حجت الاسلام امیرانصاریان: پرچم هدایت الهی درعالم امکان، امیرالمومنین(ع) است
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام امیر انصاریان را می خوانید:
فضایل امیرالمومنین(ع) در کلام پیامبر(ص) پیامبر صلی الله علیه و آله به ابوذر فرمود: علی علیه السلام بود که در بعثت من با مشرکین وارد مبارزه شد و چنان برخورد کرد، چه در مبارزه فرهنگی، چه در جهاد در جبهه، چه در بیان تبیین حق و چه در دستگیری خلق خدا تا مردم بواسطه کار علی اسلام آوردند و بندگی خدا کردند. پیامبر صلی الله علیه و آله کسی است که قرآن کریم درباره او می فرماید: وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ *عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَىٰ1؛ پیغمبر من کلامی حرف از روی هوی نفس نمی زند، هر حرفی که می زند حرف خود من است، وحی من است. کلامش با کلام الله یکی است و چنین آدمی این حرف را می زند گفت: ای ابوذر این علی را می بینی، بین او و پروردگار عالم هیچ حجابی وجود ندارد. امیرالمومنین علیه السلام خودش فرمود: اگر همه ی پرده های عالم در این دنیا از مقابل چشم من کنار رود ذره ای بر یقین من اضافه نخواهد شد. حضرت ابراهیم علیه السلام از خدا پرسید: چگونه مرده ها را زنده می کنی؟ خدا فرمود: مگر اطمینان نداری؟ ایشان فرمود: چرا اما می خواهم قلبم آرام شود و به یقین برسم. زنده شدن مرده ها را به او نشان دادند. قرآن می فرماید: وَ کَذلِکَ نُري إِبْراهيمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَکُونَ مِنَ الْمُوقِنينَ2؛ تمام باطن عالم را به ابراهیم نشان دادیم تا به درجه ی عالی یقین برسد. قبل از اینکه آن مقام نهایی امامت و ولایت را به ابراهیم بدهیم لازم بود ابراهیم به اعلی درجه یقین برسد. این یقین حضرت ابراهیم است در حالی که علی علیه السلام می گوید اگر تمام پرده ها کنار برود ذره ای بر یقین من افزوده نمی شود. درک غیر از شنیدن است.
شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن
تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی
کشتن شمع چه حاصل؟ بود از بیم رقیبان
علی جان پرتوروی تو گوید که تو در خانه ی مایی
هر کس علی علیه السلام را ببیند می فهمد. یک ذره از محبت امیرالمومنین علیه السلام در وجود ما هست آنهایی که کامل چشیده اند شدند ابوذر، سلمان، نُباته، اما همین یک ذره را کسی ببیند می فهمد عاشق وارسته است. هدایت خدا توسط ولایت امیرالمومنین(ع) پیامبر صلی الله علیه و آله به ابوذر فرمود: «باز هم به تو بگویم، خداوند احکامی را مقرر کرد و به حضرت نوح و به من، به ابراهیم و موسی ابلاغ کرد و گفت که دین را برپا دارید. ابوذر پروردگار در سلطنت خودش یک نفر است و به کسی که درب خانه اش اخلاص داشته باشد معرفتش را می دهد، به کسی که معرفتش را عنایت کرد و خواست از او دستگیری خاص کند و او را جزو خواص درگاهش قرار دهد میدانی چه می کند؟ فمن أراد أن يهديه عرّفه ولايته، ومن أراد أن يطمس على قلبه أمسك عنه معرفته3؛ اگر خدا خواست به کسی نظر خاص کند ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام را در قلبش قرار می دهد.»
اول تو از پیاله ی هستی چشیده ای
ما نیز میخوریم زجام دهانی ات
در پیری ات به جای خدا تکیه میکنی
وقتی رَوی به دوش نبی در جوانی ات
این روایت چهار صفحه است، بعد فرمودند: ای ابوذر بگویم برایت او کیست؟ يا أباذر هذا راية الهدى ، وكلمة التقوى ، والعروةالوثقى ، وإمام أوليائي ، ونور من أطاعني ، وهو الكلمة التي ألزمها الله المتقين ، فمنأحبه كان مؤمنا ، ومن أبغضه كان كافرا ، ومن ترك ولايته كان ضالا مضلا ، ومنجحد ولايته كان مشركا؛
پرچم هدایت الهی در همه ی عالم امکان است، کلمه تقوا که ما موظیم به آن تقوای حقیقی برسیم، حیثیت کلمه تقوا علی بن ابی طالب است. عروةالوثقی که قرآن می گوید هر کس به آن تمسک کند اهل نجات است علی بن ابی طالب است. کسانی که به بهترین درجات معنوی رسند، در اوج مقام رسیدن به عرفان و سلوکشان این است که تسلیم مقام امیرالمومنین علیه السلام می شوند. به یک حالی می رسند که در باطن نسبت به ایشان تسلیم مطلق می شوند.
دایره بحث خیلی گسترده است. ما انسان ها درجات مختلفی داریم در ابتدا مسلمان کسی است که شهادتین می گوید، کمی که اهل عمل شود در دایره ایمان واقع می شود، وقتی آدم تزکیه می شود در دایره متقین وارد می شود. وقتی وارد دایره متقین شدید خدا از جانب خودش یک آرامش خاصی به اهل ایمان یعنی کسانی که به خدا و پیغمبرش ایمان دارد، عنایت کرده: فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى4.
پی نوشت: 1- سوره نجم آیات 3-5. 2- سوره انعام آیه 75. 3- بحار جلد40، صفحه55-56 4- سوره فتح آیه 26.