مظلومیت امام علی (ع)در خلافت

کد خبر: 69871
امام علی (ع)در سال 38 هجری قمری به مردم مصر نامه نوشت و از جفای مردم زمانه به رهبرشان گفت.
وارث: امام علی (ع)در نامه 62 کتاب شریف نهج البلاغه به مردم مصر می فرماید: خداوند سبحان محمد ( ص) را فرستاد تا مردم جهان را بيم دهد و گواه بر پيامبران باشد . چون رسول الله ( ص ) درگذشت ، مسلمانان در امر خلافت به نزاع پرداختند . به خدا سوگند ، هرگز در خاطرم نمى گذشت كه عرب پس از رحلت محمد ( ص ) خلافت را از اهل بيت او به ديگرى واگذارد ، يا مرا پس از او از جانشينيش باز دارد و مرا به رنج نيفكند جز شتافتن مردم به سوى فلان و بيعت كردن با او . 

سپس امام در ادامه می فرماید:من چندى از بيعت دست باز داشتم ، تا آنكه ديدم گروهى از مردم از اسلام بر مى گردند و مى خواهند دين محمد ( ص ) را از بن بر افكنند . ترسيدم كه اگر اسلام و مسلمانان را يارى ندهم در دين رخنه اى يا ويرانيى خواهم ديد كه براى من مصيبت بارتر از فوت شدن حكومت كردن بر شما بود . آن هم حكومتى كه اندك روزهايى بيش نپايد و چون سراب زايل گردد ، يا همانند ابرهايى كه هنوز به هم نپيوسته پراكنده شوند . درگير و دار آن حوادث از جاى برخاستم تا باطل نيست و نابود شد و دين بر جاى خود آرام گرفت و استوارى يافت .  از اين نامه 
 
سپس امام ادامه می دهد:به خدا سوگند ، اگر با ايشان روبرو شوم ، من تنها باشم و آنها روى زمين را پر كنند ، نه باك دارم و نه هراس ، زيرا به آن گمراهيى كه آنان در آن غرقه  اند و آن هدايتى كه خود بدان آراسته  ام ، نيك آگاهم . و از جانب پروردگارم با يقين همراهم . من به ديدار خداوند و ثواب نيكويى كه مرا ارزانى دارد ، اميد بسته  ام و منتظر آن هستم . 
 
همچنین امام علی (ع) در انتها می فرماید:ولى اندوه من از اين است كه مشتى بيخردان و تبهكاران اين امت حكومت را به دست گيرند و مال خدا را ميان خود دست به دست گردانند و بندگان خدا را به خدمت گيرند و با نيكان در پيكار شوند و فاسقان را ياران خود سازند . از آنان كسى است  كه در ميان شما حرام مى نوشد ، حتى بر او حد اسلام جارى شده و كسى است كه تا اندك مالى نستد به اسلام نگرويد . اگر نه از حكومت اينان بر شما بيم داشتم ، هرگز شما را بر نمى انگيختم و سرزنش نمى كردم و فرا نمى  خواندم و تحريضتان نمى نمودم ، بلكه تا سر بر مى تافتيد يا سستى به خرج مى داديد ، رهايتان مى  كردم . آيا نمى بينيد سرزمينهايى را كه در تصرف داشتيد ، نقصان يافته و شهرهايتان ، يك يك ، فتح مى  شود وكشورهايتان از دست مى  رود و بلادتان مورد حمله و هجوم دشمن قرار گرفته است . روى به رزم دشمنانتان نهيد . خدايتان بيامرزد . در خانه  ها درنگ مكنيد كه به ستم گرفتار خواهيد شد و به خوارى خواهيد افتاد و نصيبتان اندك خواهد شد . مردان سلحشور همواره بيدارند كه هر كه خود به خواب رود ، دشمنش به خواب نرفته است .