حجت الاسلام آقامیری: ائمه(ع) آیینه صفات حق تعالی هستند/نمی شود برای امام حسین(ع) اشک ریخت و رفتاری مثل او نداشت
وارث: مراسم شب عاشورا با سخرانی حجت الاسلام سید حسن آقامیری و مداحی کربلایی محمد حسین پویانفر در هیئت ریحانة النبی (ص) برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنرانی حجت الاسلام آقامیری را می خوانید:
هیچ پیامبر حاضر نیست پای امتی که ظلم بسیار می کند، بایستد
خداوند در قرآن انبیایش را نقد کرده است بدون تعارف چون آنها می دانند که خداوند چقدر دوستشان دارد. در قرآن نوشته است: مثل یونس نشوید آن وقتی که از مردم عصبانی شد و به گنه کاران غضب کرد و رهایشان کرد، این باعث تاریکی میشود همان ظلمتی که حضرت یونس به آن گرفتار شد و زود متوجه شد و توبه کرد. در هر تاریکی که هستید که خودتان برای خودتان درست کرده اید راست بگویید و از خدا بخواهید دستتان را بگیرد همانطور که دست حضرت یونس را گرفت اما می گوید: من می خواهم شما بالاتر بیایید.
شما یک امتحانی کنید و پیامبر صلی الله علیه و آله را جای نقلهای قرآن بگذارید عاقبت داستان تغییر خواهد کرد. اعظم مصیبتها فی الاسلام بر سر پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و آن کربلاست، هر پیامبر دیگری را جای امام حسین علیه السلام بگذارید کربلا همان جا تمام می شود یعنی هیچ پیامبری حاضر نیست پای امتی که این قدر ظلم می کند بایستد.
وقتی محبت تمام شود از هدایت نا امید می شوی
خداوند در قرآن فرموده: لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ 1 ؛ بعضی از مفسرین گفته اند "لا" زائده است اما زائده نیست منظور خداوند این است که تو پیامبر (صلی الله علیه و آله) به مکه شرافت می دهی، تو اشرف مخلوقات هستی، شرف المکان بالمکین. اگر انبیا پای قومشان می ایستادند و در میان قومشان می ایستادند خداوند هیچ وقت آنها را عذاب نمی کرد، چرا از هدایت کسی ناامید می شویم؟ وقتی عاشق کسی باشی تا زمانی که عاشقش هستی از دستگیری اش ناامید نمی شوی. مگر جایی که محبت تمام شود اگر محبت باشد ناامید نمی شود اما به جایی می رسد که انبیاء می گویند فایده ندارد و هدایت نمی شوند.
قارون خیلی اذیت و آزار می کرد و توطئه علیه حضرت موسی انجام می داد حضرت موسی هم خیلی با او مدارا می کرد اما به جایی رسید که دید هدایت شدنش بی فایده است و فرمود: من دیگر با او کاری ندارم. تا اینکه زمین او را گرفت، قارون گفت موسی اشتباه کردم یک سوم اموالم را در راه خدا می دهم. اما زمین تا کمرش آمد مجدد گفت: موسی اشتباه کردم نصف اموالم در راه خدا، در حالی که راست نمی گفت. و همینطور زمین تا گردنش آمد که گفت دو سوم اموالم را می دهم، اما زمین او را فراگرفت. خداوند فرمود: اگر یک بار به من می گفت من می پذیرفتم با اینکه می دانیم دروغ می گفت اما من دروغ را از بنده ام می خرم.
دستگیری امام حسین(ع) از دشمنانش
امام حسین علیه السلام به قدری تیر در بدنش بود که نمی توانست حرکت کند اما با آن حال گریه می کند و به شمر می فرماید: برای تو گریه می کنم. مصیبت از این بالاتر؟ جنایت از این بالاتر؟ اباعبدالله علیه السلام لب به نفرین باز نمی کند. نفرین مقام انشاء است یعنی می گوید: بچه ام را کُشتی خدا بچه ات را بکُشد، همان لحظه بچه اش از بین می رود. اما جمله ای که اباعبدالله علیه السلام درباره کشتن حضرت علی اکبر به عمر سعد فرمود در مقام اخبار و خبر دادن از اثر عملی است که هنوز نیامده، حضرت فرمود: هر کس در کشتن علی اکبر شریک باشد مقطوع النسل می شود. وقتی اثر عمل کسی را زودتر بیان می کنند به خاطر این است که شخص توبه کند؛ می خواست به او بگوید عمر سعد اگر بیایی دستت را می گیرم چون او را فدا کردم که دستگیری کنم؛ یعنی اباعبدالله علیه السلام بعد از کشتن حضرت علی اکبر اگر کوفه هم بر می گشت توبه ی آنها را می پذیرفت.
اباعبدالله علیه السلام در گودال قتلگاه به شمر فرمود: اگر بروی به مادرم فاطمه (سلام الله علیها) شفاعتت می کنم. در حالی که شمر کارهایش را کرده بود و با لگد به پهلوی حضرت زده بود و با چکمه روی پیکر ایشان رفته بود! چون امام حسین علیه السلام اینگونه است ما مریدش هستیم. خداوند می فرماید: امام حسین علیه السلام آیینه من است، مثل او باشید. من دوست دارم هر کس را که مرام حسین علیه السلام را دارد.
ائمه علیهم السلام آیینه صفات حق تعالی
چرا سر امام حسین علیه السلام روی نیزه قرآن می خواند؟ چون وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ 2 ؛ قرآن را گوش کنید رحمت به شما نازل می شود. کوفه یعنی کفر، شرک، عُجب، خودبینی، لجاجت، حماقت، دنیا طلبی، لقمه حرام، حسادت و بددهنی و ... شخصی به امام حسین علیه السلام شمشیر زد به طوری که خون جاری شد؛ حضرت به دنبال او رفت، از ترس فرار کرد، فکر کرد آقا می خواهد او را بزند اما حضرت به او فرمود: نترس. از خانه می آمدی دخترت گفت سوغاتی یادت نرود. آقا دست در جیبش کرد و یک انگشتر دخترانه به او بخشید. حضرت فکر دشمنش است که به او شمشیر زده، به ولیّ خدا شمشیر زده توبه هم نکرده!
خدا از ما چه خواسته؟ خدا از ما یک آیینه کامل می خواهد می فرماید: می خواهی صفات مرا ببینی؟ بیا رفتار ائمه علیهم السلام را ببین، بیا کربلا را ببین در کربلا معلوم شده من چه هستم. قرآن از انبیاء خیلی تعریف نکرده بلکه فرموده تا یک جایی پای امتشان ایستادند اما یک جایی هم نایستادند. حضرت نوح 900 سال پای امتش ایستاد اما خدا کسی را می خواهد که اگر از هزار سال هم بیشتر شد پایش بایستد، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بیش از هزار سال است پای ما ایستاده. اهل بیت علیهم السلام از امت ناامید نیستند حتی در قیامت، اهل بیت علیهم السلام برای شفاعت به قیامت می آیند نه برای شکایت، نه تنها غصه ی امت خودشان را می خورند بلکه غصه ی امت را می خورند، هر چه بشر هست پیامبر صلی الله علیه و آله برای دستگیری اش ایستاده است.
هیچ کدام از ائمه علیهم السلام بعد از کربلا لب یه نفرین باز نکردند
اهل بیت علیهم السلام چرا عاشق مخلوقات هستند؟ چون عاشق خدا هستند، خدا را دوست دارند و مخلوقاتش را هم دوست دارند، این میزان محبت بی نهایت است، کربلا رخ داده اما اهل بیت علیهم السلام لب به نفرین باز نکرده اند و برای دستگیری و نجات ایستاده اند و دست از هدفشان بر نداشتند. خداوند می فرماید: من اینگونه بنده می خواهم داستان انبیاء را آوردم تا شما اینها را متوجه شوید.
ائمه علیهم السلام به انسان حیات طیبه می دهند
حضرت عیسی علیه السلام مرده را زنده می کند اما وقتی زنده شد باز همان آدم قبلی است. اما خداوند کسی را می خواهد که به انسان حیات طیبه بدهد، روش زندگی ات را تغییر بدهد و یک موجود دیگر باشی. چرا امام حسین علیه السلام وقت گرفت تا نماز و دعا بخواند؟ شمر هم قبیله ای مادر حضرت عباس بوده به مردای قبلیه "دایی" می گفتند. آقا ابا عبدالله علیه السلام به حضرت عباس فرمود: از آنها وقت بگیر. آنها هم تا صبح وقت دادند. آقا ابا عبدالله علیه السلام تا صبح نماز، قرآن و دعا می خواند. برای چه کسی دعا می خواند؟ حسین علیه السلام پسر فاطمه سلام الله علیهاست که شبها برای همسایه اش دعا می خواند، همان هایی که وقتی زمین خورد به او خندیدند!
مثل امام حسین(ع) باشیم/دل مومن زباله دان بدرفتاری دیگران نیست
خداوند می فرماید: یکی از سفره هایی که پهن کرده ام محرم و حسین علیه السلام است پس بیایید و همه مثل حسین علیه السلام باشید. کینه ها را کنار بگذارید و دیگران را ببخشید و حرف در دلتان نگه ندارید. دل مومن زباله دان بدرفتاری دیگران نیست. سنگ به پیشانی اباعبدالله علیه السلام خورد و خون آمد و حضرت فرمود: خدایا جاهل هستند عذابشان نکنند. نمی شود برای حسین علیه السلام گریه کنید و مثل او فکر و رفتار نکنید این اشکها آمده است تا ما را قدم به قدم به اباعبدالله علیه السلام نزدیک کند، چیزی در دلت نگه ندار و همه را تمیز کن. اباعبدالله علیه السلام سر سوزنی از حُر ناراحتی در دلش نبود چه توبه می کرد و چه توبه نمی کرد. آقا آمده تا دست ما را بگیرد، همه تلاشی هم می کند تا ما بیاییم اگر هم نیامدیم چیزی به دل نمی گیرد و برایشان دلسوزی هم می کرد.
ما هم باید این مدلی مثل ائمه علیهم السلام باشیم که از دیگران دستگیری کنیم، که کمکشان کنیم، کینه از آنها به دل نگیریم، با رفتار بدشان بد هستیم نه خودشان، با بیماری ها مخالفیم نه بیمار، با تکبرها مخالفیم نه متکبر.
پی نوشت:
1- سوره بلد آیه 1.
2- سوره اعراف آیه 204.