حجت الاسلام مومنی: ارتباط مستمر با خدا، ابتلائات زندگی را رفع می کند+گزارش تصویری

در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام سیدحسین مومنی را می خوانید:

دستورالعمل برای رهایی از گرفتاری

هر دستورالعملی باید منطبق با روایات، قرآن و سیره عملی معصومین علیهم السلام باشد، اینها می تواند برای ما قانون باشد و برنامه زندگی به ما می دهد. پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: إِنِّی تَارِک فِیکمْ أَمْرَینِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- کتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَیتِی عِتْرَتِی¹؛ اگر یک دستتان قرآن و دست دیگرتان عترت باشد ابداً گمراه نمی شود. "لن" افاده نفی ابد می کند.

نیازی به دستورات بیگانگان نداریم

می گویند به ما دستورالعمل بدهید، فرمود: تعجب می کنم از کسی که گرفتار است و متوسل به ذکر یونسیه نمی شود. دستورالعمل ما باید مستند به قرآن و روایات باشد نه بیگانه ای که دنبال اهداف خودش است و ضدیت با قرآن دارد. مگر ما الگوی رفتاری و آموزش دینی داریم؟ قرآن و روایات ما غنی است و نیازی به دستورات بیگانگان نداریم. اقتصاد مقاومتی داریم، در مرزگشایی و ارتباط با سایر کشورها آیه ی قرآن داریم، سوره مبارکه آل عمران آیه ی آخر، دین ما دین جامعی است و دستورالعمل برای رفتار با بچه ها داریم. می گویند: از یک مقطعی به بعد بچه ها باید یک چیزهایی را بدانند. این مخالف فرهنگ دین ماست، پدر و مادر اگر در زمان خاص از خودشان مراقبه به عمل نیاورند و نفستان به طفل شیرخوار بخورد، اگر این بچه در بزرگسالی زناکار شد احدی جز خودشان را نباید مقصر بدانند.

انتقاد به کمپین های انحرافی حذف حجاب

دین ما دستورالعمل داده است، "سنن النبی" علامه، "مصباح الشریعه" امام صادق علیه السلام، "جهاد النص وسائل الشیعه" مرحوم شیخ حر عاملی را ببینید. "مواعظ العددیه" مرحوم آیت الله مشکینی، "گزیده میزان الحکمه" دو جلد است و کار روانشناسی دقیق روی آن صورت گرفته است. ما درباره هر چیزی دستور داریم. ما چیزی را پذیرفته ایم و در این مملکت خودمان قانون قرار داده ایم که پشتوانه اش قرآن و روایات است. بعضی ها نمی توانند با اینها کنار بیایند می گویند چهارشنبه ها بیایید میتینگ بگیریم، وظیفه ی ما برخورد کردن با چنین افرادی است.

وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا²؛ کسی که می گوید: «این حجاب اجباری است» اصلا اعتقادی به قرآن و دین ندارد. می گویند: ما به دنبال آزادی پایدار هستیم! بروید جایی که چهاردیواری خودتان است اما در فضای اجتماعی که این همه خون برای اقامه کلمه الله و بقای قرآن داده شده، نیایید.

استخوان هایی که از زیر خاک بیرون آمده گنج است! گویا غواص هایی که دستانشان با سیم خاردار بسته شده بود را فراموش کرده اند، بعضی از آنها را زنده زنده در خاک کرده بودند. آنها رفتند شهید شدند تا قران و اهل بیت علیهم السلام در جامعه زنده شود.

مواعظ پیغمبر(ص) به اباذر

پیغمبر صلی الله علیه و آله به اباذر به فرمود: یَا اباذر! إِنَّکَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ، وَ إِنِّی مُوصِیکَ بِوَصِیَّةٍ فَاحْفَظْهَا، فَإِنَّهَا جَامِعَةٌ لِطُرُقِ الْخَیْرِ وَ سُبُلِهِ، فَإِنَّکَ إِنْ حَفِظْتَهَا کَانَ لَکَ بِهَا کِفْلَانِ؛ یَا اباذر! اعْبُدِ اللَّهَ کَأَنَّکَ تَرَاهُ، فَإِنْ کُنْتَ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاکَ³؛

تو از ما هستی، کلماتی به تو می گویم که اگر اینها را حفظ کردی، نیازی به دستورالعمل از غیر نداری. ای اباذر طوری خدا را عبادت کن که انگار خدا را می بینی، اگرتو خدا را نمی بینی اما خدا تو را می بیند. با این دیدگاه گناه و معصیت از جامعه بیرون می رود، خلوت و جلوت ندارد، کسی مرا ببیند یا نبیند مرتکب معصیت نمی شوم. نمی شود کسی بگوید من خدا را قبول دارم اما عملش با قرآن تعارض داشته باشد! اگر قانون را قبول داریباید سرعت مطمئنه ات این باشد! اگر دین را قبول داری گناه به کنار می رود چون مطمئن هستی خدا تو را می بیند.

می گویند: شهید مطهری در اتاق خوابش تابلوی نئونی درست کرده بود که رویش کلمه الله نوشته بودند، وقتی چراغ ها خاموش می شد آن کلمه روشن می شد، یعنی چشمهایش را باز می کند الله را می بیند، در تاریکی و ظلمت می داند خدا او را می بیند.

خدا ما را می بیند!

از رهگذر اینکه انسان بداند خدا او را می بیند از کنار معصیت و گناه می گذرد، دوم گرفتاری ها برای انسان سهل و آسان می شود، خدا هم گرفتاری ها را می بیند و هم می شنود، دست خودش است و بخواهد می تواند گره ها را برطرف کند. اگر دیدی گره در کارت افتاده ببنید کجا در بندگی خدا کم گذاشته اید.

پیوسته و مستمر با خدا در ارتباط باشید، ابتلائات را رفع می کند و حداقل ظرف انسان را صیقل می دهد. گرفتاریها مثل پیچ و مهره دست خداست، دنبال ابزاری بگردید که خدا سریع پیچ و مهره را ببندد.

به زندان جوانان برای سخنرانی رفتم، ایام فاطمیه نزدیک عید بود. از پدر ومادر صحبت کردم خیلی گریه می کردند. شخصی نزد من آمد و گفت: می شود تسبیحتان را به من بدهید، من اعدامی هستم می شود برای من دعا کنید؟ گفتم: به مادرت بگو برایت دعا کن، نه اینکه برود برایت رضایت بگیرد بلکه بگو برایت دعا کنند. روز دوم و سوم عید تماس گرفتند و گفتند خانواده مقتول بدون اینکه اینها چیزی بگویند رضایت داده اند، همان پسر با من تماس گرفت و گفت: به مادرم گفتم خیلی اذیتت کرده ام حلالم کن. از آن طرف مادر آن جوان نیمه شب نماز استغاثه به حضرت زهرا سلام الله علیها خوانده بود.

امام حسین علیه السلام در گودی قتلگاه این ذکر را گفتند: صبرا بقضائك لا معبود سواك يا غياث المستغيثين⁴؛ عجیب این جمله در رفع گرفتاری ها موثر است.

پی نوشت:

1- کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۹۴.

2- سوره نسا آیه 31.

3- مرحوم مجلسی نیز این حدیث را به نقل از کتاب«مکارم الاخلاق» در جلد 74 بحار الانوار آورده است.

4- اسرار الشهداء، ص 423.