حجت الاسلام کرمی: جهل مردم بُرّنده تر از ذوالفقار امیرالمومنین(ع) بود+گزارش تصویری

کد خبر: 70236
از ذوالفقار علی بُرّنده تر سراغ داری؟ گفتند بله جهل مردم! مساله بصیرت و مساله فهم بسیار مهم است. آنچه باعث شد امیرالمومنین علیه السلام شکست بخورد، جهل، نفهمی، بی تحلیلی و بی سیاستی لشکر و مردم بود.

وارث: مراسم شب چهاردهم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام کرمی و با مداحی کربلایی محمد حسین پویانفر و برادر مجتبی قره گزلو در هیئت ریحانه النبی(س) برگزار شد.


در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام مصطفی کرمی را می خوانید:

حجت الاسلام کرمی: جهل مردم بُرّنده تر از ذوالفقار امیرالمومنین(ع) بود

تفاوت های جبهه حق و باطل


جبهه باطل معتقدند که هدف وسیله را توجیه می کند و باید از همه پتانسیل استفاده کرد و مقید به قیدی هم نیستند، یعنی اگر هدفت پیروزی وبراندازی باشد از هر وسیله ای برای رسیدن به آن می توانی استفاده کنی. اما جبهه حق اینطور نیست یعنی ائمه حق از دروغ، سالوس، روش های پوپولیستی، اهرم های جنسی و مالی نمی توانند استفاده کنند که علی القاعده حرکت را کُند می کند.


معاویه هم از منابع انسانی مزدور استفاه می کرد و خرید و فروش آدم می کرد و هم از عامل فریب و سالوس و خدعه خوب می توانست استفاده کند. در لشکر امیرالمومنین علیه السلام هر کس ساز خودش را می زد، تشکک داشتند و وحدت کلمه نداشتند، حضرت در جایی خطاب به لشکرش می فرمود: فکر نکنید من نمی توانم شما را در جهت اهداف خودم بسیج کنم، برای من مهم نیست این صندلی بماند یا نه، ما قرار است اصلاح انجام دهیم.


این اصل مدیریتی عجیب امیرالمومنین علیه السلام است که می فرماید من راه های تسلطی بر منابع انسانی را بلد هستیم، یک عده را با زور، تهدید، تمطیع، پول و... ولی نمی خواهم شما را درست کنم به قیمت خراب شدن خودم! سیاست ها جز شیطنت چیزی نیست و اینطور نیست ما بلد نباشیم بلکه اسلام دست ما را بسته است. وقتی می خواهی مدیریت کنی یک جایی باید اغماض و تسامح و تساهل داشته باشی، جای دیگر با آدم منتقد باید بیخ کار را بکنی و سرکوب کنی، معاویه می گفت: من لشگری از عسل دارم! مخالفینش را مسموم و ترور می کرد، خوارج در نماز امیرالمومنین علیه السلام شرکت می کردند و به حضرت فحاشی کردند و حضرت نمی گذاشت دیگران برخورد کنند.


جعل حدیث از ناحیه منحطین و یهودیان


آن طرف معاویه ای بود که از هر وسیله ای استفاده می کرد. به صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله پول می دادند که البته همه ی آنها از صحابه نبودند تا حدیث جعل کنند.


اهل سنت یک تعریفی از صحابه دارد اما آنقدر دایره آنها را بزرگ کردند و گفتند پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اصحاب من مثل ستاره های در آسمان هستند و آنها را متهم نکنید! قائل به عدالت صحابه هستند و می گویند همه ی آنها عادل بودند و حق ندارید آنها را در ترازوی نقد و سنجش قرار دهید، هر اختلافی هم بین خودشان داشتند، علی علیه السلام با معاویه جنگ کرده، هر دو مجتهد بودند و به وظیفه و تکلیفشان عمل کردند، عندالله یکی از آنها حق است و دیگری هم مأجور است چون به وظیفه اش عمل کرده و اصلا خطا درمورد او راه ندارد؛ اینها حرفی است که اهل سنت می زنند.


آمدند ابوحریره ها و کعب الاحبار و بزرگان یهود ومنحطین از صحابه را آوردند و حدیث جعل می کردند، ابوحریره مدام حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله با لفظ "قال حبیبی" نقل می کرد، امیرالمومنین علیه السلام به او فرمود: کجا تو با حضرت حبیب بودی؟ فقط دو سال آخر اسلام آوردی و دیدی، چه زمانی حضرت با تو بود؟ در کتبشان روایات زیادی از ابوحریره آورده اند، همین ابوحریره حدیثی درباره پیاز مکه نقل کرده و گفته: هر کس پیاز مکه را بخورد بهشت بر او واجب می شود، حتی پیاز را هم با حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله می فروختند یعنی استفاده ابزاری!


تاثیر دستگاه های تبلیغاتی معاویه


اینکه شما در تاریخ می خوانید مردم شام را برای دیدن اهل بیت علیهم السلام آوردند به نام دیدن خارجی ها؛ این اثر دستگاه تبلیغاتی معاویه بوده، اثر بوغ های تبلیغی اموی ها بوده. وقتی خبر شهادت امیرالمومنین علیه السلام به شامات رسید مردم گفتند: مگر علی نماز میخوانده؟ اثر تبلیغات آن قدر قوی است که در شام اهل بیتی جز معاویه سراغ نداشتند.


یزید وقتی با وضع رقت بار اهل بیت علیهم السلام را به کاخ آورد چطور تغییر موضع داد و به حضرت عرض کرد: خدا پسر مرجانه را لعنت کند، من دستور کشتن او را ندادم و او سرخود این کار را انجام داده! چون وقتی شفاف سازی و غبارروبی شد، وقتی زنگارزدایی شد، چون زین العابدین علیه السلام به آنجا به مردم ثابت کرد که آنها اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله، ریشه های وحی و ذوی القربی حضرت هستند.


رقیب هراسی و سوار بر موج احساسات شدن


یک وقتی یک رقیب هراسی هایی می شود که آدم تعجب می کند، روشهای مندرس کهنه ای که در تاریخ بوده و مجرب هم هست و باز می آیند سوار موج احساسات مردم می شوند و آب را گل آلود می کنند و ماهی طبعشان را می گیرند و من دیگر تعجب نمیکنم از اینکه قران را سر نیزه کردند و امیرالمومنین علیه السلام را مجبور به پذیرش حکمیت کردند.


جهل عجیب لشکریان معاویه


یکی از اصحاب امیرالمومنین علیه السلام یک جملی داشت و وارد شامات شد. مردم شام وقتی دیدند او غریب است و از جایی آمده که حکومت از او پشتیبانی نمی کند ریختند و شتر او را مصادره کردند. او هم اعتراض کرد وامر به محکمه کشید. مرد شامی چندین نفر از همشهریانش را به محکمه آورد. مرد غریب گفت: شتر من نر است و اینها می گویند ماده شتر گم کرده اند. قاضی بدون اینکه از نر و ماده بودن شتر تحقیق کند حکم کرد و گفت: او 50 نفر شاهد دارد. شتر را از مرد غریبه گرفت و به شامی داد.


آن مرد غریب گفت من هرطورشده باید حقم را بگیرم، همان لحظه معاویه را از خیابان عبور میدادند او شروع به سروصدا و اعتراض کرد و جریان را برای معاویه شرح داد و گفت: شتر مرا مصادره کرده اند من برای شترم نگران نیستم، قاضی کسی را نفرستاد تا ببیند ماده است یا نر، به م نظلم شده ما شیعیان علی بن ابی طالب علیه السلام هستیم و حتی اگر تکه تکه شویم باید حقمان را بگیریم. معاویه گفت: من در حکم قاضی مداخله نمی کنیم، من 100 تا شتر به تو می دهم تا پیغام مرا به اربابت برسانی برسانی و بگویی: من با صدهزار نیرو به جنگ تو می آیم که فرق شتر نر و ماده را تشخیص نمی دهند!


حکومت جهل بر بصیرت


از ذوالفقار علی بُرّنده تر سراغ داری؟ گفتند بله جهل مردم! مساله بصیرت و مساله فهم بسیار مهم است. آنچه باعث شد امیرالمومنین علیه السلام شکست بخورد، جهل، نفهمی، بی تحلیلی و بی سیاستی لشکر و مردم بود. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: من می خواهم سر شما معامله درهم و دینار کنم، یعنی 10 نفر از شما را بدهم فقط یکی از یاران معاویه را بگیرم چون معاویه که جبهه باطل است یارانی دارد که پشت هم و متحد هستند، شما وحدت ندارید، تشکک و تشطط دارید و کار را به هم می ریزید.


چرا امیرالمومنین(ع) ندای "أین عمار" سر داد؟


عمار یاسر که 90 ساله بود و کارایی نظامی نداشت، خودش گفته بود من کنار امیرالمومنین علیه السلام ایستاده ام تا فقط بگویم او حق است! حضرت یاران و لشکریان جوان داشتند پس چرا بعد از شهادت عمار فرمودند: این عمار؟! چون او می فهمید و تحلیل می کرد. وقتی احساس کنی شخصی تو را درک کرده سبک می شوی! کاری هم نداری که چه کسی باشد که تو را درک کرده همین که آدم فهیمی باشد و درک کند ولو یک پیرمرد باشد آدم ارزنده ای برایت خواهد بود. چرا امیرالمومنین علیه السلام سر به چاه می گذارند؟ چاه گِل می شود! اینکه بشناسی و تحلیل داشته باشی و فتنه را در نطفه خفه کنی خیلی مهم است.

حجت الاسلام کرمی: جهل مردم بُرّنده تر از ذوالفقار امیرالمومنین(ع) بود