحمت کشیده است و کتاب "الغدیر" را نوشته است که کتاب بسیار عجیبی است. این کتاب چندین و چند باب دارد. یکی از ابواب آن نام شعرایی هستند که درباره غدیر شعر گفته اند. یک باب مربوط به آیاتی است که درباره غدیر بوده است. یک باب درباره صحابه ای است که غدیر را نقل کرده اند، صحابه کسانی هستند که مستقیم پیامبر صلی الله علیه و آله را درک کرده اند، حدود 110 نفر از صحابه را ذکر کرده اند که تماما از منابع اهل تسنن است.

شان نزول آیات سوره معارج

یکی از سوره هایی که درباره مساله غدیر است سوره معارج می باشد: سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ 2 ؛ سائل در خواست عذاب از خداوند کرد. بشر اینگونه است آن قدر لایه های پنهان در وجود انسان وجود دارد که خودمان هم خبر نداریم. گاهی که به جلسات روضه می آییم حال خوشی به ما دست می دهد اما وقتی از روضه بیرون می رویم ممکن است گناهی انجام دهیم لذا باید از خدا بخواهیم قلب ما را در دین ثابت نگه دارد. یکی از درخواست ها و دعاهای ما در تحویل سال نو هم همین است که می گوییم حال ما را جزو بهترین حال ها قرار بده.

کسانی که اهل مراقبه و مراقبت از رفتار خود هستند زندگی هایشان متفاوت از بقیه است. روزی حضرت ابراهیم علیه السلام در بیابانی از اسب افتاد و پیشانی اش شکست. با خود اندیشید چرا در این بیابان باید به زمین بخورد و سرش بشکند و ....؟ جبرئیل بر او وراد شد و گفت: ما تو را دوست داشتیم که در اینجا به زمین خوردی. این سرزمین نامش کربلاست و این قسمتی که زمین خوردی جایی است که حضرت سیدالشهدا علیه السلام از اسب به زمین افتاد، اینجا خون حضرت روی زمین می ریزد ما دوست داشتیم خون پیشانی تو هم در اینجا بریزد. علمای ما هم اهل مراقبه بودند نه فقط حضرت ابراهیم، مثل ما نبودند که وقت خود را هدر بدهند.

یکی از چیزهایی که در قیامت سوال می کنند این است که عمر و جوانی ات را چکار کردی و صرف انجام چه کاری کرده ای؟ بشر این گونه است اگر اهل مراقبه نباشد و خودش را به امام متصل نکند می آید و از خدا طلب عذاب می کند! حارث ابن نعمان در جریان غدیر حضور نداشته و بعدا به او خبر دادند. در تاریخ اسلام هیچ منبری نداشته ایم که جمعیت 120 هزار نفری پای آن منبر نشسته باشند!

پیامبر صلی الله علیه و آله در خطبه ی غدیر از فضایل امیرالمومنین علیه السلام سخن گفته اند و نام تک تک ائمه علیهم السلام را آورده اند و تقریبا نصف صفحه درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سخن گفته اند. پیامبر صلی الله علیه و آله همه ر ابسیج کردند تا کسانی که به راه خود رفته بودند برگردند، یمنی ها بیش از نصف راه را برگشته بودند، حتی دستور دادند که صبر کنیم آنهایی که هنوز نرسیده اند بازگردند در آن هوای گرم! سه روز در آنجا منتظر شدند تا همه جمع شدند. کدام انسان عاقلی می پذیرد با وجود این همه سختی حضرت مردم را جمع کنند و فقط بگویند هر کس مرا دوست دارد از این به بعد باید حضرت علی علیه السلام را دوست داشته باشد.

حارث به حضرت عرض کرد: تو هر چه گفتی از اسلام ما پذیرفتیم، گفتی نماز بخوانید، خمس و زکات مالتان را بدهید و حج بروید و روزه بگیرید و ... حال هم مثل پادشاهان از اقوامت برای خودت جانشین تعیین کرده ای؟

حضرت فرمود: این سخن خداست و او فرمود تا من این پیام را ابلاغ کنم. حارث شروع به دعا کرد و گفت: اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماء 3 ؛ اگر این حرفی که پیامبر صلی الله علیه و آله می زند راست و حق است همین الان یک سنگی از آسمان بیاید و به سر من بخورد، من سنگسار شوم بهتر است از اینکه علی علیه السلام بر ما تسلط یابد. در همان لحظه در حالی که هنوز به مرکبش نرسیده بود سنگی از آسمان فروافتاد و در جا او را کشت. شان نزول این آیات هم مربوط به مساله غدیر بود.

حاج علی قربانی

پی نوشت:


1- حبیب‌الله چایچیان زاده ۱۳۰۲ش، متخلّص به حسان، شاعر و مرثیه سرای اهل بیت علیهم السلام در قرن چهاردهم شمسی.


2- سوره معارج آیه 1.


3- "مجمع البیان" جلد 10 صفحه 352