رزق حرام، نور ایمان را از قلب انسان می برد

کد خبر: 67944
رزق حلال برای وجود انسان چون بذری است که در زمین کاشته می‌شود، اگر حلال باشد، ثمرۀ آن در قلب با حرکت به سوی نور آشکار می‌شود، اما اگر خوراک حرام باشد، روح انسان را تاریک خواهد کرد.
وارث یکی از مسائلی که در فرهنگ قرآن و عترت بسیار مورد تأکید قرار گرفته، مسألۀ «تغذیه» است. انسان به خاطر انسان بودنش دارای ابعاد مختلفی است، لذا باید متناسب با ابعاد وجودی‌اش غذای مناسب هر بُعد را استفاده کند، خداوند در اهمیت این امر در سوره مبارکه «عبس» ما را اینگونه متوجه این موضوع مهم کرده است: «فلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ»، انسان باید به طعامش نگاه کند و این نگاه هم باید با دقت و توجه باشد تا باعث رشد در تمام ابعاد وجودی او شود. وقتی به فضایی که این آیه در آن قرار گرفته است، توجه می‌کنیم، می‌بینیم که خداوند می‌فرماید اگر انسان کفران نعمت کند، دچار مرگ خواهد شد «قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ»، خداوند در ادامه، خلقت را برای انسان یادآوری می‌کند و بعد مرگ، عالم قبر و زنده شدن مجدد. 

خداوند در ادامه و در چنین فضایی می‌فرماید: «فلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ»، حال این سوال مطرح است که چه انسانی باید به طعامش توجه کند؟ انسانی که مسیری طولانی را از خلقت، مرگ، عالم قبر و زنده شدن مجدد باید طی کند. انسان در چنین مسیری نیاز به طعام و توشه‌ای مناسب دارد و کسی که می‌خواهد برای این مسیر طولانی خودش را آماده کند، باید به طعامش دقت و توجه کافی داشته باشد، به عبارت دیگر، طعام جسم، روح، فکر و قلب همگی باید پاک و حلال باشد تا انسان توان لازم برای طی این مسیر را داشته باشد.

پس انسان باید به غذای خود بنگرد تا ببیند چه چیزی و با چه کیفیتی به جسم او وارد می‌شود، حلال است یا حرام و یا شبهه‌ناک. این موضوع آنقدر حائز اهمیت است که نه تنها سلامت جسم، بلکه سلامت روح، فکر و روان انسان را تا حدی زیادی تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. به عبارت دیگر، جسم انسان برای اینکه قوام کافی داشته باشد، نیاز به غذا دارد، آن هم غذایی سالم، ابعاد بالاتر انسانی نیز به دلیل اثرپذیری زیاد از جسم، وابسته به سلامت جسم است.


 رزق حرام، نور ایمان را از قلب انسان می برد

بهره‌مندی انسان از قلب و روح سالم و پرنشاط به منزلۀ ریشه‌ای سالم برای درخت است، درخت برای اینکه پیوسته پابرجا و ثمربخش باشد، باید ریشه‌اش سالم باشد، بنابراین با توجه به اهمیت بحث غذا، انسان باید دو مسأله را بیش از پیش مورد توجه قرار دهد که غذا از نظر ظاهر سالم و از نظر باطن کاملاً حلال باشد. در همین راستا باید از غذای شبهه‌ناک و به ویژه حرام با تمام وجود دوری کرد؛ چراکه سلامت روح انسان را به خطر می‌‌اندازد.

غذای پاک و حلال، قلب انسان را نورانی می‌کند و علاوه بر آن، میل انسان به سوی معارف الهی، عبادت و فعالیت‌های علمی را بیشتر می‌کند. از سوی دیگر، غذای حرام و شبهه‌ناک در وجود انسان موجب تاریک شدن قلب می‌شود و در نتیجه انسان را به سوی انواع گناهان، عصبیت‌های نابجا، اخلاقیات بد و بسیاری از رذایل اخلاقی دیگر می‌کشاند. اینجاست که باید گفت غذای حلال، دوام معنویت و غذای حرام نیز هلاکت انسان را در پی خواهد داشت و نور ایمان را به تدریج از قلب آدمی می‌برد.

رزق حلال برای وجود انسان چون بذری است که در زمین کاشته می‌شود، اگر حلال باشد، ثمرۀ آن در قلب با حرکت به سوی نور آشکار می‌شود، به تعبیر دیگر، قلب و تمام اعضا و جوارح پیوسته به سوی خیر خواهند بود، اما اگر خوراک حرام باشد، روح  انسان را تاریک خواهد کرد. پیامبر اکرم(ص) در اهمیت این امر می‌فرماید: «هر کس از دسترنج خود و مال حلال بخورد، خداوند درهای بهشت را به رویش می‌گشاید که از هر دری بخواهد وارد شود و در شمار پیامبران خواهد بود و اجر و مزد ایشان را خواهد گرفت».

چرا خدا موسی(ع) را به مادرش بازگرداند؟

خداوند در قرآن کریم به زیبایی در آیات متعددی اهمیت بحث تغذیه را به تصویر می‌کشد، او وقتی به بیان ماجرای کودکی حضرت موسی(ع) می‌پردازد، می‌فرماید: «ما از قبل شیر همۀ زنان شیرده را بر او حرام کرده بودیم. خواهرش گفت: آیا می‌خواهید شما را به خاندانی راهنمایی کنم که سرپرست این کودک باشند؟ خانواده‌ای که خیرخواه این کودک‌اند.» به راستی خداوند در این آیه چه درسی می‌خواهد به بندگانش بدهد؟

ظاهر این آیه از حرام بودن شیر زنان شیرده به موسی(ع) می‌‌گوید تا از این طریق، ایشان به مادرشان بازگردد، آری، او موسی است، کسی که از او با نام «کلیم‌الله» یاد می‌شود، او کسی است که در آینده باید آیات خداوندی در اختیارش قرار داده شود، او کسی است که امتش را از میان دریا عبور می‌دهد، او کسی است که ساحران آن دوران در مقابل معجزات او مات و مبهوت می‌مانند، او کسی است که بساط فرعون و فراعنه را بر می‌چیند و با خداوند در کوه طور سخن می‌‌گوید، او یکی از پنج اولواالعزم من الرسل خواهد بود که امام باقر(ع) دربارۀ علت نامیده شدن به «اولواالعزم» می‌فرماید: «فَثَبَتَتِ‏ الْعَزِیمَةُ لِهَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ فِی الْمَهْدِی‏»، (کافی،ج2، ص8). مقوله اولواالعزمی به خاطر مهدی(عج) به نام این پنج نفر ثبت شد و ایشان به خاطر امام زمان(عج)، «اولواالعزم من الرسل» نامیده شدند. پس حرام کردن شیر تمام زنان شیرده به او ـ وقتی بر اساس برنامۀ الهی از مادرش جدا شد ـ بی‌جهت نبوده است، خداوند او را به مادرش بازگرداند، چرا که او باید از شیر پاکی بخورد و از همان ابتدا لقمه حلال در دهانش گذاشته شود.

«ایمان و تقوا» لازمۀ برکت در اموال

در این زمانه که مراودات اقتصادی مانند گذشته ساده نیست و پیچیدگی‏‌های فراوانی به خود گرفته، شایسته است در حلال بودن اموالی که به دست می‌‏آید دقت بیشتری کرد. خداوند در پی حرکت ما به سمت رزق حلال، مقوله «برکت» را قرار داده است، به عبارت دیگر، رفتن به سوی رزق حلال، برکت را در پی دارد و این، آن چیزی است که همۀ ما مسلمانان در این برهه از زمان ـ با توجه به فشارهای اقتصادی ـ به آن نیاز مبرم داریم. در همین راستا خداوند در آیه 96 سوره اعراف می‌‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهلَ القُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ؛ اگر اهل شهرها مؤمن و با تقوا می‌شدند، درهای خیرات آسمان و زمین را به رویشان باز می‌کردیم». خدا در این آیه وعدۀ نعمتی را داده که توأم با برکت است، نه نعمت صرف، پس شایسته است ما هم به سوی نعمت توأم با برکت باشیم و از «ایمان و تقوا» به عنوان راهکاری که خداوند به ما داده است استفاده کنیم؛ به تعبیر دیگر، لازمۀ برکت در اموال، ایمان و تقواست که باید این دو مهم بیش از پیش در وجودمان تجلی کند.

 لازم است والدین به امر سلامت خانواده توجه ویژه‌ای کنند و با رعایت آن، برای فرزندان الگوسازی کنند. به عنوان مثال، از غذاها و نوشیدنی‏‌های مضر پرهیز کنند، هنگام خوردن غذا آرامش خاطر داشته باشند و عجله نکنند، با «بسم الله الرحمن الرحیم» خوردن غذا را آغاز کنند و بعد از آن نیز حمد و شکر خدا را بجا آوردند. پس اگر خود را مؤمن می‌دانیم و می‌خواهیم برای امام زمان خود سربازی کنیم، به مسألۀ «تغذیه» اهمیت بیشتری بدهیم، چراکه اگر تغذیۀ مؤمن، طیب و طاهر باشد، مسیر او برای سربازی و خدمت به امام زمان(عج) هموارتر خواهد بود.