وظیفه حکومت اسلامی در مواجهه با روزه خواری علنی چیست؟

کد خبر: 69912
روزه‌خوارى علنى و همچنین هر گناهى که در دید مردم انجام شود، آثار پلید و عواقب وخیمى دارد و باعث از بین رفتن ابهت و عظمتِ زشتى گناه می‌گردد ... و سبب سوء استفاده غیر مسلمانان و حتى دشمنان و منافقان می‌شود.
وارث:این روزها که ایام پربرکت ماه رمضان است، شاید این پرسش‌ها بیشتر به ذهن شما خطور کند یا آنکه موضوع بحث شما با دوستان و آشنایانتان باشد؛ آیا جامعه باید با فردی که علنا روزه‌خواری می‌کند مقابله کند؛ وظیفۀ حکومت در قبال این اقدام چیست؟ چه تفاوتی بین حکومت اسلامی و طاغوت در این خصوص وجود دارد؟

مزیت حکومت اسلامی بر حکومت طاغوتی:

بین نگرش حکومت اسلامی با حکومت طاغوتی به قوانین و مقررات شرع اسلام، تفاوت های  بسیاری وجود دارد. رهبر انقلاب دربارۀ مهم‌ترین مزیت حکومت اسلامی بر حکومت طاغوتی می‌فرمایند: «مهم‌ترین حُسن یک نظام و حکومت اسلامى در این است که فضا را، فضاى گناه‌آلود نمی‌کند. در نظام‌هاى طاغوتى، فضا گناه‌آلود است. اگر انسان هم بخواهد گناه نکند، گویى براى او میسور نیست و همه چیز، انسان را به طرف گناه سوق می‌دهد. در نظام اسلامى، این‏طور نیست. در نظام اسلامى، فضا گناه‌آلود نیست. گناهکار هست، در سطوح مختلف و در مشاغل متعدد هم هست، با اختیارات گوناگون هم هست نه اینکه نیست، اما گناه، ممکن است فقط جاذبۀ شخصى داشته باشد؛ یعنى هوى و هوس انسان، او را به طرف گناه بکشاند. این نظام، غیر از نظام طاغوتى و شیطانى است که گناه، معیار پیشرفت اجتماعى هم است! در نظام اسلامى، گناه نه فقط معیار پیشرفت نیست، بلکه ضد پیشرفت و ضد ارزش و معیار تنزل است» (۱۸/۱/۱۳۶۹).

 اگر به بیانات ایشان دربارۀ ماه رمضان طی سال‌های پربرکت رهبری ایشان نظر کنیم، از ماه رمضان با چنین عناوینی یاد کرده‌اند: «ماه رحمت و مغفرت الهی»، «بهار نوسازی و خودسازی و بهار انس با خدا»، «ماه عبادت و دعا و مناجات»، «ماه استغفار و توبه»، «ماه تقوا» و … . با کنار هم قرار دادن اهمیت و معنویت ماه رمضان و وظیفۀ حکومت اسلامی در حفظ فضای جامعه از گناه، به این می‌رسیم که وظیفۀ حکومت اسلامی در ماه مبارک رمضان سنگین‌تر است و باید بیش از ماه‌های دیگر در حفظ حرمت این ماه و دفاع از حریم معنویت آن بکوشد.

سنگینی جرم ماه رمضان

عده‌ای که در این ماه به گناه‌آلود کردن فضای جامعه می‌پردازند و نسبت به حرمت این ماه بی‌توجه‌اند، جرمشان نسبت به سایر اوقات سنگین‌تر است؛ چون هم گناه کرده‌اند و هم حرمت ماه رمضان را شکسته‌اند؛ چنان‌که رهبر معزز انقلاب در خطبۀ نماز جمعۀ خود، مورخه ۱۲/۱۱/۱۳۷۵ به ماجرای شاعرى به نام قیس بن عمر حارثی مشهور به نجاشى اشاره می‌کنند که براى امیرالمؤمنین‌(ع) و علیه دشمنان آن حضرت، شعر می‌گفت، اما در روزی از ماه رمضان، شراب نوشید و امیرالمؤمنین(ع) هشتاد تازیانه براى شُرب خَمر به او حد زد و ده یا بیست تازیانه هم اضافه براى اینکه در روز ماه رمضان این کار را کرده بود! آن شاعر هم که تحمل حکومت الهی امیرالمؤمنین(ع) را نداشت، به معاویه پیوست و «عاقبت به خیری» را از دست داد. 

روزه خواری علنی، مصادق حرمت شکنی

یکی از مصادیق حرمت‌شکنی ماه رمضان، روزه‌خواری علنی است که قطعا باید حکومت اسلامی با آن مقابله کند. اگر فردی معذور باشد می‌تواند روزه نگیرد و در منزل خود بخورد و بیاشامد. حتی اگر فردی عمدا و بدون عذر روزه نگیرد، ازآنجاکه می‌تواند در خفا بخورد و بیاشامد و گناه خود را به جامعه تسری ندهد، روزه‌خواری علنی او، که شکستن فضای عمومی جامعه در ماه رمضان است، هیچ توجیهی ندارد. استاد حسین انصاریان در کتاب «جلوه‌های رحمت الهی» دراین‌باره می‌نویسد: «روزه‌خوارى علنى و همچنین هر گناهى که در دید مردم انجام شود، آثار پلید و عواقب وخیمى دارد و باعث از بین رفتن ابهت و عظمتِ زشتى گناه می‌گردد و دیگران که ایمانشان ضعیف است نیز تشویق می‌شوند تا به دین خدا دهن‌کجى کنند و سبب سوء استفاده غیر مسلمانان و حتى دشمنان و منافقان می‌شود و در نتیجه با جرئت بیشتر به نابودى و تحقیر شعائر اسلام اقدام می‌کنند. رسول خدا(ص) دربارۀ کسانى که علنى گناهی را مرتکب می‌شوند، می‌فرماید: «کُلُّ أُمَّتى مُعافىً إلّا الْمُجاهِرینَ». همۀ امتم در معرض عفو و آمرزش‌اند مگر آنان که علنى به گناه می‌پردازند». هرچند روزه‌خواری، اگر علنی هم نباشد، گناه بسیار بزرگی است و از امام صادق(ع) نقل است که فرمود: «هرکس یک روز از ماه رمضان را [بدون عذر] روزه نگیرد، روح ایمان از او خارج شده است».

نگاه فقه شیعه به روزه خواری علنی:

طبق فقه شیعه، باید روزه‌خوارانى که بی‌علت علنا روزه‌خوارى‏ می‌کنند و سبب بی‌حرمتى به احکام الهی می‌گردند، دستگیر و مجازات شوند. به نوشتۀ شیخ صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه»، اهل کتاب هم اگر به عنوان اهل ذمه در پناه حکومت اسلامی زندگی می‌کنند، حق ندارند در روزهای ماه رمضان در معابر عمومی بخورند و بیاشامند. روزه‌خواری علنی احکامی شرعی چون تعذیر و در مواردی قتل دارد و واضح است که اجرای حدود و تعزیرات نیاز به برپایی حکومت اسلامی دارد. اگر حاکم شرع ببیند که کسى عمداً روزۀ ماه مبارک رمضان را به طور علنی می‌خورد، واجب است در بار اول به او ۲۵ تازیانه بزند، بار دوم باز باید به او ۲۵ تازیانه بزند و در نهایت سخت ترین مجازات را تعیین کند. علاوه بر حدود و تعزیرات، حکومت اسلامی می‌تواند به منظور فضاسازی برای روزه‌داری و عبادت خداوند در ماه رمضان، قوانینی برای این ماه وضع کند؛ مانند منع کردن غذاخوری‌ها و فروشندگان مواد غذایی از فروش غذای گرم به مشتریان در روز و محدود کردن آنها به عرضۀ غذای گرم بسته‌بندی‌شده در ساعات پایانی پیش از افطار که در کشورمان اجرا می‌شود. 

مقابله حکومت قاجار با روزه خواری

به طور کلی در قرون گذشته در جهان اسلام وظیفۀ مقابله با اموری چون روزه‌خواری علنی به عهدۀ محتسب‌ها بوده است. به طور خاص ممانعت حکومت از روزه‌خواری علنی در ایران پیش از دورۀ جمهوری اسلامی هم سابقه دارد. در خاطرات عین‌السلطنه (درگذشته ۱۳۲۴ش) برادرزاده ناصرالدین‌شاه دربارۀ ماه رمضان ۱۳۳۹ق (۱۳۰۰ش) چنین آمده است: «در طهران مجازات سخت به روزه‌خور می‌دهند. اگر نظامى باشد مجازات ضعیف می‌شود. قمار ممنوع است حتى در خانه‌هاى خصوصى و مفتش همه‏ جا را تفتیش می‌کند، لیکن در قزوین قمارخانۀ کافه لندن را که بسته بود اجازه دادند باز کرد. در باب روزه‌خور هم که بیشتر همان اجزای ادارات و ژاندارم و قزاق است حکمى و اعلانى نشده‏ است». در اسناد وزارت خارجه نیز آمده است که در اواخر دورۀ قاجار در سال ۱۳۳۹ق بعضى افراد پلیس جنوب در اصفهان به صورت علنى در سطح شهر روزه‌خوارى‏ می‌کردند، از این ‏رو از طرف ادارۀ نظمیه، چند نفر سوار مأمور جلوگیرى از روزه‌خوارى‏ در معابر شدند که همین موضوع باعث درگیرى میان افراد پلیس جنوب و مأموران نظمیه شده بود. در ۱ ماه رمضان ۱۳۴۰ق (شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۰۱ش) نیز محمود انصارى، حاکم نظامى تهران، در اطلاعیه‌اى خطاب به اهالى تهران اعلام کرد که همۀ آن کسانى که برخلاف مقررات قانون مقدس اسلام در روزها و شب‌هاى متبرکۀ ماه رمضان، که مختص عبادت است، مرتکب خلاف شرع انور گردند، از قبیل خوردن روزه بدون عذر موجه شرعى یا تأسیس قمار و دعوت مردم به آن یا کسانى که از خانه‌هایشان صداى ساز و آواز شنیده شود و نیز با برپاکنندگان تئاترها، برخورد شده، مؤاخذه و سخت تنبیه خواهند شد (به نقل از روزشمار تاریخ معاصر ایران، حسن فراهانی، ج ۱، ص ۱۷۵؛ ج ۲، ص ۸۴).

مقابله جامعه اسلامی با روزه خواری

تنها وظیفه حکومت نیست که با روزه خواری مقابله کند بلکه باید در عرف جامعه، تظاهر به روزه‌خواری امری بسیار مذموم تلقی شود. در کشور اسلامی باید کسی به خود جرئت و جسارت روزه‌خواری علنی ندهد.

 آیت الله العظمی مظاهری در پاسخ به استفتایی دربارۀ حکم کسى‏ که آشکارا و بین مردم در ماه مبارک رمضان روزه‏خوارى ‏می‌کند و چگونگی مقابله با وی چنین فرموده‌اند: «حکومت اسلامى باید او را تعزیر کند و بر همۀ مردم است که امر به معروف و نهى از منکر کنند». بر همگان واجب است که با وجود شرایط امر به معروف و نهی از منکر، به روزه‌خوار تذکر لسانی دهند، ولی بالاتر از آن وظیفۀ حکومت اسلامی است. آیت الله العظمی مکارم شیرازی در کتاب «قهرمان توحید» دربارۀ شیوۀ تذکر لسانی به چنین گناهکارانی می‌فرمایند: «هنگامى که با انسان‌هاى منحرف و فاسد یا کارهاى ناهنجار و نامشروع مواجه می‌شویم، نباید کنترل خود را از دست بدهیم. اگر با شخص کافر یا مرتد یا بی‌اعتنا به مسائل دینى، یا بی‌حجاب یا بدحجاب یا روزه‌خوار یا تارک‌الصلاه یا منکر خمس و زکات، و مانند آنها برخورد کردیم، در‌عین‌حال که باید در درون وجود خود از ارتکاب گناه ناراحت و منزجر شده باشیم و از آن برائت جوییم، هرگز نباید عصبانى شویم، بلکه با دلیل و منطق و اخلاق و ادب به فریضۀ نهى از منکر و ارشاد جاهل بپردازیم؛ چراکه از طریق عواطف و اخلاق، نتایج مطلوب‌ترى حاصل می‌گردد و کمتر کسى یافت می‌شود که در مقابل برخورد خوب و اخلاق خوش و منطق صحیح، عکس‌العمل نامطلوب و ناهنجارى نشان دهد». البته اگر ارشاد وی سودی نبخشد و فرد بر هتک حرمت ماه رمضان اصرار داشته باشد، باز هم نمی‌توان وی را کتک زد، اما چنان‌که آیت الله العظمی گلپایگانی رحمت‌الله علیه فرموده‌اند، مردم می‌توانند افرادی را که تظاهر به روزه‌خواری می‌کنند به محاکم صالحه تحویل دهند تا تعزیر شوند.