حجت الاسلام کرمی: قدرت نفاق ریشه در جهل مردم دارد
اگر امام صلح نمی کرد و کشته می شد و خون امام جایی سبز نمیشد دیگر این شهادت نبود بلکه عملیات انتحاری بود. سیدالشهدا علیه السلام بیست سال صلح کردند و طوری می گویند: امام مجتبی علیه السلام امام صلح است که مگر سیدالشهدا علیه السلام با معاویه صلح نکردند.
وارث: مراسم عزاداری شهادت امام حسن مجتبی(ع) و حضرت رقیه(س) با سخنرانی حجت الاسلام کرمی و مداحی حاج محمد نوروزی و حاج موسی رضایی در هیئت عاشقان ثارالله برگزار شد.
در ادامه ی خبر متن سخنرانی حجت الاسلام کرمی را می خوانید:
جنگ و صلح از عوارض تکلیف است
گاهی وظیفه جنگیدن است که انسان تا آخرین قطره ی خون خود می جنگد ولو اینکه شرایط صلح فراهم باشد و از آن طرف هم گاهی وظیفه ی انسان صلح است ولو اینکه در اقتدار باشد.
صلح حدیبیه
این صلح پیمانی است که پیامبر اسلام و پیروان او از مدینه با بتپرستان قریش بستند. همان صلحی که در نظر ما به ظاهر امتیاز دادن پیامبر صلی الله علیه و آله به بت پرستان است ولی در وهله ی عمل به نفع سید انبیاء تمام شد.
امام علی علیه السلام صلح و جنگ را با هم دارند، سکوت و فریاد را با هم دارند. امام علی علیه السلام با توجه به زمان و مکان عمل می کنند.
مقام معظم رهبری کتابی دارند به نام انسان 250 ساله و خلاصه ی آن این است که اگر هر انسانی امام را مجزا از انسان های دیگر بداند، در تشخیص موضع گیری امام دچار مشکل می شود. مجموعه ی ائمه همانند قطعات پازل بلاتشبیه در کنار هم تابلوی زیبا را ایجاد می کنند که همان برنامه ی سلوک عملی است.
درسی که امیرالمومنین علیه السلام دادند درس وظیفه شناسی و عمل به وظیفه بود
امام علی علیه السلام که صاحب زره و کننده ی خیبر هستند و به تعبیر دشمن اگر شمشیر ایشان نبود عمود خیمه ی اسلام برپا نمی شد، در جنگ بدر هفتاد نفر از ارکان و ستون های کفر کشته شدند و امیرالمومنین علی علیه السلام 35 نفر را به تنهایی کشت و 35 نفر را مابقی مسلمین به کمک ملائکه کشتند. در تمام جنگ هایی که علی بن ابی طالب حضور داشتند نهایت 30 ساله بودند که در اوج شوریدگی و شیدایی بودند و در یک صحنه ی متشنج جنگ بطوری این هیجانات را کنترل و ضبط کرد که جز از افق عصمت بر نمی آید.
شاید فهم سکوت امیرالمومنین علیه السلام در لقای دین اگر بیشتر از شمشیر حضرت نباشد قطعأ کمتر نیست. درسی که امیرالمومنین علیه السلام دادند درس وظیفه شناسی و عمل به وظیفه بود. این که انسان تشخیص دهد کجا جای سکوت و کجا جای فریاد است و در سن 60 سالگی به امیرالمومنین علیه السلام تکلیف می شود که بیا. وقتی معاویه به حضرت گفت: می ترسم کار دست خودت بدهی بیا و با من مباشات کن که ضرر نکنی (می خواست از امیرالمومنین زهر چشم بگیرد) امام علی علیه السلام نامه ای نوشتند در نهج البلاغه: معاویه آن شمشیری که بوسیله ی آن برادر و دایی و پدربزرگ تو را کشتم هنوز در غلاف است و بیرون نیاوردم چرا که25 سال مصلحت اسلام در این بود.
اگر امیرالمومنین علیه السلام صبر کردند صبر ایشان اسلام را بیمه کرد، آنجایی که باید شمشیر کشید دیگر جای صبر نیست.
امام مجتبی علیه السلام امام جنگ است
امام حسن مجتبی علیه السلام و سیدالشهدا علیه السلام هر دو به وظیفه عمل کردند ، امام مجتبی علیه السلام امام جنگ است و امام دوم امام حسین علیه السلام است اگر امام همه چیز را با هم نداشته باشد و یا کم و زیاد داشته باشد دیگر امام نیست. امامی که یکی از ابعاد وجودیش بر ابعاد دیگر سبقت گرفته باشد توانایی و عمل او زیر سوال می رود.
امام آن وجود کاملی است که همه چیز او به اندازه و به جاست، امام کسی است که فعل او حجت است و تمام حرکاتش درس است.
وجود امام حسن مجتبی علیه السلام اگر در کوفه نبود کوفه اصلأ جمع نمی شد، آن کاری که ابوموسی اشعری در جنگ جمل کرده بود، امام حسن علیه السلام به آن جا رفتند و سپاه را تجهیز کردند و به بصره آوردند.
شش ماه بیرون مدینه اردو زده بودند و امام مجتبی علیه السلام جنگیدند. به اردوگاه حمله کردند و جانماز حضرت را هم بردند و پای ایشان را هم زخمی کردند و تمام فرماندهان مهم لشگر را معاویه خرید.
معنای صلح امام حسن مجتبی علیه السلام
اگر امام صلح نمی کرد و کشته می شد و خون امام جایی سبز نمیشد دیگر این شهادت نبود بلکه عملیات انتحاری بود. سیدالشهدا علیه السلام بیست سال صلح کردند و طوری می گویند: امام مجتبی علیه السلام امام صلح است که مگر سیدالشهدا علیه السلام با معاویه صلح نکردند. شرایط معاویه شرایط نفاق بود و شرایط یزید شرایط کفر بود و امام باید در شرایطی می جنگید که نگویند سر ما را شیره مالیدند و آن ها هم نماز می خواندند. قدرت نفاق ریشه در جهل مردم دارد و مردم ظاهر را می دیدند دیگر کاری به باطن نداشتند.
اثر تبلیغات بر ذهن مردم
اینکه امروز می گویند: جنگ نرم، انقلاب مخملی و انقلاب رنگی و... معنایش این است که اثر تبلیغات بسیار است و تبلیغات مهم ترین عامل شستو شوی مغز هاست. در جریان فتنه ی جمل که 18 هزار نفر کشته شدند همه ی آن ها که بغض امام علی علیه السلام را نداشتند بلکه از نظر تبلیغاتی روی آن ها کار کردند و عایشه را آوردند که من حلالتان نمی کنم و ...
معاویه کاری کرد که مردم نماز جمعه را در چهارشنبه خواندند و با حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله پیاز می فروختند.
ناقع و جمل
عرب ها شتر را دو نوع اسم گذاری می کنند: ناقع (شتر ماده) و جمل (شتر نر)
بعد از جنگ صفین که آتش بس و صلح شده بود یکی از یاران حضرت علی علیه السلام سوار شتر نری بود که وارد دروازه ی شام شد و چند نفر او را دوره کردند و گفتند: این ناقع برای ماست در صورتیکه شتر نر بود. 50 نفر شاهد جور کردند و نزد قاضی رفتند و قاضی حکم داد که ناقه برای این هاست. جوان گفت: من گریبان معاویه را می گیرم و نزد او رفت و داستان را تعریف کرد که این چه مملکتی است که تو درست کرده ای؟ شتر من نر بود و آنها ادعای ماده بودن می کردند و 50 نفر شاهد جور کردند و شتر مرا از دستم در آوردند. معاویه به او گفت: شترت چقدر می ارزید؟ گفت: هزار دینار. معاویه به او صد هزار دینار داد و گفت به علی بگو: معاویه می گوید من با صد هزار نیرویی به جنگت می آیم که بین شتر نر و ماده فرق نمی گذارم.
حجت خدا کار خلاف قاعده نمی کند
وظیفه ی امام صلح است کما اینکه وجود مقدس سید الشهدا هم بیست سال صلح کرد. کلهم نور واحد یعنی همین که هرکدام از ائمه کاری کردند روی قاعده ی خاصی بود. حجت خدا کار خلاف قاعده نمی کند. متأسفانه در زمانی که امام مجتبی علیه السلام صلح کردند، مومنان هم نفهمیدند و اگر ایشان این کار را نمی کردند دیگر سفره ی دین جمع می شد و کارش تمام بود. شاید صلح و سلوک و صبر امام مجتبی بالاتر از کربلا نباشد ولی ارزش آن کمتر از کربلا نیست.
حقیقت سرایی است آراسته هوا و هوس گرد برخاسته
نبینی چو جایی که برخاست گرد نبیند نظر گرچه بیناست مرد