متكلمي كه 50 بار پياده به حج مشرف شد
ابوجعفر محمد بن عبدالرحمان بن قِبِه رازي، معروف به اِبْنِ قِبِه رازي متكلم امامي در اوايل سده چهارم قمري است. ابن شهر آشوب و نجاشي او را به عنوان متكلمي قوي دست و نيكو عقيده ستودهاند. از مناظرهها و مجادلههايي كه با متكلمان بزرگ عصر خود داشته چنين بر ميآيد كه در زمان خود در علم كلام از برجستگي ويژهاي برخوردار بوده است.
وارث: ابوجعفر محمدبن عبدالرحمن بن قبه، فقيه و متكلم مشهور شيعه در اوايل قرن چهارم هجري است. ابن قبه اهل ري است اما در مورد تاريخ تولد و وفات و سير زندگاني او اطلاعي در دست نيست. وي در ابتدا مذهب معتزله داشت اما بعد شيعه شد و از مدافعان اين مذهب به شمار آمد. ابن قبه 50 بار پياده به حج مشرف شد. او شاگرد احمدبن عبدالله كعبي است و تقريبا معاصر با شيخ كليني مي باشد. (كليني متوفي به سال 328 هجري است.) ابن بطه قمي شاگرد او بوده است و ابوالحسن سوسنجردي از او روايت مي كرده است. ابن قبه همچنين معاصر با ابوالقاسم بلخي بود و با او مراوداتي داشته است. ابوالحسن سوسنگردي در اين زمينه مي گويد: وقتي ابوالقاسم بلخي كتاب "الامامة ابن قبه" را خواند ردي به نام مستر شد بر آن نوشت و چون ابن قبه آن كتاب را مطالعه كرد كتاب ديگري به نام "مستثبت" در رد آن تأليف نمود. بلخي با مشاهده اين كتاب ردي به نام «نقض المستثبت» بر آن نوشت اما ابن قبه قبل از ديدن اين كتاب درگذشت. از اين گونه مكاتبات و تأليفات و مناظرات ابن قبه با متكلمان بزرگ عصر خود چنين برمي آيد كه او در علم كلام از برجستگي ويژه اي برخوردار بوده است.
در عصر ابن قبه مهمترين مبحث متكلمان اماميه پاسخ دادن به شبهاتي بوده كه متكلمان فرق ديگر اسلامي بر نظريه امامت شيعه اثني عشري وارد ميكردند.
از ابوالحسين سوسنجردي نقل است كه پس از زيارت حضرت رضا (ع) به ديدار ابوالقاسم بلخي در بلخ رفتم و كتاب الانصاف ابن قبه را به او دادم. او بر اين كتاب نقضي نوشت به نام المسترشد في الامامه؛ به ري بازگشتم و كتاب را به ابن قبه دادم و او بر آن ردّي نوشت به نام المستثبت في الامامه و چون آن را نزد بلخي بردم، آن را با نقض المستثبت پاسخ داد، اما وقتي كه به ري رسيدم ابن قبه از دنيا رفته بود.
برخي ديگر از نوشتههاي ابن قبه در كمال الدين شيخ صدوق وجود دارد كه حاكي از برخوردهاي كلامي وي با دو تن از متكلمان ديگر مذاهب است كه اين دو بر اعتقاد اماميه در مورد مسأله غيبت دوازدهمين امام(عج) خرده گرفتهاند. ابوالحسين علي بن احمد بن بشار يكي از آنهاست كه به فرقهاي منسوب است به نام جعفريه خُلّص و ديگري ابوزيد علوي متكلم زيدي است كه ابن قبه به نقد آراء او پرداخته است.
ابوزيد علوي در اثبات مذهب خود و رد مذهب اماميه كتابي پرداخته است به نام الاشهاد و ابن قبه بر آن ردي به نام نقض كتاب الاشهاد نوشته كه ابن بابويه در كتاب ياد شده، از آن نقل كرده است. ابن قبه در اين رساله اشكالهاي ابوزيد را يك به يك آورده و به آنها پاسخ داده است.
افزون بر كتابهاي ياد شده، آثار ديگري نيز به نامهاي الرد علي ابن علي الجبائي، كتاب التعريف و المسأله المفرده في الامامه از ابن قبه ياد كردهاند.
هيچ كدام از تاليفات ابن قبه باقي نمانده است با اين كه ابن ابي الحديد و قبل از وي قطب راوندي و بعد از او ابن ميثم بحراني كتاب «الانصاف » او را ديده اند.
خوشبختانه قسمتي از تاليفات ابن قبه در لابه لاي كتب ديگر آمده است، شيخ صدوق رحمه الله در كمال الدين در دو جا عين مطالب از ابن قبه را آورده است:يكي در رد ابو الحسن علي بن احمد بن شبار كه منكر غيبت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بوده (صفحه ي 53تا 63) و ديگري در رد ابو زيد علوي رساله ي «رد زيديه »ي ابن قبه را كه در حدود سي و دو صفحه است.
خبرگزاري فرهنگ رضوي
در عصر ابن قبه مهمترين مبحث متكلمان اماميه پاسخ دادن به شبهاتي بوده كه متكلمان فرق ديگر اسلامي بر نظريه امامت شيعه اثني عشري وارد ميكردند.
از ابوالحسين سوسنجردي نقل است كه پس از زيارت حضرت رضا (ع) به ديدار ابوالقاسم بلخي در بلخ رفتم و كتاب الانصاف ابن قبه را به او دادم. او بر اين كتاب نقضي نوشت به نام المسترشد في الامامه؛ به ري بازگشتم و كتاب را به ابن قبه دادم و او بر آن ردّي نوشت به نام المستثبت في الامامه و چون آن را نزد بلخي بردم، آن را با نقض المستثبت پاسخ داد، اما وقتي كه به ري رسيدم ابن قبه از دنيا رفته بود.
برخي ديگر از نوشتههاي ابن قبه در كمال الدين شيخ صدوق وجود دارد كه حاكي از برخوردهاي كلامي وي با دو تن از متكلمان ديگر مذاهب است كه اين دو بر اعتقاد اماميه در مورد مسأله غيبت دوازدهمين امام(عج) خرده گرفتهاند. ابوالحسين علي بن احمد بن بشار يكي از آنهاست كه به فرقهاي منسوب است به نام جعفريه خُلّص و ديگري ابوزيد علوي متكلم زيدي است كه ابن قبه به نقد آراء او پرداخته است.
ابوزيد علوي در اثبات مذهب خود و رد مذهب اماميه كتابي پرداخته است به نام الاشهاد و ابن قبه بر آن ردي به نام نقض كتاب الاشهاد نوشته كه ابن بابويه در كتاب ياد شده، از آن نقل كرده است. ابن قبه در اين رساله اشكالهاي ابوزيد را يك به يك آورده و به آنها پاسخ داده است.
افزون بر كتابهاي ياد شده، آثار ديگري نيز به نامهاي الرد علي ابن علي الجبائي، كتاب التعريف و المسأله المفرده في الامامه از ابن قبه ياد كردهاند.
هيچ كدام از تاليفات ابن قبه باقي نمانده است با اين كه ابن ابي الحديد و قبل از وي قطب راوندي و بعد از او ابن ميثم بحراني كتاب «الانصاف » او را ديده اند.
خوشبختانه قسمتي از تاليفات ابن قبه در لابه لاي كتب ديگر آمده است، شيخ صدوق رحمه الله در كمال الدين در دو جا عين مطالب از ابن قبه را آورده است:يكي در رد ابو الحسن علي بن احمد بن شبار كه منكر غيبت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بوده (صفحه ي 53تا 63) و ديگري در رد ابو زيد علوي رساله ي «رد زيديه »ي ابن قبه را كه در حدود سي و دو صفحه است.
خبرگزاري فرهنگ رضوي