حجت الاسلام بحرینی: امیرالمومنین(ع) مظهر عبودیت بود+گزارش تصویری
در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام حسین بحرینی را می خوانید:
امام حقایق را می داند
یک روز امیرالمومنین علیه السلام به همراه عمار از محلی عبور می کردند که مورچه های بسیاری روی زمین حرکت می کردند. عمار گفت: بزرگ است خدایی که تعداد این مورچه ها را می داند! منظورش این بود که فقط خدا تعداد اینها را می داند. حضرت به او فرمود: اینطور نگو چون در میان بشر کسی هست که تعداد آنها را می داند، بگو بزرگ است خدایی که مورچه ها را آفرید. حضرت برای اینکه تعجب عمار کم شود آیه ای از سوره یس خواندند فرمود: وَ کُلَّ شَیْء اَحْصَیْناهُ فِی اِمام مُبِین1؛ همه چیز را احصا کردیم در وجود امام آشکار، یعنی در امام آشکار تمام حقایقی هست. پس از آن حضرت فرمود: من آن امام مبین هستم؛ یعنی خدا علم همه چیز را به حضرت اعطا کرده بود.
بینا شدن کودکی یتیم توسط امیرالمومنین(ع)
در زمان حکومت معاویه بود که به امیرالمومنین علیه السلام اهانت می کردند، در قنوت هایشان، پس از نمازهایشان. دو دختر کنار خانه ی خدا با یکدیگر بحث می کردند، یکی از آنها قسم خورد و گفت: قسم به آقایی که خدا انتخابش کرد به عنوان وصی پیامبر صلی الله علیه و آله، در حکومتش مساوات و برابری بود، در قضاوتش عدالت حاکم بود، آقایی که همسر فاطمه سلام الله علیها بود. دختر دیگر تعجب کرد گه چطور با این همه عظمت از امیرالمومنین علیه السلام یاد می کند از او پرسید: او را از کجا می شناسی؟ پاسخ داد: چطور او را نشناسم در حالی که چشم و دیده ی من به برکت اوست.
دختر شروع به تعریف ماجرا کرد و گفت: پدرم در زمان امیرالمومنین علیه السلام در یکی از جنگها شهید شد در حالی که ما کوچک بودیم. بعد از آن حضرت به خانه ی ما آمد واز مادرم احوال ما را پرسید و ما دو خواهر بودیم، مادرم شروع به دردودل کرد و گفت: دخترم نابینا شده است. چون من در کودکی نابینا بودم. حضرت قطعه شعری خواند و فرمود: برای هیچ مصیبتی در عالم آه جانسوز نمی کشم مانند مصیبت بچه ی یتیم. یعنی وقتی بچه ی یتیم می بینم آنچنان دلم می سوزد که هیچ مصیبتی این قدر دل مرا آزرده نمی کند، بچه ی یتیم پناهگاه ندارد و آغوش پدر نیست تا او را پناه دهد. بعد از آن حضرت دست مبارکشان را به چشم من کشیدند و هر دو چشم من به برکت یدالله بینا شد. از آن زمان چشم من به قدری تیزبین شده است که شب ها در بیابان شتری فرار کند را می بینم.
فضایل امیرالمومنین علیه السلام وسیع و گسترده است و شنیدن، گفتن و دیدن این فضایل عبادت است. نگاه به صورت امیرالمومنین علیه السلام عبادت است. خود امیرالمومنین علیه السلام مظهر عبودیت بود که فرمود: خدا این عزت برای علی بس است که بنده ی تو هستم، مردم کجا به من عزت می دهند؟ عزت من از بندگی تو خداوند است، هر چه بیشتر در درگاه الهی خاکی باشیم بزرگ تر و آقاتر هستیم.
محبوبیت نزد مردم
از خدا بخواهیم که دردرگاه او خاکی باشیم. هیچ وقت خودتان را بالا نبینید، همیشه کوچک ببینید تا در چشم مردم بزرگ باشید. چون محبوبیت نزد مردم خوب است. در دعای زیارت امین الله می خوانیم: اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِک رَاضِیةً بِقَضَائِک مُولَعَةً بِذِکرِک وَ دُعَائِک مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِیائِک مَحْبُوبَةً فِی أَرْضِک وَ سَمَائِک؛
خدایا نفس مرا طوری قرار بده که نفسم آرام باشد تا جایی که محب اولیائت باشد و محبوب هم باشد، هم در زمین و هم در آسمان محبوبیت داشته باشد. محبوبیت را از خدا بخواهید در نزد مردم اما در خودتان همیشه خودتان را کوچک ببنید. بزرگی نفس در این است که خودتان را کوچک ببینید، هرچه خودتان را کوچک ببینید بزرگ تر هستید.
پی نوشت:
1- سوره یس آیه 12.